آخرین اخبار پلنگ
-
خاطره سلطان صاحبقران از شکارپلنگ سیاه
سوار شده راندیم برای دوشان تپه، ناهار را برده بودند بالای تپه در عمارت، صنیعالدوله حاضر بود، روزنامه میخواند، سر و کله را پیچیده، پیاده از بالا به پایین آمدیم، صحراها سفید و به قدر چهار کوه برف دارد... راندیم برای دره رزک، ..قدری که رفتیم نزدیک و نرسیده به دره بیدی، رد پلنگی ما خودمان دیدیم، میرشکار و حضرات را صدا کرده رد پلنگ را نشان دادیم.