بعضی از این رقابتها در شهرستانها انجام میشد، مثلا مسابقهای بین اعضای تیپ مختلط کردستان که در آن بازیکنان هنوز گیوه پایشان بود. اما مانع رشد و گسترش فوتبال، کمبود زمین بازی بود؛ اغلب زمینها متعلق به نهادها و موسسات بریتانیایی و آمریکایی بودند.
در زمستان ۱۳۰۴ در جلسهای با حضور رئیس وقت مجلس شورای ملی، سید محمد تدین، در مقام رئیس مجمع ترویج و ترقی فوتبال، یکی از بازیکنان گفت: شرمآور است که بریتانیاییها امکانات فوتبال دارند اما ایرانیها ندارند.
تدین از نفوذش در مجلس استفاده کرد و در بهار ۱۳۰۵ مجلس لایحهای تصویب کرد که به موجبش دولت تکه زمینی حوالی دروازه دولت را که از چند سال پیشترش جوانها به صورت غیررسمی در آن بازی میکردند، به قیمت ۱۰ هزار تومان میخرید تا زمین فوتبالی دائمی در آنجا برپا کند.
سال ۱۳۱۸ برای اولین بار در تاریخ ایران در تعدادی از رشتهها، از جمله فوتبال، مسابقات ملی قهرمانی برگزار شد. از پیاش سال ۱۳۱۹، سال نخستین تلاشها برای ایجاد فدراسیونی مجزا برای هر کدام از رشتهها، از جمله فوتبال بود، تلاشهایی که بعداز پایان جنگ جهانی به بار نشستند.
اگر تاریخ فوتبال ایران پیش از جنگ اول جهانی را خلاصه کنیم، تا اواسط دهه ۱۳۱۰ ورزشهای غربی برای اقلیتی مختصر از ایرانیها جالب بودند و فوتبال که رسما رویش سرمایهگذاری میشد، عمدتا فعالیتی خاص نخبگان و بالادستیها باقی ماند.
این قضیه مثلا از روی اسامی داوران مسابقات این دوره ابتدایی هم مشخص میشود، مروری که در آن به نامهای فرزندان خانوادههای بزرگ زمیندار ایران بر میخوریم، مثل سردار اکرم قرهگوزلو، ارسلان و عبدالله خلعتبری و عظامالسلطنه ذوالفقاری.
عصر رضاشاه عصر طلایی ورزش دانشگاهها در ایران بود. سرمایهگذاری حکومت روی فوتبال هم در نیروهای مسلح و هم در نظام آموزش عمومی به سرعت در حال توسعه ایران، فوتبال را بدل به ورزش و سرگرمی محبوب جوانها کرد.
نتیجه تلاشها این بود که بهرغم مقاومت سنتیها، فوتبال رواج یافت. ناظری انگلیسی سال ۱۳۱۴ نوشت: «فوتبال، ایران را هم فتح کرده و در سرتاسر مملکت بازی میشود... در شهرستانها و روستاهای کوچک اغلب بچه مدرسهایهای پسر و بعضی مردان بزرگسال فوتبال بازی میکنند.
بازی زیرکانهای هم هست، سریع، بهداشتی، هوشمندانه...» و ترجیعبند معمول درباره کار گروهی را هم اضافه میکرد که «در بسیاری مدارس ایران هفتهای چند بار فوتبال بازی میشود، نه فقط به خاطر اهمیت جسمانیاش بلکه به این دلیل که اعتقاد دارند ابزار آموزشی خوبی است برای آموختن اینکه چطور «شرافتمندانه» بازی کنند، خصلتی که ایرانیها میخواهند در فرزندانشان به وجود بیاورند، چون هم در ایران و هم در اروپا در برخورد با اروپاییها دیدهاند که این عامل چقدر در ایجاد روابط بهتر انسانی اهمیت دارد.
بخشی از مقاله «تاریخ سیاسی فوتبال در ایران»، هوشنگ شهابی، استاد روابط بینالملل و تاریخ دانشگاه بوستون آمریکا، ترجمه: بهرنگ رجبی، منبع: تاریخ ایرانی