خاموشی صدای سایهها در سرزمین آفتاب
«اوئه» از سوی برخی از ژاپنیها بهعنوان یک نویسنده آشکارا غربی تلقی میشود و اغلب سبک او به «ویلیام فاکنر» تشبیه میشود. بسیاری از داستانها و مقالات این نویسنده بهنحوی متاثر از رویدادهای زندگی او بودهاست، از جمله تاثیر جنگ بر جامعه ژاپن در رمانهایی مانند فریاد خاموش - که کمیته نوبل آن را شاهکار او میدانست - و تولد پسرش «هیکاری» که او را به این سمت سوق داد تا تجربه خود را بهعنوان پدر یک کودک معلول در رمانهای «یک موضوع شخصی» و «یک زندگی آرام» بررسی کند. «هنری میلر» زمانی «اوئه» را به دلیل «گستردگی امید و ناامیدیاش» به «داستایوفسکی» تشبیه کرد و «ادوارد سعید» به «قدرت فوقالعاده اوئه در درک دلسوزانه» اشاره کرد.
«کازوئو ایشی گورو»، دیگر نویسنده ژاپنی برنده نوبل ادبیات، «اوئه» را بهعنوان نویسندهای «بسیار شایسته، متواضع، بهطور شگفتانگیز باز و صادق و بسیار بیتوجه به شهرت» توصیف کردهاست. «کنزابورو اوئه» که در سال۱۹۳۵ میلادی در روستای دورافتادهای واقع در «شیکوکو» متولد شد و پنجمین نفر از هفت فرزند خانواده بود، با داستانهای محلی مادربزرگ و مادرش بزرگ شد. زمانیکه پدر «اوئه» در سال۱۹۴۴ در جنگجهانی دوم کشته شد، مادرش آموزشدادن به او با کتابهایی از جمله «ماجراهای هاکلبری فین» را آغاز کرد. این نویسنده در سال۱۹۶۰ میلادی ازدواج کرد و سه سالبعد شاهد تولد «هیکاری» نخستین فرزندش بود که با عارضه مغزی متولد شد.
هیکاری در نهایت به یک موسیقیدان موفق تبدیل شد. «اوئه» داستان چندین پدر با پسران معلول را در کتابهایی مانند «یک موضوع شخصی»، «فریاد خاموش» و «یک زندگی آرام» نوشت؛ که توسط «جوزو ایتامی» با موسیقی بر اساس ساختههای هیکاری برای سینما اقتباس شد. در سال۱۹۹۵، او یک مجموعه مقاله پرفروش بهنام «خانواده شفابخش» نوشت؛ که در آن هیکاری را بهخاطر آموزش قدرت شفابخش هنر به او تحسین کرد. «اوئه» در سال۱۹۹۴ میلادی برنده جایزه نوبل ادبیات شد و تا دهه هفتم زندگیاش همچنان به نویسندگی ادامه داد. او آخرین کتابش را در سال۲۰۱۳ روانه بازار کرد.