ورود ناخواسته ایران به جنگ جهانی اول
آنچه میخوانید بخش هایی از مطلبی است که در روزنامه حقیقت، چاپ اسلامبول، با عنوان «بیطرفی ایران» منتشر شده است:
«دولتین روس و انگلیس هنوز در باب بیطرفی ایران مذاکره و مباحثه میکنند، گویا ایران یک دولت مستقل و بیطرف بوده و دخول عساکر عثمانی از حدود آذربایجان حرکتی بر خلاف حقوق بینالملل بوده است... ایران بیطرف است در صورتی که تمام آذربایجان زیر پای مذلت عساکر روس است. ایران بیطرف است در صورتی که از حضور روسها در آنجا مضطرب است. ایران بیطرف است در صورتی که سواحل ایران در خلیجفارس فعلا تحت حاکمیت انگلیس است. ایران بیطرف است، در صورتی که در ۱۹۰۷ روس و انگلیس ایران را به منطقه نفوذ تقسیم کرده ... و همه چیز در دست روس و انگلیس است و حکومت به یک قدم و یک حرکت آزادانهای مالک نیست و عبارت از یک صورت ظاهری است.»
«مثلا چهارسال قبل دولت ایران برای تنظیم مالیه خود، با تصویب روس و انگلیس، مورغان [مورگان شوستر] متخصص آمریکایی را جلب کرد. اتفاقا این آدم صاحب وجدان،شروع به کار کرد و نخواست آلت دست روس و انگلیس بشود، امور مالیه ایران را به منفعت خود ایران شروع به اصلاح کرد، بلافاصله دولت روس عزل و طرد مورغان را طلب کرد... که بالاخره حکومت مجبور شد از این آدم صادق صرفنظر نماید.»
«دولت ایران را محروم از داشتن هرگونه قوای منظم و مرتب ... نمودند به طوری که امروزه دولت ایران ... مالک هیچگونه قوایی نمیباشد؛ شهرهای مهم ایران از قبیل: تبریز، خوی، سلماس، ارومیه، رشت و مشهد تماما در تحت اشغال نظامی روسها است و حتی چند دسته قشون بومی هم که در تهران موجود است از طرف صاحبمنصبان و فرماندهان روسی اداره میشود. بنابراین اظهار روسها، در باب بیطرفی و استقلال ایران آیا بیحیایی نیست؟»
این روزنامه همچنین نوشته بود: «ایرانیان به خوبی میدانند که شرکت عثمانیها در این جنگ فقط برای منافع عثمانی نیست، بلکه برای استخلاص و استقلال ایران نیز میباشد، علما و مجتهدین ایرانی تماما به اعلان جهاد ملحق شدهاند و حتی بعضی نیز عملا شرکت نمودهاند. ایرانیها در بسیاری از موارد، خواستار اخراج روسها و انگلیسیها از ایران بودهاند و یگانه قوه منظم ایران یعنی کافه عشایر نیز به اردوی عثمانی پیوسته و با آنها در میدان جهاد مجاهده میکنند، تردیدی نیست چنانچه حکومت مرکزی نیز در حرکات و افعال خود آزاد میبود و اقتدار داشت، بدون شک به روس و انگلیس اعلان جنگ میداد و رسما در مقابله با آنها درگیر میشد، اما از آنجا که قوه و نیروی منظمی ندارد، از جهت مادی و معنوی از اجرای هرگونه حرکتی معذوراست تا جایی که پایتختش نیز تحت تسلط نیروهای روسی است. پس آنهایی که از بیطرفی ایران بحث میکنند، اول باید خودشان آن بیطرفی را رعایت کنند، یعنی دولت روس باید اول قشون خود را از تبریز، خوی، سلماس، ارومیه، اردبیل، رشت، طهران و مشهد خارج نموده بعدا رعایت بیطرفی را از دیگران مطالبه نماید. عثمانی هیچگاه به فکر و خیال هجوم به ایران و اخلال در استقلال آن نیست، بلکه دولت و ملت عثمانی میخواهد ایران قوی و مستقل باشد و دو دولت همسایه مسلمان باید دست به دست یکدیگر بدهند و خود و اسلام را آزاد سازند.»
منبع: اسناد بایگانی وزارت امور خارجه، گزارش سفارت ایران در اسلامبول، ترجمه روزنامه حقیقت، سال ۱۳۳۲، کارتن ۶۶، پوشه ۵.