رئیس‌الوزرای کابینه سیاه

کدخبر: ۷۹
سید ضیاء‌الدین طباطبایی اگرچه بیش از هرچیز با عنوان عامل کودتا شناخته می‌شود، اما دقیق‌تر این است که او روزنامه‌نگار، سیاستمدار، رئیس‌الوزا و نماینده مجلسی بود که در سال 1268 به دنیا آمد و در شهریورماه 1348 در تهران درگذشت. عمده شهرت او به عرصه سیاست مربوط است و از او با عنوان عامل کودتای 1299 یاد می‌کنند. سید ضیاء‌الدین طباطبایی 90 روز صدراعظم ایران بود و کابینه‌اش با عنوان کابینه سیاه شناخته می‌شود. او در شیراز متولد شده بود و در فضایی که جنبش مشروطه پدید آورده بود نخست به روزنامه‌نگاری مشغول شد و سپس جدی‌تر به عرصه سیاست وارد شد.
رئیس‌الوزرای کابینه سیاه

در زندگی سید ضیا به جز خطوط اصلی فعالیت‌هایش خطوط کمرنگ‌تری هم وجود دارد که معمولا کمتر به آن توجه شده اما قابل توجه‌ و بررسی‌اند. سید ضیا در سال‌های پایانی عمرش از سیاست به دور بود و به کشاورزی و تجارت مشغول بود. زمینی که زندان اوین در آن بنا شد خانه سید ضیا بود.

سید ضیا‌ء‌الدین طباطبایی با روزنامه‌نگاری وارد فعالیت اجتماعی شد و بعدتر با مقاله‌ها و انتقادهای تندش شهرتی به دست آورد. آزادی‌هایی که در پی انقلاب مشروطه به وجود آمده بود باعث شکل‌گیری فضای مناسبی برای فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی شده بود و سیدضیا نیز در همان دوره به انجمن‌ها و سازمان‌های سیاسی و ادبی رفت‌وآمد داشت. او در چهارده سالگی روزنامه «اسلام» را در شیراز و در یازدهم صفر 1325، روزنامه «ندای اسلام» را در حمایت از مشروطه‌خواهان منتشر کرد.

در آن دوره تهران فضای بازتری نسبت به شیراز داشت و این باعث شد تا سید ضیا از شیراز به تهران بیاید و سپس روزنامه جنجالی «شرق» را منتشر کند. سید ضیا انتقادهای تندی در این روزنامه نسبت به دولت و هیات وزیران منتشر می‌کرد و این سبب شده بود که «شرق» در طول یک سال چهار بار توقیف شود. روزنامه «شرق» سرانجام پس از انتشار صد و شش شماره، در 4 جمادی‌الاول 1328 تعطیل شد و سید ضیا روزنامه‌ای دیگر با عنوان «برق» را جایگزین آن کرد که البته این نیز تنها 13 شماره دوام آورد و به دستور شهربانی توقیف شد. اما این پایان کار سید ضیا به عنوان روزنامه‌نگار نبود و او به سراغ «رعد» رفت و نخستین شماره آن در 1331 قمری منتشر شد. روزنامه «رعد» تا کودتای سوم اسفند 1299 به تناوب منتشر شد و به خواست خود سید ضیا بود که تعطیل شد.

پس از آنکه سید ضیا رئیس‌الوزرا شد، بسیاری از روزنامه‌ها را توقیف کرد و تعداد زیادی از فعالان سیاسی و از جمله روزنامه‌نگاران را بازداشت کرد. یکی از ویژگی‌های روزنامه «رعد» داستان‌هایی بود که به صورت پاورقی در آن منتشر می‌شد و یکی از داستان‌ها با عنوان «سرگذشت پرت سعید» به قلم خود سید ضیاء بود که بعدتر به شکل کتابی مستقل منتشر شد. سید ضیا «سرگذشت پرت سعید» را در بیست سالگی و در دوره‌ای نوشت که مقاله‌های آزادی‌خواهانه و مخالفت با کشورهای استعمارگر در مقاله‌هایش در روزنامه‌های «شرق» و «برق» نمود داشت. سید ضیا آثار دیگری هم نوشته است. جعفرشجاعِ کیهانی در مقاله‌ای درباره دیگر نوشته‌های سید ضیا آورده:

«از آثار سید ضیا، علاوه بر روزنامه‌نگاری و داستان، مجموعه‌ای است موسوم به شعائر ملی که در 1323 به چاپ رسید. این اثر حاوی افکار و عقاید سید ضیا است در موضوعات مختلف اعم از شخصیت، حریت، اجتهاد، لباس و تمدن، وحدت ملی، تقلید و تعصب، اصلاحات و تغییرات اجتماعی، تربیت اسلامی، خط، فارسی عصر اسلامی و سایر موضوعاتی که دغدغه سید ضیا پس از حضور دوباره او در ایران بود. همچنین کتابچه‌ای برای تدریس نوآموزان (دوره ابتدایی) با عنوان تعلیمات مدنیه که به صورت سوال و جواب به سفار وزارت علوم و معارف تالیف و در 1329 منتشر شد.»

اما همان‌طور که اشاره شد شهرت اصلی سید ضیا به عرصه سیاست، کودتای 1299 و کابینه‌‌اش مربوط است. کابینه سید ضیا اغلب با عنوان کابینه سیاه شناخته میشود اما جعفر شهری عناوین دیگری هم برای کابینه او نام برده است.

جعفر شهری نوشته که حکومت سید ضیاء‌الدین طباطبایی اولین دولت حکومت کودتای 1299 بود که کابینه‌اش را «کابینه سیاه» و «کابینه نیم‌بند» و حکومت نود روزه می‌نامند. شهری درباره دلیل اطلاق کابینه سیاه توضیح داده که:

«کابینه سید ضیاء را به این خاطر کابینه سیاه می‌گفتند که همیشه سید لباس سیاه و عبای سیاه پوشیده، شال سیاه می‌بست و از طرف دیگر به خاطر بگیر و ببندهایی که از رجال و معتبریت کرده همه را به روز سیاه نشانیده بود.»

او همچنین درباره دلیل اطلاق کابینه نیم‌بند هم نوشته:

«از جهت آنکه هرگز کابینه‌اش کمال نیافت و نتوانست هیات دولت خود را تمام و کمال معرفی کند و جز مورد اعتماد اکثریت ضعیفی در مجلس قرار نگرفت.»

شهری نوشته که اشعاری هم در مدح و ذم سید ضیاء و کابینه‌اش بر سر زبان‌ها بوده نظیر این‌ها:

«ای دست حق پشت و پناهت بازآ

قربان کابین سیاهت بازآ...»

و

«زان دولت عهد با عدو بنده

کابینه نیم‌بند بهتر».

سید ضیا در دوره کوتاهی که قدرت داشت بسیاری از قوانین مختلف را به شکل آمرانه به اجرا گذاشته بود که فهرست آنها حیرت‌آور است. او زورگو و مستبد بود و این مسئله یکی از دلایل اصلی پس زدنش توسط کسانی بود که در ابتدا حمایتش کرده بودند.

جعفر شهری درباره عملکرد 90 روزه سید ضیا نوشته:

«اما هرچه بود مورد توجه و پشتیبانی دسته‌ای از روشنفکران قرار گرفته بود و از اقدامات عاصی‌کننده‌اش که کم‌کم همه را خسته و کدر و کسل گردانیده بود، اول حکم دستگیری و حبس و مصادره و غارت اموال هر صاحب مال و هر صاحب نفوذ که سری جنبان داشته بود و دیگر ده‌ها و بلکه صدها قانون جورواجور و پسندیده و ناپسند که در هر روز و شب تصویب کرده به سرعت و شدت به مرحله اجرا درمی‌آورد.»

فهرست قانون‌هایی که در دوره سید ضیا تصویب شده بود بسیار مفصل و عجیب است و شهری به بخشی از آنها اشاره کرده است. از میان آنها می‌توان به این موارد اشاره کرد:

هر ظهر و غروب باید کسبه در پای دکانهای خود اذان بگویند، از این تاریخ کلیه احزاب منحل می‌شود و تشکیل هر نوع جمعیت و دسته قدغن و متخلفین تحت تعقیب قانونی قرار خواهند گرفت، مصرف تریاک و شیره در انظار و قهوه‌خانه‌ها ممنوع و معتادین باید در منازل و دارالعلاج‌ها رفع حاجت نمایند، عربده‌کشی و آوازخوانی در کوچه و خیابان اکیدا ممنوع است، نابینایان باید بازوبند از پارچه زرد و عصا در دست داشته باشند، بار هر الاغ از بیست و پنج من و بار هر قاطر از چهل من و بار شتر از شصت من نباید تجاوز کند، اجتماعات خیابانی قدغن و بیش از دو نفر نباید با هم گفتگو کنند، آب خزینه‌های حمام‌ها باید همه هفته تعویض شود و تخلف از آن موجب تعطیل حمام می‌گردد و غیره.

در این فهرست که بسیار طولانی‌تر از این است، موارد متعددی تقریبا درباره همه‌چیز آمده است و این نشان می‌دهد که در آن دوره زمینه برای روی کار آمدن دولتی که همه چیز را از بالا به پایین تحکم کند شکل گرفته بوده و رضاخان نیز در چنین بستری بعدتر به قدرت می‌رسد.

 

منابع:

- طهران قدیم، جعفر شهری، جلد اول، انتشارات معین، 1371.

- سید ضیاء‌الدین طباطبایی، روزنامه‌نگار و داستان‌نویس، نامه فرهنگستان، زمستان 92، شماره 50.