روند ساخت پالایشگاه آبادان
پیش از کشــف نفت در ایران به ســال ۱۲۸۷، شــهر فعال و صنعتی کنونی آبادان، جزیره آرامی بود با درختان خرمــا و رودخانهای که در آن ماهی صید میشــد. موقعیت منطقه آبادان برای احداث پالایشــگاه مناســب ارزیابی شــده بود، زیرا از یک طرف آب مصرفی پالایشگاه به آسانی فراهم میشد؛ از طرف دیگر آبادان در موقعیتی قرار گرفته بود که میتوانست لنگرگاه مناسبی برای کشتیهای نفتکش و باری باشد.
با وجود این، ساخت پالایشگاه آبادان به سبب موقعیت طبیعی خاص این جزیره و فاصله ۲۲۰ کیلومتری آن با میدانهای نفتی، با دشواریهای جدی مواجه بود. همه امکانات و تجهیزات فنی و رفاهی برای احداث پالایشــگاه، ناچار باید از شــهرهای اطراف تامین میشد.
طی یک ســال و نیم، حدود ۲۲۰ کیلومتر لوله از مسجد سلیمان تا آبادان کشیده شد. کارگران تصفیه در آغاز از رانگون برمه بودند و کم و کیف محصولات، پایین بود. فردی هم که باید محل احداث پالایشــگاه را انتخاب میکرد، «اندو کمبل» مدیرعامل پالایشگاه رانگون بود.
در سه سال نخست، ۱۳۳۱ق/ ۱۲۹۲ ش، نفت تصفیه شده چنان بیکیفیت بود که شرکت نفت انگلیس و ایران نمیتوانست به قراردادهایش عمل کند و به حدی در تنگنای مالی قرار گرفت که دارسی ناگزیر از معامله با چرچیل شد. زمین این پالایشگاه نیز باید از شیخ خزعل اجاره میشد.
آبادان با اجارهای کمتر از ســیزده لیره در هفته در اختیار گرفته شــده بود و مهندســان، متخصصان و تکنســینهای تصفیهخانه و کارگــران از ملیتهای مختلف ایرانی، عرب، چینــی، برمهای و غیره، به آنجا هجوم آوردند و به سرعت درحال ساخت تصفیهخانه بودند.
از آنجاکه شــهر آبادان در آن روزگار شــبهجزیره باتلاقی بود و جمعیت کمی داشــت، به تدریج با زهکشــی زمینهای آن و بنا کردن ســاختمانها و انبارها، آن را بهصورت یک شهر صنعتی درآوردند و بهتدریج جمعیت آن رو به افزایش نهاد. با وجود تمام مشکلات و گرفتاریهای گرینوى وهامیلتون گزارش دادند که تا سال ۱۹۱۱ پالایشگاه آماده میشود اما این کار تا یک سال دیگر به واقعیت نپیوست.
در مجموع، سبک کار تقطیر در پالایشگاه آبادان، همانند سبک کار در پالایشگاه رانگون بود که از یک سیســتم مشخص انگلیسی در پالایشگاه نفت اســتفاده میکرد. اما نفت همه مناطق مانند هم نبود و باید آزمایشهای زیادی روی نفت ایران برای پالایش در پالایشــگاه آبادان صورت میگرفت تا این پالایشــگاه بتواند محصولات نفتی را به اندازه کافی برای شــرکت نفت پالایش کند.
مشــکلات غیرمنتظره در مورد تکنیک و دانش در مورد پالایشــگاه آبادان بههم پیچیده شــده بود. کار واقعی ســاخت پالایشگاه آبادان در اکتبر ۱۹۰۹ شــروع شد؛ هنگامی که داویدســون و مهندس دیگری وارد این کار شدند، اسباب و وسایل نیز در آغاز ۱۹۱۰ آماده میشد اما لازم به ذکر است که در همین زمان، کمبل نمونهای از نفت خام ایران را در برمه برای پالایش بررسی کرد و با توجه به مقدار سولفور و ترکیبات دیگر آن، طرح داخلی پالایشگاه آبادان جهت تصفیه را تهیه کرد.
هامیلتون نیز طبق دســتورات کمبل و مشــورت با او بود که دســتور تهیه ماشــینآلات و دســتگاههای مربوط به پالایشــگاه را داد و در این زمینه از آ. جلی اســپی و پسرش که از مهندســان شرکت برمه بودند، کمک گرفته شد. طراحی پالایشگاه به دو شاخه مهم تقسیم میشد که یک قســمت مربوط به پالایش و تقطیر مواد نفتی بود و قســمت دیگر، مربوط به تصفیه دوباره و ســاختن واشر برای اسید و سودا بوده است.
بعدها وسایلی برای تصفیه کروزین (نفت سفید) به پالایشگاه انجام شد که با مشکلات زیادی نیز مواجه بود. بناى ســاختمان پالایشــگاه نیز به جهت آوردن مصالحی چون آجر و ســنگ، با مشکلاتی مواجه بود؛ با وجود این، وقتی که گرینوی در ســال ۱۹۱۰ از ایران دیدن کرد، از خط لوله و ســاختن پالایشــگاه ابراز رضایت کرد و آقای ریچی به ســبب ســرعت کار انجام گرفته در کشیدن خط لوله، تشویق شد.
در مجموع روند ساخت پالایشگاه، مورد رضایت شرکت نفت ایران و انگلیس بود، ولی ساختن پالایشگاه باید به اتمام میرســید؛ البته ناگفته نماندکه قســمت پایینی پالایشگاه بهدلیل تلاشهای آقای رامزی و با پشتکار او به اتمام رسیده بود.
همانطور که پیش از این گفته شد، با وجود تمام مشکلات طبیعی، کار خط لوله نفت در اواسط تابستان ســال ۱۹۱۱ به پایان رســید، اما پالایشگاه آبادان در پایان ســال بعد آماده بهرهبرداری شد و انتقال نفت از طریــق خــط لوله مذکور، عملا امکانپذیر شــد؛ به عبارت دیگر بهرهبرداری کامل از پالایشــگاه در ســال ۱۹۱۳م. انجام گرفت. نخستین فرد که مسوولیت اداره شرکت را در آبادان بر عهده داشت، آقای داویدسون بود.
منابع: محمد حسننیا، هدی سلیمی، «اوضاع مناطق نفتخیز ایران پس از کشف نفت و تشکیل شرکت نفت ایران و انگلیس»، پیام بهارستان، ۱۳۹۰.