اتحاد انقلابی
بهعنوان مثال اینکه یک روزنامه در چه تیراژی چاپ میشده یا آنکه توزیع آن به چه مناطقی محدود میشده است، نشان از میزان نفوذ و محبوبیتش در جامعه دارد. این مساله که چه کسانی اشتراک روزنامه را داشته و برایشان فرستاده میشده، میتواند بیانگر خطمشی روزنامه و اندیشه و افکار مدیر آن باشد. در اینخصوص همکاری تجار این دوران با مدیران جراید نیز نشانی است از تعامل تجار با روحانیون و روشنفکران در بهثمر رساندن انقلاب مشروطه؛ چراکه روزنامهها خود نقش غیرقابل انکاری در این پیروزی داشتند و به نوعی عرصه فعالیت فرهنگی این سه طبقه محسوب میشدند.
وقوع انقلاب مشروطه بهعنوان مهمترین واقعه در این برهه از تاریخ ایران، دلایلی اقتصادی نیز داشت؛ بنابراین حضور این طبقه را در مبارزات مشروطهخواهی اجتنابناپذیر میکرد و آنها را در این جریانات برای هدایت جریان مشروطهخواهی در کنار روحانیان و روشنفکران قرار میداد. اثبات این ادعا را میتوان با بررسی روابط و اشتراکات عمیق تجار با این دو طبقه حاصل کرد. ارتباط تجار با روحانیان سابقه طولانی دارد که ریشه آن حمایت متقابل آنها از یکدیگر بود؛ برخی فعالیتهای تجار نزدیکی هر چه بیشتر این دو گروه را موجب میشد: سرمایهگذاری در امور خیریه، پرداخت خمس و زکات و غیره. ارتباط تجار با روشنفکران نیز بیشتر بهدلیل همخوانی افکارشان بود زیرا تجار بهدلیل مسافرتهای خارج از کشور و آشنایی با دستاوردهای غرب از درک روشنگرانهای برخوردار شده و به نقاط مشترکی با روشنفکران دست یافته بودند.
نکته مهمی که این اسناد به آن اشاره دارند، حضور تجار و بازرگانان در تحولات دوران قاجار است که نباید نقش آنان را در تاریخ معاصر ایران نادیده گرفت؛ چراکه در نشر فرهنگ و آمادهسازی زمینههای مشروطه سهم عمدهای داشتهاند. چنانکه بدون مشارکت آنها براندازی نظام کهن استبدادی امکانپذیر نمیشده است.
اسناد به روشنی نشان از ارتباط و همکاری گسترده تجار با روزنامهها و جراید دوره خود دارند. در تایید این مدعا باید به این نکته اشاره کرد که بسیاری از وکلای روزنامه حبلالمتین در شهرهای مختلف از میان طبقه تجار بودهاند: میرزا محمدعلی تاجر اصفهانی در قزوین، محمدحسن تاجر بادکوبه در بارفروش، میرزا محمدعلی مشیرالتجار ارباب طهرانی در استرآباد و گنبدکاووس، محمدعلی تاجر اصفهانی در بندرجز(گز)، آقا سیدحسن رئیسالتجار در ترشیز(کاشمر)، محمدعلیاکبراف معینالتجار در سلماس، میرزا محموداف تاجر خوئی در جلفای ایران، حاجی محمدحسین امینالتجار در بندرعباس، حاجی عبدالعظیم تاجر در کرمانشاه، میرزا غلامحسین تاجر کرمانی در کرمان، میرزا محمدحسین تاجر یزدی در رفسنجان و حاجی محمدجواد تاجرکرمانی، در یزد وکالت حبلالمتین را برعهده داشتند.
نامهایی که تصویرش آمده، توسط مویدالاسلام برای حاج محمدحسین کازرونی از تجار معروف آن زمان نوشته شده است. حاج محمدحسین کازرونی معروف به حاجی کاکاحسین ساکن اصفهان از تجار معروف آنجا، بلکه ایران بود. شرکت مسعودیه، شرکت اسلامیه و کارخانه بافندگی کازرونی در اصفهان از تاسیسات اوست.
شرکت اسلامیه در ذیالقعده ۱۳۱۶ به ریاست او تاسیس شد. محل اصلی شرکت در اصفهان بود و در شهرهای دیگر و خارج از کشور شعبه داشت. هدف شرکت رواج دادن استفاده از منسوجات وطنی بود که به منظور تبلیغ اهداف آن سیدجمالالدین واعظاصفهانی سخنرانیهایی در مسجد وکیل ترتیب داد. نام این تاجر علاوه بر فعالیتهای فرهنگی در قالب تاسیس شرکت اسلامیه، در فهرست کسانی که حاضر به شراکت در تاسیس بانک ملی شدهاند، ثبت است.
مساله تاسیس بانک ملی در مجلس شورایملی به تاریخ پنجشنبه پنجم شوال ۱۳۲۴ به بحث گذاشته شده بود. این نکته نشان میدهد که حاج محمدحسین کازرونی با فعالیت در چنین اموری، پیشرفت وطن را در سر میپرورانده است. نگاهی به بخشهایی از نظامنامه شرکت اسلامیه نیز این ادعا را تایید میکند؛ چراکه او در غالب فعالیتهای اقتصادی و تجاری خود از این مهم غافل نمانده بود:
«....غیرمسلم از تبعه خارجه حق شرکت با اسلامیه ندارد و هرگاه بهعنوان موروثی بهدست احدی از ایشان برسد فوری به مرکز کل که اصفهان است، اطلاع داده، وجه خود را گرفته و سهام را رد کند. شرکت اسلامیه به کلی از داد و ستد متاع خارجه به جهت خالصه خود ممنوع است، مگر به قدر لزوم که از اجناس روشن بوده، باشد. فقط هم خود را مصروف ترقی امتعه داخله و آوردن چرخ و اسباب کارخانجات الزمه مفیده خواهد کرد. شرکت اسلامیه حسب الاقتضا در کشیدن راه شوسه و آهن به بلاد و قصبات دور و نزدیک اقدام خواهد کرد. شرکت اسلامیه امتعه داخله را که مصرف زیاد ندارند به مقتضای وقت، حمل به خارجه به جهت جلب منافع میکند و هرچه در عوض مقرون بهصرفه و نزدیک به فروش و محل حاجت عمومی است طلبیده، در داخله مصرف میکند یا وجه نقد میآورد. شرکت اسلامیه غالب اوقات خود را صرف ترقی صنایع و امتیاز منسوجات داخله ایران و انتشار آن مینماید که همهکس در هر جا از انواع مصنوعات و منسوجات طیبه وطنیه مستحضر باشد و کمتر پول و ثروت مملکت را به بهای منسوجات خارجه از کیسه خود خارج کند و مسلم است هرقدر اقبال غیرتمندان وطندوست به جلب منسوجات و لبس منسوجات نفیسه وطن بیشتر شود، بیشتر اقدام خواهد شد و زیادتر ترقی میکنند و به مرور سلب احتیاج از اجانب میشود.
شرکت اسلامیه با همت غیرتمندان و اقدام هموطنان به جهت سهولت و مناسبی البسه و اقمشه و رفع بیکاری ابنای وطن عزیز کارخانجات ریسمانبافی و پارچهبافی و کاغذگری که الزم امورات است در موقع خود از خارجه طلبیده در هر نقطه ایران که اصلح و اصرف است، دایر میکند.
هر غیرتمندی بهجهت رفاه فقرا و ضعفا و انتشار منسوجات طیبه وطنی از همت بلند و حمیت اسلامیت و نوعپرستی بخواهد در مرکز اقامت خودش از منسوجات داخله رواج دهد یا بهطور شرکت جمعی را در محل خودش با خود متفق کند و اقدام به این کار خیر که خیر ملت و دولت است فرمایند و دکانی یا مغازه به جهت فروش و تعمیم البسه طیبه وطن مفتوح کند و از منسوجات هرجا از وکالی اسلامیه یا غیره خواهش کرده و از منسوجات اصفهان هم طلبیده به ضمیمه منسوجات داخله به جهت خودش مصرف کند، شرکت اسلامیه کمال همراهی و مساعدت و معاضدت را با او خواهد کرد و از قیمت فروش اصفهان هم به او تخفیفی خواهد داد بلکه در نگرفتن وجوهات هم به جهت تقویت این نیت خیر تامل و مسامحه میکند.»
شرکت اسلامیه در طول دوره فعالیت خود همواره با روزنامه حبلالمتین در ارتباط بود. این شرکت در نامهای اوضاع خود را برای روزنامه چنین شرح میدهد:
«جناب مویدالاسلام مدیر روزنامه مقدس حبلالمتین، مدتی است راپورت شرکت اسلامیه اصفهان را به اداره نفرستادهایم و اخبار ترقی آن که اسباب آسایش شماست را ندادهایم. چون شما را در تاسیس این بنای الزمالتقدیس حق مداخله تام و تمام است، اطلاع میدهیم که منسوجات طاهره اسلامیه با وجود عدم اسباب تکمیل، خوب رواج یافته چه در اصفهان و چه در طهران و.... از این دلیل واضح است که غیرتمندان وطن چگونه فرمایشات و ترغیب و تحریص علمای اعلام را خیر و صالح خود دانسته .»ارتباط شرکت با روزنامه حبلالمتین به ترتیبی بود که اخبار مربوط به آن در روزنامه مذکور به چاپ میرسید.
صورت قلمی اعلان محاسبات ۶ ماهه اداره شرکت اسلامیه، نظامنامه مکتوب آن و اعلانهایی که شرکت میداد، در حبلالمتین به چاپ رسیده است.در روزنامه حبلالمتین در شمارههای متعدد در سالهای مختلف مساله اشتراک روزنامه، بدهیهای مشترکین و گاه حتی نام آنها ذکر شده است. در کنار مدیر، انجام بخشی از امور مربوط به مشترکین بر عهده وکلای روزنامه بوده است. وکلای روزنامه که در شهرهای مختلف حکم نمایندگان مدیر آن را داشتند، ارتباط او با مردم را میسر میساختند. شرایط وکالت روزنامه حبلالمتین در همان روزنامه چنین اعلام شده است:
۱) هریک از وکلای عظام مرکزی و غیرمرکزی ذمهدار بدل اشتراک ابواب جمعی خود میباشند. وصول و لا وصول بدل اشتراک مشترکین بر ذمه خود آنها است زیرا اداره به اعتبار و اطمینان وکلای محترم خود از هزار فرسخ مسافت اخبار میفرستد.
۲) تومانی دو قران به جهت حقالوکاله و لاوصولی و سایر مصارف که در قبل اعلان شده است از وجوهات بدل اشتراک شرکای ابواب جمعی خودشان مع یک نسخه اخبار مجانی حق آنها است.
۳) هرکس خریدار جدید باشد و وکلا بهنامشان خواهش اخبار کنند قیمت آن اخبار تا اول سال اداره که دهم جمادیالثانی باشد به ذمه وکلای عظام متعلق است و هیچ عذری از آنها مسموع نخواهد بود.
۴) چون وکلا ذمهدار وجوهات ابواب جمعی خود میباشند لهذا هرگاه قبوضات لاوصول را بخواهند، مسترد کنند اداره از آنها قبول نخواهد کرد.
۵) برواتی که از اداره در مقابل قبضهای بدل اشتراک مشترکین ابواب جمعی وکالا بر وکلا شده هر کدام نکول کنند؛ اولا اداره او را از وکالت خلع میکند، ثانیا مطابق همین شرایط نامه به حکومت محلیه عارض شده حقوق اداره را اعم از وصول و لاوصولوصول از آن وکیل دریافت خواهد کرد.
منبع: برگهایی از تکاپوهای فرهنگی تجار، براساس اسناد ناصرالدین حسنزاده، پیام بهارستان، شماره ۶