کوچ بزرگ
خسروپرویز (۵۹۰-۶۲۸م.) شاهنشاه ساسانی، اتحادی سهجانبه را بین ایران، اسلاوها، و آوارها برای تهدید قسطنطنیه از راه زمین و دریا، پیریزی کرده بود. پس از سقوط پادشاهی ساسانی در ایران، کهنترین سند درباره ارتباط مستقیم میان ایران و لهستان، نامه اوزونحسن آققویونلوست که در ۱۴۷۴ م. در پاسخ پادشاه وقت لهستان، کازمیر، نوشته شده است. حامل این نامه، کنتارینی، از اهالی ونیز بود که مدتی در ایران اقامت داشت و زبان فارسی را بهخوبی آموخته بود. اوزونحسن، به امید طلب حمایت و اتحاد با پادشاهان اروپا، کاترینو زنو را به همراه سفرای مجارستان و لهستان، در ۱۴۷۳ م. به اروپا فرستاد. این هیات، سرانجام به دربار لهستان و حضور کازمیر چهارم پادشاه لهستان رسیدند. تنها یک سال پس از کوچ ارمنیان به ایران، در ۱۶۰۵ م، بازرگانی از ارمنیان لهستان به نام موراتوویچ، از سوی پادشاه لهستان سیگیسموند سوم، به منظور تحکیم روابط بازرگانی میان دو کشور، بهخصوص در زمینه تجارت ابریشم به ایران اعزام شد. ماموریت دیگر موراتوویچ، تهیه قالی ایرانی برای کاخهای سلطنتی لهستان بود.
روابط ایران و لهستان در دوران صفویه نیز گستردهتر شد، بهطوری که روابط سیاسی با اهداف تجاری بین دو کشور بهوجود آمد. در این میان، ارمنیان در ارتباط تجاری میان ایران صفوی و اروپا و بهطور اخص میان ایران و لهستان نقش انکارناپذیری داشتند. ارمنیان از برجستهترین بازرگانان بینالمللی در دوره صفویه در ایران آن دوره بودند. شاید بتوان حضور اقلیت ارمنی را در ایران از علل رونق روابط اقتصادی میان ایران و لهستان در عصر صفوی دانست که به نزدیکی میان دو دولت انجامید. منابعی در اوایل حکومت صفویان وجود دارد که گواه رایزنیهایی بین استیفن باتونی، پادشاه لهستان و سلطان محمد خدابنده، پادشاه ایران است. در دوران سلطنت شاه عباس اول و سیگیسموند سوم نیز مکاتباتی از طریق اعزام سفرا بین دو کشور انجام گرفته است.
شاه عباس صفوی (۱۰۳۸ - ۹۹۶ ق.)، وقتی درباره جنگها و درگیریهای پادشاه لهستانی با عثمانی مطالبی شنید، برای نخستینبار با اعزام آنتونی شرلی و حسین علیبیگبیات درصدد افتتاح باب مکاتبه و مراوده با کشور لهستان برآمد اما سفرای اعزامی موفق به مسافرت به لهستان نشدند. دومین اقدام به منظور برقراری روابط میان دو کشور از سوی سیگیسموند سوم صورت گرفت. وی، در سال ۱۰۱۱ ه.ق./ ۱۶۰۳م سفیری از ارامنه لهستان به نام موراتوویچ را به دربار شاه عباس کبیر فرستاد. وی بهدنبال اهداف بازرگانی، بهخصوص تجارت ابریشم و کسب امتیاز برای تجار لهستانی در شهرهای مختلف ایران بود. این روابط، در دوران واپسین حکومت صفویان نیز همچنین وجود داشت؛ بهطوری که در دوران شاه سلیمان صفوی، ژان سوبیسکی، پادشاه معروف لهستان
(۱۶۷۳-۱۶۹۶م)، یازده هیات دیپلماتیک از لهستان به ایران اعزام کرد و شاه سلیمان بهدلیل پیروزیهایی که لهستان در اروپا بهدست آورد، پیام شادباش برای ملت لهستان فرستاد. روابط سیاسی ایران با لهستان در دوران بعدی، بهخصوص در روزگار قاجار نیز همچنان وجود داشت. در این دوران، لهستانیهایی در ایران بهسر میبردند که بیشک ژنرال باروفسکی نامدارترین چهره در میان آنها است. او در زمان فتحعلیشاه و محمدشاه در عرصه تاریخ ایران پدیدار شد و در یکی از حیاتیترین رخدادهای آن عصر یعنی مساله هرات بازیگری کرد. ژنرال باروفسکی در حوالی ۱۲۴۷-۱۲۴۶ق. توسط سفیر انگلیس به خدمت عباس میرزا نایبالسلطنه درآمد و در حمله ارتش ایران به هرات نیز شرکت داشت.
در یکی از نبردهایی که ژنرال باروفسکی به همراه محمدولیخان تنکابنی در هرات حضور داشت، مجروح شد. در واپسین و شدیدترین حمله به هرات، در ۸ جمادیالاول ۱۳۳۵/ ۲۸ ژوئن ۱۸۳۸، محمدولیخان جان باخت و دقایقی بعد ژنرال باروفسکی نیز بر اثر اصابت گلوله کشته شد. جسد وی در ۳۰ مه ۱۸۳۹ با احترامات نظامی در شهر اصفهان به خاک سپرده شد. در۱۹۲۵، جمهوری لهستان در تهران سفارتخانهای دایر کرد. چند سال بعد، روابط میان دو کشور به سطح سفارت کبری ارتقا یافت. در دوره رضاشاه نیز روابط دو کشور در زمینههای مختلف برقرار بود. میلچارسکی، یکی از دندانپزشکانی بود که به روش غربی به درمان میپرداخت و از او بهعنوان بنیانگذار دندانپزشکی نوین در ایران یاد میشود.میلچارسکی، بهعنوان دندانپزشک مخصوص رضاشاه در ایران روزگار میگذرانید. سرانجام، مدرسهای برای تربیت دندانپزشک در بخشی از دارالفنون برپا کردند و او شیوه نوین دندانپزشکی را در ایران بهوجود آورد.
منبع: محسن بهشتیسرشت، محمد محمدپور و غلامرضا یوسفی، «تبعات اجتماعی اسکان مهاجران لهستانی در ایران»، فصلنامه گنجینه اسناد، ۱۳۹۲.