تاریخ دستفروشی
فقدان برخی از کالاها در مناطق مختلف و تمایل تولیدکنندگان به توزیع هرچه بیشتر کالای خود با هزینههای کمتر یکی از دلایل پیدایش آن بوده است و در این صورت ما تنها با مجموعهای از افراد فقیر که در اثر ناتوانی در مشارکت اقتصادی رسمی، اقدام به دستفروشی میکنند مواجه نیستیم، بلکه گاهی خود تولیدکنندگان نیز برای کسب سود بیشتر اقدام به دستفروشی میکنند تا به این شیوه واسطهها را حذف کرده، مالیات پرداخت نکنند و هزینههای مربوط به اجاره و نگهداری مراکزی برای فروش را نیز متحمل نشوند. همچنین فقدان سیستم توزیع مناسب در گذشته و حتی امروز نیز عاملی بود که دستفروشی را برای رفع نیاز ناگزیر میکرد.
آنچه امروزه به نام دستفروشی شناخته میشود، شکلی دگرگون شده از دورهگردی در گذشته است. دورهگردی در برخی نواحی ایران اهمیت حیاتی برای مردم داشت و دورهگردان عامل اتصال نواحی مختلف شهرها و حتی کشور بودند. دورهگردانها کالاهای مورد نیاز مناطق مختلف را تامین میکردند. برخی از آنها صرفا در محدوده شهرها رفت و آمد داشتند و شماری نیازهای مردم روستاها و ایلات را برطرف میکردند. این گروه تنها حامل کالا نبودند بلکه عامل انتقال اخبار و فرهنگ به جوامع بستهتر نیز میشدند و از این طریق در غیاب رسانهها مردم در روستاها و ایلات با آنچه مردم شهر مصرف میکردند و گاه طرز تفکر و بیان آنها آشنا میشدند. همچنین یکی از مسیرهای انتقال اخبار و اطلاعات در رابطه با تحولات سیاسی و اقتصادی در گذشته نیز به شمار میرفتند. دورهگردها کارکرد دیگری نیز بر عهده داشتند و به سبب اینکه با گروههای مختلفی داد و ستد میکردند، میتوانستند چیزهای کمیاب را برای مشتریان خاص پیدا کنند.
به علاوه در زمانی که زنان محدودیت زیادی برای خروج از خانه داشتند، دورهگردها این کارکرد را داشتند که خانه به خانه بروند و مایحتاج آنان را بدون نیاز به حضور در بازار و محدودیتهای ناشی از این حضور تهیه کنند. اقلام اصلی که به این شیوه داد و ستد میشد شامل پارچه، مواد غذایی، فرش، وسایل خانه، جواهر، عتیقه و.... بود اما برخی از این افراد در قالب خریداران دورهگرد فعالیت میکردند، کهنه خرها، قراضه خرها، آهنپارهایها و... در این زمره بودند. گروه سومی نیز وجود داشتند (البته گاهی تا به امروز نیز فعالیت دارند) که مشغول فروش خدمات خود به صورت دورهگرد بودند: چینیبندزنها، لحاف دوزها و... از این دسته هستند. این کالاها یا ابزار مربوط به خدمات به شیوههای مختلفی از جمله حمل در کیسهای بر دوش یا به کمک یک حیوان بارکش جابهجا میشد. برخی از دورهگردها از آواهایی برای اعلام حضور خود بهره میبردند که عمدتا از دستگاه بیات ترک یا بیات اصفهان که بیشتر تصنیفهای شاد در آن خوانده میشود بهره میبردند تا از این طریق بتوانند ارتباط بهتری با مشتریان برقرار کرده و افراد بیشتری را جذب کنند. ۱
شماری از سیاحانی که به ایران آمدهاند، شرحی در رابطه با چگونگی فعالیت اقتصادی این گروه در یادداشتها و سفرنامههای خود آوردهاند. از جمله دکتر ویشارد پرزبترین این دورهگردان را اینگونه توصیف میکند: «میزان زیادی از داد و ستد در ایران خارج از بازارها صورت میگیرد. همه جا میتوان فروشندگان دورهگردی را دید که اجناسی را بار الاغشان کردهاند. اینها همه جور جنسی میفروشند. یکی بستنی، یکی شربت آبلیمو، یکی میوه میفروشد، یکی نان و دیگرانی همه جور خوراکی دیگر که بگویید. فریاد ای «مرغ داریم» دورهگرد مرغفروش در کوچه برای همه آشنا است.... خیلی از خانمهای متشخص هستند که فروشندگان، کالاهایی را که آنها میخواهند برایشان به خانه میآورند. همیشه بخش مهمی از فروش پارچه به این صورت انجام میشود.» بنابراین در حاشیه بازار رسمی همواره بازار دیگری وجود داشته که معمولا در مورد تعداد شاغلان و میزان درآمد و دیگر جزئیات مربوط به شغل آنها اطلاعات زیادی در دست نیست اما ماهیت فعالیت آنها به گونهای است که صرفا دارای کارکرد اقتصادی نیست و مجموعهای از کارویژهای اجتماعی و حتی ادبی (شعرهای مربوط به دستفروشی) را در حول خود شکل دادهاند و با تغییراتی در طول زمان استمرار یافته است.
۱) همایون سپهر، محمد؛ خزایی، شیرین، «مطالعه مردمشناسی جارآواهای پیشههای دورهگردی تهران قدیم»، مجله فرهنگ مردم ایران، ۱۳۹۱.
۲) مهدوی، شیرین، زندگی روزمره در عهد قاجار، ترجمه رویا رضوانی، مجله فرهنگ مردم ایران، ۱۳۸۹.