جایگاه سیاسی و اقتصادی خوزستان در عهد هخامنشیان
گذشته از این، طبق آمار تقریبا ۱۰ درصد از حدود دویست نام بهکار رفته در متون باروی تختجمشید، احتمالا ریشه ایلامی دارند؛ همچنین از ساتراپی خوزستان بیش از هر ساتراپی دیگری در متون تخت جمشید، نام برده شده که خود گواه دیگری بر اهمیت خوزیان در دوره هخامنشیان است (پاتس، ۱۳۸۵: ۴۹۷). علاوه بر این، جایگاه سرزمین خوزستان در کتیبههای شاهان هخامنشی نشاندهنده اهمیت آنان است. در کتیبه بیستون نام خوزستان، بهرغم سه شورشی که علیه داریوش در آنجا انجام شد، پس از پارس، در ردیف دوم قرار دارد (Kent, ۱۹۵۳: ۱۱۷). در دیگر کتیبههای باقی مانده از داریوش در نقش رستم، تختجمشید و شوش نیز، خوزستان در جایگاه سوم پس از پارس و ماد قرار گرفتهاند که خود بیانگر اهمیت این ایالت در دوران هخامنشیان است (لوکوک، ۱۳۸۲: ۲۶۲؛ شارپ، ۱۳۸۴: ۸۳- ۸۵)
سهم چشمگیر صنعتگران و معماران ایلامی در ساختن ستونهای کاخ شوش و تهه مواد خام برای ساخت این بنا را نیز نباید فراموش کرد (گیرشمن، ۱۳۴۹: ۱۸۴). حتی بنا به گفته نیلاندر برای ساختن کاخ آپادانای داریوش در شوش از معماری ایلامی الهام گرفته شده است و چه بسا معماران ایلامی طراح آن بودهاند و بخش اصلی کاخ به سبک ایلامی ساخته شده است (Nylander, ۱۹۷۴: ۳۱۹). در واقع میتوان تصور کرد که نفوذ ایلامیان در ایرانیان به اندازهای زیاد بوده است که شاید بتوان آن را با نفوذ ایرانیان در ترکان نورسیده و مهاجم در قرنهای بعد همانند دانست (فرای، ۱۳۶۸: ۹۹).
این دیار چنانکه ذکر شد، به دلیل وجود رودهای پر آبی مانند: کارون، کرخه و دز و زمین حاصلخیز و منابع زیرزمینی مانند نفت، به سرزمین زرخیز مشهور است. از اینرو در زمان هخامنشیان و همچنین دیگر دورههای تاریخی ایران، به لحاظ اقتصادی از جایگاه بالایی برخوردار بوده است. در زمان هخامنشیان، مرکز ثقل اقتصادی را ساتراپنشینهای غربی با تمدنهای بسیار قدیمی شهری با لایهبندی اجتماعی تشکیل میدادند. در رأس این ساتراپها خوزستان قرار داشت که از پیشرفتهترین و پردرآمدترین بخشهای دولت بود (همان: ۲۲۳). چنانکه گندم در زمان هخامنشیان، بیشتر در این منطقه تولید میشد که حاصلخیزی آن بسیار مشهود بود، بهطوریکه میزان برداشت گندم در خوزستان، چندین برابر بذر بود (ماریکخ، ۱۳۸۳: ۳۲۰). جلگه خوزستان در دوران کهن دارای آب و هوای معتدل و اقلیمی مناسب و دارای شرایط مطلوب برای کشت و زرع بوده است و همه نوشتهها و آثار تاریخی متعلق به آن سامان از حاصلخیزی شوش میگویند (خدادادیان، ۱۳۷۸: ۱۵۴).
جایگاه بالای خوزستان در اقتصاد هخامنشی از آنجا بیشتر آشکار میشود که بنا بر گفته هرودوت، این منطقه مجموعا سیصد تالان به خزانه شاه ایران میپرداختند (هرودوت، کتاب سوم، ۱۳۶۳: ۸۹). علاوه بر این در زمان هخامنشیان، پیشکش کردن تحفه، رسمی جاری و عمومی بود که هر قومی بهترین محصول یا اشیاء تزئینی- هنری را تقدیم شاه بزرگ میکرد. شاید اولین وظیفه یکی از ساختمانهای پرسپولیس که به نام خزانهداری یا گنجینه شاه موسوم بوده است نیز گردآوری و نگهداری هدایای گرانقیمت بوده است که برای داریوش ارسال میشد. در میان هدایایی که برای داریوش ارسال میشد، هدیه شوشیها (درخت انگور طلایی) بود که نشان از ثروت بالای آنها دارد که به داریوش پیشکش میشد (بریان، ۱۳۸۶: ۱/ ۸۲۷).
خوزیان در عهد باستان با سدسازی نیز آشنا بودند؛ بهطوریکه به کمک کانال و سد زمینهای کشاورزی را آبیاری میکردند. عمل سدسازی در زمان هخامنشیان نیز رشدی قابلتوجه داشته است (ماریکخ، ۱۳۸۳: ۳۱۲). به نظر میرسد هخامنشیان که در بسیاری از امور بهویژه معماری تحتتاثیر اقوام تابع خود بودند، عمل سدسازی را از ایلامیان به اقتباس گرفتند، بنابراین میتوان ادعا کرد که خوزستان از زمانهای بسیار قدیم، یکی از ارکان مهم اقتصادی جهان باستان بهشمار میرفته و شوش بهعنوان مرکز بزرگ اقتصادی و تجاری در کنار بابل در بینالنهرین و ممفیس در مصر رقابت داشته است. شوش دارای کلیه شرایط لازم برای پیشرفت اقتصادی و فرهنگی و بازرگانی بوده است و به سخن دیگر خوزستان عاملی مهم در پیشرفت حیات اقتصادی ایران در طول تاریخ بوده است (گیلانی، ۱۳۹۵: ۸۷). داریوش به اهمیت و عظمت این شهر افزود و استان خوزستان را آنگونه که شایسته آن سامان بوده، بهعنوان کانونی جهانی در عرصه تاریخ قرار داد و روابط مستقیم دریایی بین سرزمینهای بین دریای مغرب با پارس و خوزستان و سایر مناطق ایران برقرار کرد. داریوش در آغاز فرمانروایی خود نه تنها به خطه خوزستان و بهویژه شهر شوش بسیار وابسته بود، بلکه همت خویش را صرف آن کرد که این منطقه را به درجهای افزونتر و بالاتر از عظمت عهد ایلامیاش برگرداند (خدادادیان، ۱۳۷۸: ۱۵۰).
منابع
استولپر، ماتیو ولفانگ، (۱۳۸۹): تاریخ ایلام، ترجمه: شهرام جلیلیان، تهران: انتشارات توس.
آمیه، پیر، (۱۳۴۹): تاریخ عیلام، ترجمه شیرین بیانی، انتشارات تهران: دانشگاه تهران.
بریان، پییر، (۱۳۸۶): امپراتوری هخامنشیان، (از کوروش تا اسکندر)، ترجمه مهدی سمسار، تهران: انتشارات زریاب.
بنونیست، (۱۳۳۷): تمدن ایرانی (سلسله مقالاتی از دانشمندان و مستشرقین مختلف)، ترجمه عیسی بهنام، تهران.
پاتس، دنیل تی، (۱۳۸۵): باستانشناسی ایلام، ترجمه زهرا باستی، تهران: انتشارات سمت.
خدادادیان، اردشیر، (۱۳۷۸): «خوزستان در عهد باستان»، مجله شناخت، پاییز و زمستان۱۳۷۸، شماره ۲۶، صص ۱۶۳- ۱۴۹.
دیاکونوف، ا. م.، (۱۳۴۵): تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاورز، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
شارپ، نورمن، (۱۳۸۴): فرمانهای شاهنشاهان هخامنشی، دانشگاه شیراز.
فرای، ریچارد، (۱۳۶۸): میراث باستانی ایران، ترجمه مسعود رجبنیا، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
گرشویچ، ایلیا، (۱۳۸۷): تاریخ ایران(دوره ماد)، از مجموعه ایران کمبریج، ترجمه بهرام شاگونی، تهران: انتشارات جامی.
گیلانی، نجمالدین، (۱۳۹۴)، «تحلیل نقش نخبگان خوزستان در توسعه فرهنگ و تمدن ایران و اسلام از سده ششم تا دهم میلادی»، رساله دکترا، دانشکده ادبیات اصفهان، گروه تاریخ.
گیرشمن، رومان، (۱۳۴۹): ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
لوکوک، پییر، (۱۳۸۲): کتیبههای هخامنشی، ترجمه نازیلا خلخالی، تهران: انتشارات الوان.
ماریکخ، هاید، (۱۳۸۳): از زبان داریوش، ترجمه پرویز رجبی، تهران: نشر کارنگ.
مجیدزاده، یوسف، (۱۳۷۰): تاریخ و تمدن ایلام، تهران: مرکز نشر دانشگاه.
هرودوت، (۱۳۶۳): تاریخ هرودوت، ترجمه وحید مازندرانی، تهران: مرکز انتشارات علمی و فرهنگی.