تنظیم و تالیف: حسن فرازمند
در ۱۱ شهریور سال ۱۳۵۴ درج خبری از وضعیت بد مالی در بازار آجرفروشها باعث شد که کاریکاتورهایی در برخی از نشریات منعکس شود که یکی از آنها مورد توجه عموم قرار گرفت که در زیر آن نوشته شده بود «وقتی نان آجرفروشها، آجر میشود» در آن کاریکاتور اهل و عیال یک آجرفروش دور یک سفره نشسته بودند که وسط آن نوشابه و چند آجر چیده شده بود و بچهای در کنار سفره داشت آجر گاز میزد! در خبر مذکور آمده بود که: نمایندگان صاحبان کورههای آجرپزی و کارخانههای تولید آجر از وزیر مسکن و شهرسازی درخواست کردند که با خاموش کردن کورههای آجرپزی در یک نوبت موافقت کند، زیرا تمام آجرهای تولید شده آنها در ماههای گذشته بر اثر رکود روی دست کورهپزخانهها مانده است. نمایندگان مذکور در گزارشی که به مهندس همایون جابر انصاری، وزیر مسکن و شهرسازی تسلیم کردند متذکر شدند که چون آجر، فروش ندارد، کلیه انبارهای آنها از آجر انباشته شده است و دیگر برای آنها امکان هیچ گونه ذخیره کردن وجود ندارد و آنها در روزهای اخیر مجبور شدهاند بخشی از آجرهای خود را در اطراف بیابانهای جنوب تهران، شهر ری و قرچک دپو کنند.