طعم شیرین مدرنیته
صنعت قند از جمله صنایعی است که حدود ۱۱۳ سال قبل وارد ایران شد. ورود این صنعت با تحول در کشاورزی همراه بود. در بسیاری از مناطق برای اولین بار کشت چغندرقند تجربه شد و اثرات قابلتوجهی در اقتصاد و شیوه زندگی کشاورزان گذاشت. نخستین تلاش برای ورود صنعت قند به ایران مرهون تلاش و زحمات مرحوم میرزا علی خان امینالدوله بود. وی در سال ۱۲۷۷ه ش با کمک بلژیکیها برای نخستین بار کارخانه قند کهریزک را در ۱۱کیلومتری جنوب تهران راهاندازی کرد. این کارخانه با ظرفیت ۸۰تن در روز موجب تحولی جدید در عرصه صنعت قند بود.
ورود این صنعت با مخالفتها و کارشکنیهایی همراه بود و این کارخانه پس از سه سال تعطیل شد. پس از ۳۰ سال رکود، در ۱۳۱۱ با کمک کارشناسان آلمانی کارخانه قند کهریزک بازسازی و با ظرفیت ۱۲۰ تن در روز مورد بهرهبرداری مجدد قرار گرفت. در سالهای ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۵ صنعت قند مورد توجه جدی بود، بهطوری که در ۱۳۱۱ دومین کارخانه قند در کرج توسط شرکت اشکودا با ظرفیت ۳۰۰تن در روز راه افتاد. شرکت اشکودا در سالهای ۱۳۱۱تا ۱۳۲۹ حدود ۹ کارخانه قند در نقاط مختلف ایران تاسیس کرد که در نقاطی چون کرج، ورامین، اسلامآباد غرب، مرودشت، آبکوه مشهد، میاندوآب، ارومیه و تربت حیدریه قرار داشتند، سهم خراسان دو کارخانه بوده است.طی سالهای ۱۳۱۱ تا ۱۳۳۰ با شتاب بیشتری به صنعت قند توجه شد و این روند ادامه یافت.
از ۱۳۳۳ تا ۱۳۵۶ بالغ بر ۲۵ کارخانه قند در نقاطی چون فسا، بردسیر، چناران، اصفهان، فریمان، کوار(فارس)، شیروان، قهستان، شاهرود، بیستون، مشهد، همدان، نیشابور، ممسنی، یاسوج، نقش جهان(اصفهان)، خوی، قزوین، اقلید، پیرانشهر، لرستان، تربت جام، اهواز، شهرکرد و جوین تاسیس و مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. بعد از انقلاب اسلامی نیز توجه به صنعت قند مورد نظر بود و کارخانجات نیشکر در خوزستان تاسیس و مورد بهرهبرداری قرار گرفتند.
صنعت قند در خراسان
کارخانه قند آبکوه اولین کارخانه قند در خراسان بود. این کارخانه توسط کارشناسان چکسلواکی در۱۳۱۳ تا ۱۳۱۵ تاسیس و مورد بهرهبرداری قرار گرفت. ظرفیت کارخانه قند آبکوه در ابتدا۶۰۰ تن در روز و بعد از چند مرحله تکمیل ظرفیت، به ۲۵۰۰تن در روز رسید. کارخانه قند تربت حیدریه دومین کارخانه قند در خراسان است که در ۱۳۲۹ توسط شرکت اشکودا تاسیس شد و با ظرفیت ۷۰۰تن در روزمورد بهرهبرداری قرار گرفت. این کارخانه طی دومرحله توسعه به ظرفیت روزانه ۳۰۰۰تن رسید.
کارخانه قند چناران سومین کارخانه است که در ۱۳۳۵ توسط شرکت بوکاولف آلمانی و با ظرفیت ۳۵۰ تن تاسیس شد. از دیگر کارخانهها قند در خراسان میتوان از کارخانه قند فریمان ۱۳۳۸، کارخانه قند شیروان ۱۳۳۹، کارخانه قند قهستان ۱۳۳۹، کارخانه شیرین مشهد۱۳۴۳، کارخانه قند نیشابور ۱۳۴۴، کارخانه قند تربتجام ۱۳۴۷ و کارخانه قند جوین در سال ۱۳۵۶ نام برد. وجود ۱۰ کارخانه قند در خراسان نشان از اهمیت کشت چغندر در این استان پهناور است.
از موقعیت جغرافیایی کارخانجات قند در بدو تاسیس چنین برداشت میشود که ورود این صنعت به ایران دلایل سیاسی و اجتماعی وفرهنگی داشته است.نخست اینکه این کارخانجات به جای کالبد شهرها در مناطق روستایی و در نزدیک مزارع تاسیس شدهاند. بهعنوان نمونه کارخانه قند آبکوه در شش کیلومتری شهر مشهد و در اراضی آبکوه قرار گرفته است. به نظر میرسد این امر برای جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهر بوده است. تاسیس کارخانه قند در ۱۳۱۵ با توجه به اینکه جمعیت بیکار کشور چندان گسترده نبوده، مساله مهم و قابلتوجهی است. کارخانجات قند در زمان بهرهبرداری نیاز به نیروی کار فصلی دارند.
کشاورزان پس از برداشت محصول در این کارخانجات مشغول به فعالیت میشدند و نیمی از بیکاریشان تبدیل به نیروی کار فعال میشد.(۱) فکر ایجاد کارخانجات قند درکنار مزارع کشاورزی سیاستی موفق بوده است که توانسته است بخش زیادی از کشاورزان را در غیر فصول کشاورزی مشغول بهکار کند. این موضوع سبب شد تا علاوه بر ایجاد درآمد برای کشاورزان از مهاجرت بیرویه آنها به شهرها جلوگیری شود. دیگر اینکه ورود صنعت قند به ایران موجب توجه علمی به کشاورزی شد.
در گذشته بهواسطه سنتی بودن کشاورزی عایدات آن هم چندان چشمگیر نبود. با ورود کارخانجات قند، به کشاورزی، بهخصوص کشت چغندر توجه شد و حتی زمینههای صنعتی شدن کشاورزی با حضور کارشناسان و استفاده از ماشینآلات و سموم دفع آفات فراهم شد. بعد از توسعه صنعت قند، کارخانجات به کشاورزی و به در اختیار گذاشتن اطلاعات کافی برای کشت توجه کردند و واحدهایی به نام بخش کشاورزی (چغندر کاری) در کارخانجات قند بهوجود آمدند. مهمترین کار این بخش توجه به مزارع کشاورزی توسط کارشناسان بود. کارخانجات قند تلاش میکردند با در اختیار گذاشتن اطلاعات، کشاورزان را از شیوه جدید کشاورزی آگاه کنند. حمایت کارخانجات قند از کشاورزان با در اختیار قراردادن بذر اصلاح شده، سموم دفع آفات، کمکهای مالی و آموزشهای علمی، سرفصل جدیدی درکشاورزی ایران محسوب میشود.(۲) گسترش کارخانجات قند در ایران زمینهای شد تا اغلب مزارع کشاورزی به کشت چغندر قند خود اختصاص یابند.
کارخانجات قند کمکی به ایجاد شهرکهایی بود که به مرور وسعت پیدا کرده ودر حال حاضر به شهر تبدیل شدهاند. میتوان گفت ساکنان این شهرکها از نخستین شهروندانی بودهاند که با مظاهر جوامع صنعتی آشنا شدند. ایجاد یک کارخانه قند به برق و دیگر امکانات شهری نیاز داشت، بنابراین فراهم شدن برق، آب لولهکشی، تلفن، راه مناسب و... موجب رونق این محلهها شد اگرچه به مرور زمان این شهرکها در شهرها هضم شدند.
کارخانه قند آبکوه
کارخانه قند آبکوه در زمینی به مساحت۲۷۹ هزارمتر مربع در ۱۳۱۳ توسط شرکت اشکودا بنا شد. در ابتدا ظرفیت اسمی کارخانه ۳۵۰تن در ۲۴ساعت بود اما چون زمینهای اطراف کارخانه برای چغندر کاری استعداد کامل دارد، از ۱۳۱۸ ظرفیت کارخانه به ۶۵۰تن ارتقا داده شد.(۳)
بنابر گزارش سال ۱۳۱۴ روزنامه شهامت، حدود ۵۰۰نفر در این کارخانه مشغول کار بودهاند. در این گزارش به روند تاسیس بناها اشاره شده است. در ۲۵/ ۴/ ۱۳۱۵ ساختمان کارخانه به اتمام رسیده و دستگاههای آن نصب شدند و در این سال برای اولین بار کشت چغندر در مشهد شروع و مامورین اداره کل فلاحت برای آموزش کشاورزان اعزام شدند. آقای عبدالصمد فرهنگ بهعنوان اولین رئیس کارخانه منصوب و روانه مشهد شد. مراسم افتتاحیه کارخانه روز سهشنبه ۵آبان ۱۳۱۵ با حضور جمعی از رجال و روسای ادارات شهر مشهد انجام شد.
توسعه کارخانه با توجه به ازدیاد کشت محصول چغندر در سال ۱۳۴۵ توسط انگلیسیها انجام شد. در این مرحله با ساخت کارخانه جدید ظرفیت کارخانه قند آبکوه به ۱۶۰۰تن در روز رسید. در ابتدا کارخانه قند آبکوه دولتی بود. در۱۳۴۴در اجرای قانون فروش سهام کارخانههای دولتی کارخانه قند آبکوه با سرمایه ۲۹۶۸۶۸۰۰۰ریال به نام شرکت سهامی قند آبکوه مشهد به ثبت رسید. در۱۳۴۷ سهام قند آبکوه به فروش گذاشته شد و سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران آن را خرید و در ۱۳۴۸ این سهام به آستان قدس رضوی واگذار شد. با پیروزی انقلاب اسلامی شرکت قند رضوی منحل شد و از آن پس اداره کارخانه قند آبکوه توسط هیاتمدیره آستان قدس رضوی با انتخاب مدیرعامل انجام میگیرد.
کارشناسان فنی خارجی
طبق اسناد موجود بین اداره کل صناعت و معادن به نمایندگی سرلشکر جهانبانی و شرکت ایرانی اشکودا قراردادی ۱۹ ماهه منعقد شد و ضمن آن ۱۳نفر کارشناس فنی خارجی در کارخانه قند آبکوه مشغول به کار شدند. دکتر بوهومیل کلینسکی مدیر فنی و آقای فرهنگ رئیس کارخانه بودند. برخی از رؤسای کارخانه قند آبکوه از بدو تاسیس تا ۱۳۵۷ عبارتند از: آقای فرهنگ، لقائی، شهابالدین علایی، عروضی، مهندس فهیمی، صدیق، سجادی، حبیب، عزیز سلطانی و پس از انقلاب اسلامی: مهندس محمدحسین فهمیده وجدانی، مرحوم مهندس لطفی، مهندس علیرضا اشرف و مهندس ضیایی وفاییان.(۴)
بیشتر کارگران کارخانه قند آبکوه از اهالی شهر مشهد و دیگر آبادیهای اطراف آن همچون آبکوه، بحرآباد، شاندیز، طرقبه، فتحآباد و محمدآباد بودهاند. این کارگران در زمان بهرهبرداری ۱۲ ساعت در دو نوبت شب و روز و در غیر فصل بهرهبرداری نیز در یک نوبت ۸ساعته کار میکردهاند.
دکتر مرتضی شیخ یکی از پزشکان مهم و مردمی شهر مشهد سالها در بهداری کارخانه قند آبکوه مشغول فعالیت بود. دکتر مرتضی شیخ در۱۳۱۷ باحقوق ماهانه ۴۲۵۵ریال به استخدام کارخانه قند آبکوه درآمد. او در ۱۲۸۶ در تهران متولد شد و پدرش زرگر بود. او پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد دانشکده پزشکی تهران شد و با اخذ درجه دکترا به خدمت سربازی رفت و در مناطق محرومی چون ماکو، مراغه، سیستان و بلوچستان به طبابت پرداخت. این دوران سبب شد دکتر شیخ با قشر مستضعف جامعه کاملا آشنا شود و تلاش کند که به آنها خدمت کند. تاسیس بیمارستان در سیستان و بلوچستان اولین اقدام دکترمرتضی شیخ در این راستا بود. دکتر پس از ازدواج به مشهد منتقل و سپس در کارخانه قند مشغول خدمت شد.
دکتر شیخ برای کمک به قشر محروم جامعه در نقاط مختلف مشهد ازجمله میدان شهدا، محله نوغان، سرشور و فلکه برق مطب دایر کرد.(۵)
اوعلت را چنین بیان میکند: «چون مردم امکان آمدن به مطب مرا نداشتند و ایاب و ذهاب ایجاد هزینه میکرد، بنابراین من به میان آنها رفتهام.» نقل است از دکتر میپرسند: «شما چرا با این سن و خستگی ناشی از کار از موتور سیکلت استفاده میکنید؟» دکتر در جواب میگوید: «منزل مریضهایی که من به عیادتشان میروم آن قدر پیچ در پیچ است و کوچههای تنگ دارد که هیچ ماشینی از آنها نمیتواند عبور کند، بنابراین مجبورم با موتور به عیادتشان بروم.»
دکتر شیخ از بیماران مستمند پولی نمیگرفت و مردم به اندازه توانایی شان هزینه درمان پرداخت میکردند.(۶) دکتر شیخ امروزه در میان نسل قدیم پزشکان مشهد بهعنوان پزشکی مردمی و طبیبی غمخوار شهرت دارد. دکتر شیخ در ۱۳۵۲ بیمار شد و پس از چند سال بیماری سخت سرانجام در سوم اسفند ۱۳۵۵ از دنیا رفت. با انتشار خبر فوت دکتر شیخ مردم زیادی درتشیع پیکر او شرکت کردند و به دستور استاندار وقت پیکر دکتر شیخ در صحن حرم مطهر رضوی دفن شد. بعدها دانشگاه علوم پزشکی مشهد بیمارستان تخصصی اطفال را بهنام دکتر شیخ نامگذاری کرد.
تاریخ شفاهی
وجود ۱۰ کارخانه قند در خراسان موجب شد تا به تاریخ شفاهی این صنعت مهم در تاریخ خراسان پرداخته شود. طرح تاریخ شفاهی این کارخانه حدود یک سال زمان برد و اکنون مصاحبههای آن مراحل پیادهسازی را طی میکنند.
دلایل پرداختن به تاریخ شفاهی کارخانه قند عبارتند از:
۱- قرار گرفتن در ردیف اولین کارخانههای قند در ایران
کارخانه قند آبکوه قدیمیترین کارخانه قند خراسان است و از زمان آغاز بهرهبرداری آن تا کنون هشت دهه گذشته است. با توجه به اینکه تقریبا صنعت قند در خراسان با دومین مرحله تاسیس کارخانههای قند در ایران همراه بوده است، تلاش شد تا با مستندسازی اطلاعات شفاهی و مکتوب این واحد صنعتی گامی برای ثبت تاریخ صنعت خراسان برداشته شود.
۲- وجود اسناد و مدارک
علاقهمندی مدیران صنعت قند زمینه انتقال بیش ازپانصد هزار برگ سند به مرکز اسناد آستان قدس را فراهم ساخت. مهمترین موضوعات این اسناد عبارتند از: نخستین قراردادهای کشاورزی، مکاتبات مختلف در زمینه صنعت قند، گزارشهای کشاورزی، حوادث، حقوق و دستمزد کارگران در دورههای مختلف، مراحل توسعه کارخانه، اسناد پرسنلی، گزارشهای کارشناسان، میزان تحویل چغندر، حضور کارشناسان خارجی و گزارش فعالیت آنها و...
۳- قرارگرفتن کارخانه در درون شهر مشهد
توسعه شهر مشهد و قرار گرفتن این واحد صنعتی درداخل شهرموجب شد تا بررسی این کارخانه و نقش کارخانههای قند درتوسعه مناطق پیرامون مشهد پرداخته شود.
۴- اشتغال به کارتعداد زیادی از کارگران مشهدی در این کارخانه
۵- ثبت تاریخ و خاطرات کارکنان این کارخانه برای بیان هویت شهر مشهد
۶- نقش کارخانه در توسعه شهری
۷- جایگاه اقتصادی کارخانه در عرصه قند و شکرکشور
۸- اثرات اجتماعی کارخانه در شهر مشهد
۹- ثبت تاریخ موسسات اقتصادی آستان قدس رضوی بهعنوان بخشی از اهداف تاریخ شفاهی
پینوشتها
1.مصاحبه با مهندس علیرضا اشرف از مدیران صنعت قند در گذشته
2.مصاحبه با محمد مهری، مسوول کشاورزی کارخانه قند آبکوه
3.تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران.ج3.ص351
4. اسناد و مدارک بایگانی کارخانه قند آبکوه
5. مصاحبه با آقای عباس بهمن نژاد از دستیاران دکتر شیخ
۶. یادی از دکتر مرتضی شیخ؛ پزشک محبوب خانوادههای مشهدی (روزنامه خراسان،شماره 930،سهشنبه 7 مهر1369،ص 7 )