شکل دیگر مدنیت و تمدن
مهمترین این دیدگاهها، دیدگاه قرآن کریم درباره شهر است که نقش غیرقابل انکار مذهب در روند توسعه شهری را ملموستر نشان میدهد. شهرسازی در اسلام براساس اصول معین و برگرفته از ارزشهای والای دین اسلام شکل گرفته است. قوانینی که با استفاده از تجربیات تمدنهای گذشته، نیازهای فردی، اجتماعی و معنوی جامعه را برآورده میسازد. پیاده کردن این اصول سبب میشد که تمام شهرهای اسلامی از نوعی وحدت ترکیب برخوردار باشند و از دیگر شهرها متمایز شوند.
با گسترش اسلام تعداد مسلمانان غیر عرب (موالی) در سرزمینهای اسلامی افزایش یافت و آنان جزو مهمی از بافت و ساخت جامعه اسلامی شدند. آنان با شرکت در فتوحات سعی داشتند جایگاه قبلی خود را بازیابند و حقوق از دست رفته خویش را اعاده کنند؛ همچنین آنان با فراگیری زبان عربی و علوم دینی از نظر علمی سرآمد عصر خود شدند و از این طریق توانستند در برابر اعراب به برابری دست یابند؛ اما اعراب و به ویژه امویان با تکیه بر عصبیتهای قبیلهای، تفاوتهای قومی و زبانی قصد سرکوب موالی را داشتند. از این رو رویارویی با موالی بهصورت یک پدیده آشکار، جامعه اسلامی را در بر گرفت، حال آنکه بسیاری از ساکنان شهرها را موالی تشکیل میدادند و از آنجا که عمدتا صاحبان حِرَف بودند سهم عمدهای از فعالیتهای شهری را نیز بر عهده داشتند.
نمونه بارز اینگونه شهرها «واسط» بود که حجاج بن یوسف ثقفی آن را در سال ۸۴ ﻫ. و در عصر خلافت عبدالملک اموی بنا کرد. این شهر در میانه راه بصره و کوفه واقع شده و به همین دلیل به واسط یا شهر میانی شهرت یافته است. اوج رونق و آبادانی آن زمانی بود که بهعنوان مقر حکومت حجاج برگزیده شد و افول آن مقارن با تصمیم عباسیان برای تاسیس پایتخت جدیدی برای خویش بود.
درباره شهر اسلامی تحقیقات زیادی صورت گرفته است؛ اما تعداد محدودی از آنها بهطور اختصاصی به تحلیل وضعیت شهر واسط پرداختهاند؛ حال آنکه در مورد مبنای ساخت این شهر، اصول اسلامی حاکم بر آن و تاثیرپذیری آن از معماری تمدنهای گذشته، خصوصا تمدن کهن ایران، سوالات بسیاری مطرح است؛ بنابراین مقاله حاضر بر آن است تا ضمن پاسخگویی به سوالات مطرح شده، فضای کالبدی شهر را با نظریات جامعهشناسان و صاحبنظران تطبیق داده و به نقد و بررسی عناصر مدنی شهر واسط و تحلیل عملکرد حکام در تقسیم قبایل، ایجاد محلات، تفکیک بازارها و نحوه ایمنسازی شهر بپردازد.
ریشهیابی واژه «شهر»
دو واژه شهر و تمدن در زبان لاتین از یک ریشه گرفته شدهاند. در زبانهای بیگانه کلمه تمدن (civilization) از کلمه civito که در مقابل وحشیگری قرار گرفته و از واژه civiliz گرفته شده است. این کلمه نخستین بار در کتاب عادات و رسوم ملل قدیم اثر بولانژه فرانسوی به کار رفته است و گویای پیشرفت و ترقی افراد در اجتماعات شهری بوده است. این مطلب بیانگر این است که این دو مفهوم با یکدیگر مرتبط هستند. در زبان عربی نیز واژه «مدینه» از کلمه «دین» گرفته شده است که ریشه در زبان آرامی و سامی دارد. اکدیها و آشوریها نیز برای بیان مفهوم شهر از واژه دین به معنای قانون استفاده میکردند. کما اینکه واژه «دیان» در زبان آرامی و عبری به معنای «قضاوت» نیز آمده است. در قرآن کریم و احادیث و کتب لغت عرب نیز این معانی با هم هماهنگی دارند و واژه مدینه به معنای شهر با مدن و تمدن ارتباط لغوی دارد. در لسان العرب نیز واژه «مصر» در ابتدا مبین شهری مرزی و نظامی بوده است و واژه مدینه نیز از ریشه مَدَنَ و جمع آن مُدُن و مدائن به معنای محل سکونت است. در بسیاری از کتب تاریخی نیز واژه مصر و جمع آن امصار معادل واژه شهر به کار رفته است. مقدسی در احسن التقاسیم در تعریف مصر میگوید: «مصر به هر سرزمین جامعی اطلاق میشود که در آن حد به پا داشته شود و امیری در آن امارت کند و هزینهاش را به عهده گیرد و روستاهایش را گرد آورد.»
عوامل مهم پیدایش شهر
پژوهشگران و جامعهشناسان معتقدند علت گرایش انسان به زندگی شهری و اجتماعات مدنی میل طبیعی و گرایش ذاتی انسان به زندگی جمعی و تمایل او به رفع نیازهای زندگی و تداوم حیات میباشد. این مساله به دلیل اهمیتش در زندگی اجتماعی بشر مورد توجه بسیاری از جامعه شناسان و پژوهشگران قرار گرفته است.
در پیدایش و شکلگیری شهر عوامل متعددی نقش دارند. حسین پاپلی یزدی به نقل از پرفسور هوفر میگوید: «شهر نتیجه ارتباط میان شش جنبه است: ساخت اقتصادی (تنوع فعالیت)، ساختار اجتماعی (تفاوت طبقات اجتماعی)، ساخت کالبدی (طرح ساختمانهای عمومی)، موقعیت جغرافیایی، موقعیت قانونی و حیات سیاسی.» امروزه به دلیل پیشرفت علم و صنعت عامل جغرافیایی نقش محدودتری یافته است، ولی دیگر عوامل همچنان مورد توجه واقع میشوند. شهر واسط نمونهای از شهرهایی است که اگر چه در ابتدا به منظور رفع نیازهای نظامی و دفاعی ساکنان بنا شد، اما با گذشت زمان صورت یک شهر واقعی با اصول و چارچوبهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی را به خود گرفت.
نظریههای شهر و مبنای شکلگیری شهرهای اسلامی
درباره علل پیدایش شهرها چهارنظریه مطرح شده است:
۱- نظریه هیدرولیک
۲- نظریه اقتصادی یا رشد بازارها
۳- نظریه دفاعی، شهر بهعنوان یک پایگاه دفاعی
۴- نظریه مذهبی یا پیدایش معابد و عبادتگاهها.
براساس این نظریات، دیدگاههای دیگری نیز درخصوص علل شکلگیری شهر مطرح شده است که متناسب با موضوع پژوهش به برخی از آنها خواهیم پرداخت.
الف) نظریه ساخت شهر با تکیه بر عوامل جغرافیایی
اگر چه امروزه در بنای یک شهر عوامل طبیعی نقش محدودتری نسبت به گذشته ایفا میکند، اما این عامل در شکلگیری شهرهای اولیه نقش مهم و انکارناپذیری ایفا میکردند. وجود تمدنهای بزرگی چون مصر و بینالنهرین و همجواری آنها با دو بستر بزرگ نیل و دجله و فرات گواه این امر است. پایه اولیه شکلگیری شهرهای اسلامی بینالنهرین نیز بر همین اساس شکل گرفته است و حجاج بن یوسف نیز به هنگام ساخت شهر واسط به بعد طبیعی و موقعیت جغرافیایی شهر توجه وافری نشان داد.
ب) نظریه ساخت فرهنگی
امس راپاپورت از جمله اندیشمندان فرهنگگراست. وی ساختار یک مجتمع زیستی را از نظر ویژگیهای فرهنگی مورد دقت قرار داده و معتقد است عامل فرهنگی بهویژه اعتقادات مذهبی مردم، اساس انتظام بخشی به زیستگاههای انسانی بوده است. او در این زمینه مذهب و مقدسات مردم را عامل نظمدهی به سکونتگاههای بشر دانسته است که غالبا به شیوه نمادگرایانه صورت میگرفته است. مسجد جامع، بازار، حمامهای عمومی و محلات نمونهای از عناصر فرهنگی ـ اقتصادی بودهاند که در شکلدهی به کالبد شهرهای اسلامی بینالنهرین نقش موثری داشتهاند. شهرهایی که مرکزیت آنها را مسجد شکل میدهد و این همان الگویی است که پیامبر گرامی اسلامفراروی مسلمانان قرار دادند.
ج) نظریه نظم اندامواره وحدت در کثرت
نمونه بارز شهرهایی که بر این اساس ساخته شدهاند، شهرهایی هستند که بر مبنای بنیادیترین اصل اعتقادی اسلام یعنی توحید ساخته شدهاند، چرا که معماری اسلامی کوشیده است تا در تمامی وجوه، نیل به وحدت و یگانگی را دنبال کند. مساجد اسلامی بهترین نمونه این معماری به حساب میآیند که دارای سه شاخصه نظم هندسی، نظم کالبدی و نظم هارمونیک هستند که در عین کثرت گواه وحدت و انسجام در شهر نیز به حساب میآیند. در ترسیم فضای اولیه شهر واسط نیز بهعنوان یکی از شهرهای اسلامی به این اصل اعتقادی توجه شده است. در این شهر، بازار حکم سر در بدن و مسجد جامع حکم قلب آن را ایفا میکرد که ارتباط منظمی با دیگر عناصر شهری اعم از محلات مسکونی، مراکز سیاسی و نظامی شهر داشت.
د) نظریه اسلام و شهر
این نظریه نیز در راستای دیدگاه و نظریه اخیر مطرح شده است؛ اما به دلیل اهمیت آن بهصورت مجزا به آن میپردازیم. در قرآن کریم در اشاره به مراکز جمعیتی دو نوع نگرش و معیار مطرح شده است که یکی به مشخصات ظاهری شهر توجه دارد و دیگری به باطن و روح آن. کلماتی چون «قریه»، «مدین»، «مصر» و «حول» در ارتباط با ظاهر شهر و واژه «ام القری» در ارتباط با شهر مقدسی چون مکه استفاده شده است.
ریاض حسن در مورد مبدأ ایجاد شهرهای مسلمانان به دو سبک فرهنگی آنها اشاره میکند. او ابتدا ویژگیهای بدوی اجتماعات قبل از اسلام را بر میشمرد و سپس به خصوصیات پیشرفته اجتماعات اسلامی میپردازد و با این قیاس بر آن است تا به اثبات نقش دین در شکلگیری اجتماعات مدنی بپردازد. او بر این عقیده است که فرهنگ شهری نمیتواند بدون وابستگی به یک نظریه و چارچوب ماندگار به حیات خود ادامه دهد و انتقال از فرهنگ بدوی به فرهنگ شهری نیازمند ایده جدیدی بوده که اسلام آن را فراروی مسلمانان و جهانیان قرار داده است. با توجه به این تعابیر نقش عمده مذهب در توسعه شهری انکارناپذیر است، چراکه «در حقیقت هر شهر محوری است از تجمع ارزشهایی که تمدنی را میسازند و در نتیجه تصویر جهان را [براساس یک جهانبینی] بهوجود میآورند.»
فوستل دوکولانژ نیز بهعنوان یکی از پیشگامان نظریه تاریخی شهر بر این عقیده است که محوریترین عاملی که منجر به استقرار انسان گردیده، نهاد دین بوده است که کالبد شهر را با تاسیسات مذهبی متمایز میسازد.
در اندیشه قرآن نیز چه بسا بتوان این نکته را برداشت کرد که برپایی مدنیت و شکلگیری آن از سوی پیامبران به وسیله وحی بوده است. خداوند از زبان صالح پیامبر به قوم ثمود میفرماید:
... ای مردم، خدای یگانه را که جز او خدایی نیست پرستش کنید. او شما را از خاک بیافرید و برای عمارت و آباد ساختن زمین برگماشت....
حضرت ابراهیم نیز هنگامی که مامور شدند تا خانواده خود را در مکه سکنی دهند، از خداوند خواستند تا آن سرزمین را مکان امنی برای ایشان و اهل او قرار دهند. براساس این آیات میتوان به این نتیجه رسید که مدنیت یکی از اصولی بوده که در اندیشه الهی به دقت به آن پرداخته شده است و حتی برخی از اصول اصلی آن همچون امنیت بهعنوان مهمترین نیاز جامعه و قداست بهعنوان روح شهر مورد توجه واقع شده است. براساس نظریات ذکر شده میتوان گفت شهرهای اسلامی شهرهایی هستند که براساس سه عنصر مذهب، حکومت و تجارت شکل گرفتهاند؛ اما تجلی کالبدی این عناصر مسجد است که شهر اسلامی براساس آن مرکزیت مییابد. این شاخص در هر شهری که منسوب به اسلام باشد، مدنظر قرار خواهد گرفت. همانطور که در شهر واسط نیز کارگزاران حکومت اسلامی آن را از نظر دور نداشتهاند. نظریاتی که مطرح شد عموما مرتبط با نحوه شکلگیری شهر اسلامی است و به همین دلیل میتوان شهر واسط را هم در پرتو آن بررسی کرد، چراکه مسلمانان به هنگام مکانیابی شهر به عوامل جغرافیایی، فرهنگی و عقیدتی شهر توجه میکردند. در ادامه به نحوه شکلگیری شهر واسط و تطبیق آن با نظریات مطرح شده میپردازیم.
بینالنهرین خاستگاه جغرافیایی شهر واسط
در هر تمدن، شهرنشینی پدیدهای است اجتماعی که در آن ویژگیهای فرهنگی، سیاسی، مذهبی و نوع تفکر جامعه ساکن در آن بهصورت ملموس موجودیت مییابد.
تمدن بینالنهرین بهعنوان یکی از کهنترین تمدنهای جهان ارتباط وسیعی با پدیده شهرنشینی دارد و همواره بهعنوان جایگاه تمدن باستانی شناخته شده است. بینالنهرین یا میان دورود، ناحیهای است در امتداد رودهای دجله و فرات و بین آن که به دلیل منابع آبی فراوان به سرزمینی حاصلخیز و غنی تبدیل شده است. پس از ورود مسلمانان به بینالنهرین این سرزمین به دو ناحیه عراق و جزیره تقسیم شد. مسلمانان در این سرزمین با دستاوردهای مدنی مردم آن آشنا شدند و پس از تطبیق با اصول اسلامی از آنها بهره بردند و با استقرار در این منطقه اقدام به ساخت شهرهایی چون بصره، کوفه، واسط، بغداد و سامرا کردند.
شهرسازی اسلامی در بینالنهرین
اعراب مسلمان پس از ورود به سرزمین بینالنهرین به بهترین نحو از دستاوردهای آنها بهره بردند که بارزترین آن شهرسازی اسلامی بوده است. البته این امر بدین معنا نیست که شهرسازی اسلامی کاملا منطبق با مدنیت بینالنهرین است، چراکه مسلمانان قبل از آن با الگوی شهر اسلامی ـ مدینه ـ آشنا بودهاند.
آنچه وجه تمایز شهر اسلامی و شهرسازی بینالنهرین را مشخص میکند ارتباط و اتصال مسجد بهعنوان یک نهاد مذهبی، دارالاماره بهعنوان یک مرکز سیاسی و بازار بهعنوان شاخصه اقتصادی شهر است. این در حالی است که در شهرهای بینالنهرین انفصال و جدایی پرمعنایی میان قصر و معبد وجود داشت. البته در عصر کلدانیها بهعنوان آخرین اقوام ساکن در بینالنهرین باستان، بر اثر نفوذ آشوریها تا حدی بین معبد و قصر ارتباط و پیوند برقرار شد. نکته دیگر درخصوص بازار در شهر اسلامی و شهر بینالنهرینی است. در شهر اسلامی همجواری مسجد و بازار بارزترین ویژگی شهر اسلامی است که یکی از ابداعات مسلمانان است؛ حال آنکه در شهرهای بینالنهرین بازار جزء کم اهمیتی از شهر است که ارتباط محدودی با معابد و اماکن مذهبی دارد.
نخستین تجربه ساخت شهر اسلامی در بینالنهرین با ساخت کوفه و بصره آغاز شد. شهر بصره در زمان خلیفه دوم به دست عُتبَة بن غَزوان بنا شد. شروع ساخت آن را در سال ۱۴ ﻫ. دانستهاند. این شهر در ابتدا با هدف ایجاد یک اردوگاه نظامی بنا شد، اما رفته رفته به شهری بزرگ تبدیل شد که مسجد و دارالاماره هسته مرکزی آن را تشکیل میدادند. پس از بصره، دومین شهری که مسلمانان بنیان نهادند، کوفه بود. این شهر نیز در زمان خلافت عمر بن خطاب تاسیس شد. مکانیابی شهر برعهده فرمانده سپاه سعد بن ابی وقاص بود. این شهر در سال ۱۷ ﻫ.. بنا شد. معماری شهر کوفه ضمن تاثیرپذیری از معماری مدائن دارای هویت اسلامی بود. مرکزیت دادن به مسجد و اتصال نهاد مذهبی شهر به عناصر سیاسی و اقتصادی آن از مهمترین ویژگیهای این شهر است.
سبک معماری بصره و کوفه، بهعنوان مهمترین شهرهای اسلامی در سه قرن نخست ﻫ.، در زمان امویان مورد تقلید حجاج بن یوسف ثقفی قرار گرفت و او این الگو را در شهر تازه تاسیس واسط پیاده کرد.
- به نقل از مقاله «تحلیل و بررسی موقعیت مدنی شهر واسط تا قرن سوم هجری» نوشته اصغر منتظرالقائم و رقیه امینی