نگاهی به زندگی،آثار و اقدامات ایران‌دوستانه پروفسور شهریار عدل

ثبت تاریخ ایران با هزینه شخصی

کدخبر: ۲۰۷۴
پروفسور شهریار عدل، مورخ و باستان‌شناس مشهور ایرانی روز ۳۱ خردادماه سال جاری در پاریس درگذشت. او متولد ۱۴ بهمن ۱۳۲۲ شمسی در تهران بود. او تحصیلات ابتدایی و سه سال نخست دبیرستان خود را در تهران گذراند و از سال ۱۳۳۸ شمسی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت. وی تحصیلات دانشگاهی خود را در مدرسه عالی علوم تاریخی در سوربن ادامه داد و همزمان تاریخ عمومی هنر، باستان‌شناسی مشرق‌زمین و تاریخ هنرهای دوره اسلامی را در مدرسه موزه لوور آموخت.
ثبت تاریخ ایران با هزینه شخصی

او به مدرسه معماری پاریس- بوزار(Beaux-Arts) نیز رفت. پس از آن دکترای خود را در رشته تاریخ ایران و آسیای میانه گرفت. موضوع رساله وی «فتوحات همایون» بود که تاریخ جنگ‌های شاه عباس در سال ۱۷۰۷ هجری در خراسان و فتح هرات است.

پروفسور شهریار عدل، عضو موسسه ملی تحقیقات علمی فرانسه بود. او بخش عمده‌ای از جوانی‌اش را صرف میراث فرهنگی ایران کرد. از مهم‌ترین اقدامات وی می‌توان راه‌انداختن ثبت جهانی میراث فرهنگی در ایران را مثال زد. وی مدیر تحقیقات در موسسه ملی پژوهش علمی فرانسه بود.

شهریار عدل در سال ۱۹۶۶ در یونسکو طرحی را تصویب کرد مبنی بر اینکه مطالعات و پژوهش در آسیای میانه مدنظر قرار گیرد. 10 سال بعد در سال ۱۹۷۶ مجمع عمومی یونسکو طرحی را به نام «طرح تدوین تاریخ تمدن‌های آسیای میانه» تصویب کرد. در آن زمان 6 کشور افغانستان، هند، ایران، پاکستان، مغولستان و اتحاد جماهیر شوروی عضو تمام عیار این طرح بودند.

پس از پیروزی انقلاب، دکتر عدل برای دومین بار نماینده ایران در یونسکو شد و از طرف همه کشورهای آسیای میانه، اروپا و آمریکا به ریاست کمیته بین‌المللی تدوین تاریخ در یونسکو نیز انتخاب شد.

شهریار عدل به هزینه خود برای ثبت جهانی تخت جمشید، چغا زنبیل و میدان نقش جهان اصفهان وارد عمل شد و موفق هم بود. او اوایل انقلاب به هزینه شخصی خود به دنبال میراث به تاراج رفته ایران رفت و برخی را با ارائه سند و مدارک کافی و به یاری سازمان میراث فرهنگی به ایران برگرداند.

دکتر عدل در سال ۱۳۶۱ توانست سه قطعه فیلم کوتاه از مظفرالدین شاه در آرشیو عکس‌های کاخ گلستان پیدا کند.

در ۱۳ مهر ۱۳۸۸ (۵ اکتبر ۲۰۰۹ میلادی) در مقر سازمان یونسکو در پاریس و همزمان با آغاز تشکیل مجمع عمومی سالانه کشورهای عضو یونسکو دبیرکل یونسکو مدال فرهنگ جهانی این سازمان با نام «پنج قاره» را به پروفسور شهریار عدل اهدا کرد.

 

مریم اطبایی: مردن بعضی آدم‌ها را حتی وقتی خبر تاییدش را از چند نفر می‌گیری، باز هم باور نمی‌کنی. بلند شدم آب بخورم، ساعت سه نصف شب بود. پیامک داخل گوشی را که باز کردم. شوکه شدم، یکی از دستیارانم نوشته بود؛ « پروفسور شهریار عدل از دنیا رفت!» بغض گلویم را فشرد. گویی یک بخشی از این سرزمین رفته باشد. از من هفتاد و چند ساله تا تک تک جوانان این سرزمین مدیون زحمات او نه فقط در حوزه باستان‌شناسی بلکه هنر و تاریخ هستند. تاریخ سینمای ایران و تاریخ سینمای قاجار مدیون اوست.خیلی خیلی دلم سوخت! زود رفت اینقدر که برای همه حیرت‌آور است! فقط همین!»

اینها جملات مرحوم دکتر اکبر عالمی، کارشناس تلویزیون، استاد دانشگاه تربیت مدرس و کارگردان ایرانی است وقتی با او درباره سرنوشت فیلم‌های کشف شده قاجاری کاخ گلستان توسط پروفسور عدل صحبت کردم. در جست‌وجوی اینترنتی همین چند جمله را درباره کشف فیلم‌های کاخ گلستان پیدا کرده‌ بودم: «از جمله کارهای ماندگار شهریار عدل یافتن فیلم‌‌های زمان مظفرالدین شاه قاجار در فیلم‌خانه کاخ گلستان و تلاش‌‌هایی است که با همکاری نهادهای مسوول برای ترمیم و معرفی آنها در مرکز ملی سینماتوگرافی فرانسه انجام داد. این اقدام پرتویی نو بر آغاز تاریخ سینمای ایران افکند. عدل به این کار بسنده نکرد و مقالات مهم و راهگشایی نیز درباره «آشنایی با سینما و نخستین گام‌ها در فیلمبرداری و فیلمسازی در ایران» نوشت. او با اشرافی که به تاریخ و هنر دوره قاجار داشت مقالاتی کلیدی نیز درباره تاریخ عکاسی نوشت و در کنار یحیی ذکاء و ایرج افشار از معدود صاحب‌نظران در این زمینه به شمار می‌‌آمد.» اما دکتر عالمی صفحه دیگری از خاطرات کشف پروفسور عدل را برایم ورق می‌زند.

دغدغه ذهنی عدل

او می‌گوید: «مرحوم پروفسور شهریار عدل در فرانسه تحصیل کرد و عاشق ایران زمین بود. تحصیلات او در حوزه‌های گوناگون ایرانشناسی، باستان‌شناسی، هنر ایران، هنر کهن و هنرنوین قابل تامل است. او دانش وسیعی درباره ایران داشت و دغدغه ذهنی‌اش، به‌راستی هنر و فرهنگ ایران‌زمین بود. باید از نزدیک با او همکلام می‌شدید تا معنای سخنانم را درک کنید. من این بخت را داشتم تا با او از طریق فیلم‌های کشف شده در کاخ گلستان آشنا شوم.»

در سال ۱۳۶۲ از دفتر کاخ گلستان به اکبر عالمی تلفن می‌زنند. در آن زمان هنوز تکنولوژی دیجیتال رواج پیدا نکرده بود و سینما در دنیای آنالوگ سیر می‌کرد. در آن تماس تلفنی زنده یاد عدل به عالمی می‌گوید که مقداری نگاتیو بزرگ فیلم و شیشه عکس از دوران قاجاریه در آرشیو عکاسخانه سلطنتی کاخ گلستان در ضلع غربی شمس‌العماره پیدا شده است.

عالمی توضیح می‌دهد: «در آغاز پیدایش عکاسی، نگاتیو پلاستیکی وجود نداشت بلکه تمام تصاویر نگاتیو روی شیشه‌ بود. برخی از این نگاتیو‌ها ۳۰ در ۴۰ و ۵۰ در ۶۰ بودند که برخی از آنها فقط یک یا دو ترک خورده بود که وقتی آنها را کنار هم می‌گذاشتیم، می‌توانستیم از آنها نسخه چاپ تماسی بگیریم و بعد آن درز را روتوش کنیم. مقدار زیادی هم فیلم در جعبه‌های حلبی به رسم عهد قاجار پیدا شده بود.»

فیلم‌های مظفرالدین شاه منفجر می‌شود!

به گفته این کارشناس پیشکسوت سینما، هنوز بهمن جلالی عکاس سرشناس ایرانی در قید حیات بود. عالمی در آن زمان عکس و فیلم‌ها را به لابراتوار مجهز تلویزیون می‌برد. این در حالی است که ۶ ماه نجات فیلم‌ها زمان لازم داشته است چرا که پایه و اساس این فیلم‌ها نیترات سلولز بود.

او در این باره می‌گوید: «از سال ۱۹۵۲ میلادی پایه فیلم‌های سینمایی دندانه‌دار و انعطاف‌پذیر تبدیل به استات سلولز شده بود چون نیترات سلولز مانند باروت قابلیت انفجار داشت و چندین سینما نیز به همین دلیل در سطح دنیا آتش گرفته بود. وقتی در جعبه‌ها را به همراه پروفسور عدل گشودیم برخی از آنها مانند شیره درخت به هم چسبیده بود و دیگر توان جداسازی لایه‌ها وجود نداشت. برخی که سالم‌تر بودند، می‌شد با احتیاط از جعبه خارج کرد و در مقابل نور به‌صورت تک فریم نگاه کرد، هرچند آنها هم قابلیت انعطاف خود را از دست داده بودند و با اندکی فر یا پیچ دادن، امکان شکستن آنها به صددرصد می‌رسید. این در حالی است که فیلم‌های سینمایی باید از چرخ دنده‌ها عبور کنند و قابلیت انعطاف داشته باشد. با نگاه کردن به آنها و چشمان مرحوم عدل که به دنبال کورسو امید بود، گفتم شاید بشود کاری کرد.»

نامه گره‌گشا

در سال ۱۳۶۲ کاخ گلستان زیرنظر وزارت دارایی و نه سازمان میراث فرهنگی بوده است. بنابراین پیشنهاد می‌شود عالی‌ترین مقام وزارتخانه به عالی‌ترین مقام صدا و سیمای وقت (محمد هاشمی) نامه بنویسد و شرح دهد که فیلم‌های مربوط به دوره قاجار در کاخ کشف شده است.

به اعتقاد عالمی این را نیز باید مد نظر داشت که در آن برهه زمانی مدارک و اسناد مربوط به دوره‌های سلطنتی همیشه با علامت تعجب و سوال شدید روبه‌رو بود. و این شائبه وجود داشت کسانی که به دنبال احیای این اسناد هستند، از یکی سلسله‌های سلطنتی دنیا حمایت می‌کنند.

به هر روی نامه نوشته می‌شود. در جلسه‌ای محمد هاشمی از عالمی جویا می‌شود که آیا امکان نجات این فیلم‌ها و عکس‌ها وجود دارد؟ که عالمی پاسخ مثبت می‌دهد اما ادامه کار را منوط به مطالعه درباره چگونگی انجام این کار می‌داند.از طرفی دولت هم با توجه به شرایط اقتصادی و جنگ به هیچ وجه بودجه‌ای برای انجام این کار در خارج از کشور نداشته است.

عالمی و همکارش «تیکران تومانیان» با درست کردن چرخ دنده‌هایی امیدوار می‌شوند به راهی دست یافته باشند که شکست می‌خورند. آنها به این فکر می‌افتند که فیلم‌ها را در تاریکخانه روی کاغذ حساسی که کیفیت خیلی مرغوب دارد، بگذارند و روی آن شیشه‌ای قرار دهند که فیلم را فشار دهد تا کاملا با صفحه حساس تماس پیدا کند و از بالا به آن نور بتابانند. بنابراین فریم به فریم فیلمبرداری می‌شود و فیلم‌ها روی پایه استات سلولز آورده می‌شود.

خاطره‌ای فراموش نشدنی

عالمی درباره نمایش این فیلم خاطره‌ای فراموش نشدنی دارد. این عضو فرهنگستان هنر از سال ۷۹ تا ۸۶ می‌گوید: «این فیلم‌ها را در سال ۱۳۶۲ در حضور کامران شیردل یکی از بهترین فیلم‌سازان مستندساز و صاحب سبک در برنامه «آن‌روی سکه» شبکه۲ به نمایش درآوردیم. در آن هنگام وقتی از شیردل پرسیدم نخستین مستند ساز و فیلم‌ساز ایران چه کسی بوده است بلافاصله از میرزا ابراهیم‌خان عکاس‌باشی نام برد و گفت متاسفانه هیچ حلقه فیلمی از آن زمان وجود ندارد. که ما در همان برنامه توضیح دادیم دکتر شهریار عدل چگونه فیلم‌ها را پیدا کردند و چه تلاشی برای بازیابی آنها انجام شده است و فیلم را برای او و همه بینندگان به نمایش گذاشتیم و او با حیرت نگاه کرد. حتی محمد تهامی‌نژاد یکی از مورخان تاریخ سینما به من گفت: «با دیدن این برنامه میخکوب شدم»، استقبال از این برنامه به قدری بود که هفته بعد هم ما همان برنامه را مجددا پخش کردیم.»

این را همه دانشجویان فیلمسازی می‌دانند که مظفر الدین شاه در سفر به فرنگ (فرانسه و بلژیک) میرزا ابراهیم‌خان عکاس‌باشی را که زبان فرانسه هم می‌دانست به همراه برده بود. به کمک همین عکاس دربار مظفرالدین شاه یک دوربین سینماتوگراف خریده و به ایران آورد.

بازیچه محبوب پدر و پسر

عالمی توضیح می‌دهد: «دوربین فیلمبرداری بازیچه محبوب مظفرالدین شاه بود و قبل از پادشاهی او پدرش ناصرالدین شاه هم عاشق عکاسی بود و حتی از زنان حرمسرا عکاسی می‌کرد و برای ندیدن چهره زنان از سوی نامحرمان، خودش آنها را در عکاسخانه سلطنتی که در کاخ گلستان راه‌اندازی کرده بود، چاپ می‌کرد. زمان پادشاهی مظفرالدین شاه در سال ۱۹۰۰ میلادی هم چهار سال و سه روز از اختراع دوربین فیلمبرداری می‌گذشت و ایران حتی ۶ سال زودتر از هلندی‌ها با خریدن دوربین سینماتوگراف از فرانسویان؛ صاحب این اختراع شد، البته شاید گفتن این موضوع هم خالی از لطف نباشد که بیشتر فیلم‌های گرفته توسط میرزا ابراهیم خان از محوطه کاخ گلستان و مراسمی بوده که بیشتر مردان در آن شرکت داشتند. او همچنین از شکارگاه سلطنتی هم فیلمبرداری کرده است.»

فرانسوی‌هایی که کاخ گلستان را دوست دارند

عالمی می‌گوید: «در فرانسه یک بخشی در خود شهر پاریس وجود دارد که تمام تصاویر زمین را به‌عنوان میراث فرهنگ تمدن بشری گردآوری می‌کنند. آنها به دلیل دانش و همچنین تسلط دکتر عدل به زبان فرانسه مکاتبه می‌کنند و از او می‌خواهند اگر امکان دارد این فیلم‌ها را به‌صورت امانت از کاخ گلستان به فرانسه بفرستد تا بتوان با دقت و فناوری جدید و به‌روز آنها را اسکن کرد و بعد اصل فیلم را به همراه این نسخه جدید بدون هزینه برای ایران، به کاخ گلستان بازگرداند. هم اینک یک نسخه از این فیلم به‌عنوان میراث فرهنگی تمدن بشری در حوزه تصویر در فرانسه نگهداری می‌شود و نسخه‌ای از آن هم به غیر از کاخ گلستان، در سازمان صدا و سیما موجود است که مهرداد زاهدیان- مستندساز نسل جوان‌تر- از روی آن یک مستند ساخته که با مرحوم پروفسور عدل و من صحبت کرده و از شبکه‌های مختلف سیما هم پخش شده است.»

سینمای قاجار مدیون عدل

این استاد دانشگاه درباره بزرگی و اهمیت کار پروفسور عدل در نجات فیلم‌ها و عکس‌های دوره قاجار می‌گوید: «وقتی آن فیلم‌ها را از من هفتاد و اندی ساله تا جوانان نگاه می‌کنیم، همه ایرانیان را در لباس‌هایی می‌بینیم که متعلق به ۱۱۵ سال پیش است. ما داریم به مناسبت درگذشت مرد بزرگی سخن می‌گوییم که بسیاری از تاریخ‌نویسان و باستان‌شناسان و هنرشناسان نام او را می‌شناسندو سوگوار رفتن او هستند؛ چرا که وی در حالی که هیچ‌کس انتظار رفتنش را نداشت، از بین ما رفت. به حق و به جد جامعه فرهنگی ایران مدیون و مرهون تلاش‌های خاضعانه و عاشقانه این مرد بزرگ ایران دوست است و تاکید می‌کنم با شناختی که من از او داشتم به جرات می‌توانم بگویم جای او هرگز پر نخواهد شد. این سرزمین مدیون انسان‌های وطن دوست است و بی شک شهریار عدل یکی از نامدارترین و در عین حال فروتن‌ترین آنان است.

شهریار عدل وصیت کرده که در هرگوشه جهان که روی در نقاب خاک نهادم مرا در خاک وطن دفن کنید. صحبت‌های من فقط گوشه‌ای از فعالیت‌های دانشگاهی و پژوهشی این مرد بزرگ را ورق می‌زند. به واقع کار پروفسور عدل در این بخش همچون سایر کارهایش ماندگار است و سینمای ایران از این حیث مدیون اوست و همچنین نسل جوان؛ چرا که به کمک اوست که ما می‌توانیم دربار قاجار و لباس‌ها و آداب و رسوم پادشاهان قاجار را ببینیم و باززنده‌سازی کنیم.»

خیال آسوده شهریار عدل

او در پایان با صدایی بغض‌آلود می‌گوید: «عدل تاریخ شناس‌، باستان شناس و هنرشناس و ایران‌شناسی برجسته بود که علوم انسانی را به دقت می‌فهمید و چون تسلط شگفت‌انگیزی به زبان فرانسه داشت پس تمام تمدن بشری را می‌فهمید. ضمنا دلبستگی و تعلق خاطرش به سرزمین مادری حیرت‌آور بود؛ اما از تمام اینها که بگذریم او زمانی آستین‌هایش را برای احیای فیلم‌های قاجار بالا زد که تکنولوژی سینما آنالوگ بود و ما توانستیم با هم این کار را به فرجام برسانیم. یکبار دیگر زمانی همت به احیای دوباره این فیلم گمارد که دوران تکنولوژی دیجیتال سینما آغاز شده بود و با امانت گرفتن فیلم‌ها از خانم ثقه‌الاسلام - مدیر کاخ گلستان- این کار انجام شد. سه ماه فیلم‌ها به فرانسویان امانت داده شد تا آنها را به‌صورت دیجیتالی درآورند. دومین باری که با فناوری دیجیتال این فیلم‌ها نجات پیدا کرد دیگر نه خراشی روی آنها می‌بینید و نه پارگی. فکر می‌کنم شهریار عدل با دیدن نسخه دوم دیگر خیالش راحت بود که آنچه می‌توانسته برای نخستین اسناد فیلم ایران انجام داده است.»