جنبش زنانه
در این جلسه خانم نورالدجی خطاب به حاضران گفت: «در این موقع که بدبختی از اطراف ما ملت ستمدیده را فرا گرفته است و ذلت و مسکنت این مملکت بلا دیده را احاطه نموده، بر هر فرد از افراد این ملت، اعم از مسلمان و غیره، مستبد و مشروطه و هریک از فرق سیاسی لازم است که به قدر قوه و توانایی خود از مال و جان و قلم و فکر و زبان دریغ ننمایند؛ چه که تا قومیت و ملیت خود را حفظ ننماییم، نمیتوانیم از اشخاص با ناموس محسوب شویم. ملتی که وطن، شرف و ناموس ندارد، قومی که احترام قومیتش از میان رفت، با هیچ زیب و زینتی نمیتواند خود را محترم بدارد...» (روزنامه شکوفه، س۳، ش۱۱، ص۳) نورالدجی از اسلوب و روش مردان در نحوه اداره امور کشور انتقاد و اشاره میکرد که این روش موجب شده تا سیل بدبختی پشت در خانهها بیاید؛ زیرا رهبران کشور سالهای دراز است که از لزوم حل مشکلات و مسائل کشور و ارائه راه برای حل آن سخن میگویند، اما در مرحله عمل کاری انجام نمیدهند. بنابراین زمان آن رسیده که زنان در عرصه تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه فعال شوند و مبادرت به سختکوشی کنند تا افق بهتری را مشاهده کنند. «اینک من به آواز بلند میگویم ما اعضای یک خانواده هستیم و نفاق و شقاق را کنار بگذاریم. ضدیت و عداوت را باید گذاشت برای زمان فراغت، وقتی که صاحب خانه شدیم. باید امروز یکی شد تا به مقصود برسیم.» (همان جا) نورالدجی با توجه به موقعیت زنان در جامعه ایران، از حاضران در جلسه پرسید: «تکلیف ما طایفه نسوان چیست؟ ما چه میتوانیم بکنیم و چه وظیفهای بر عهده ما است؟» و «اینکه آیا میتوانیم کاری کنیم که در هیات اجتماعیه خجل نشویم؟» این فعال حقوق زنان خود پاسخ میداد که «ما از دو راه میتوانیم به وطن خود خدمت نماییم؛ یکی از راه تربیت و علم وهنر است، دیگری از راه اقتصادی است.» (همان) نورالدجی ضمن تاکید بر ضرورت گسترش مدارس دخترانه، در مورد اینکه زنان چگونه میتواننداز راه اقتصادی به حل معضلات کشور و دفع بدبختیهای آن کمک کنند، بر رعایت صرفه جویی و مآل اندیشی تاکید کرد و گفت؛ ما زنان از راه خرید داخلی و صرف نظر از قشنگی متاع خارجه میتوانیم به وطن خود خدمت کنیم. این اقدام ما موجب میشود تا مالالتجاره و بافتههای رشت، مازندران، کرمان، اصفهان، یزد و مشهد و غیره رونق یابد و کارخانههای پارچه بافی که اغلب آنها از کار افتاده... دوباره دایر شود و اقتصاد کشور رونق یابد. (همان، ص۴)
بعد از این سخنرانی که هدفهای انجمن همت خواتین را بازگو میکرد و مورد توافق حاضران در جلسه موسسان نیز بود، « تمام اهل انجمن با هم متحد شدند و هم قسم شدند که آنچه در قوه دارند صرفنظر از پارچههای شیک خوش ظاهر فرنگ نموده و تمام شاگردان مدارس و بستگان و دوستان خود را وارد کنند در پوشیدن لباس وطنی آنچه ممکن بشود همه شکل زحمت را به خود هموار نموده بلکه بتوانند در این راه کمک و نگهداری از وطن عزیز بنمایند.» (همان، ص۲) با بررسی امکانات و ارزیابی اوضاع به این نتیجه رسیدند که اولین گام عملی برای تبلیغ کالاهای تولیدی در داخل کشور را باید از مدارس دخترانه آغاز کنند. با توجه به اینکه اکثریت حاضران در جلسه، مدیران مدارس دخترانه بودند تصمیم گرفتند که دانشآموزان را مجبور یا وادار به پوشیدن اجناس داخلی کنند و چنانچه دانشآموزی اطاعت نکند، او را از مدرسه اخراج کنند و حتی مدرسه دیگر هم از پذیرش وی صرفنظر کند. در این جلسه ضرورت دیده شد که مردان هم با انجمن همت خواتین همکاری و همراهی داشته باشند: «از کلیه آقایان استدعا میشود، مخصوصا از مدیران مدارس ذکور، همتی کرده در ترویج پارچههای وطنی.» (همان، ص۳) شروع فعالیت انجمن همت خواتین مصادف بود با اختلالی که در تجارت جهانی متاثر از جنگ جهانی به وجود آمده بود و این فرصتی بود که صنایع داخلی بتواند از این شرایط استفاده کند و تولید خود را افزایش دهد. تصمیمگیریهای هیات رئیسه با یک استراتژی کلان در جهت اهداف ملی بسته شد. اعضای موسس جهت پیشبرد اهداف خویش به جای آنکه بر آگاه کردن مردم نسبت به ضرورت استفاده از صنایع داخلی و تقویت آن در جهت بنیه اقتصادی کشور، تاکید کنند، تمامی برنامهها و انگیزههای خود را در این راستا تنظیم میکردند. این روشها تماما بر ایجاد اختیار در افراد نبود، بلکه بر اهرم فشار و اجبار استوار بود. در استراتژی جالب توجه دیگری، موسسان انجمن همت خواتین که اکثریت از فعالان حقوق زنان به شمار میرفتند و به ستمها و ظلمهایی که مردان نسبت به زنان اعمال میکردند، معترض بودند، در این جلسات در اتفاقی نادر پذیرفتند که مردان میتوانند در این امر ملی، جهت یاری رساندن به ساختارهای اقتصادی کشور، اراده خود را به زنان تحمیل کنند. آنان اظهار نمودند که: «وقتی بنا باشد مردها همت کنند البته زنها هم مجبور به اطاعت هستند.» (همان، ص۳) در ادامه زنان انجمن همت خواتین به این نتیجه رسیدند که کار عملی خود را جهت ترویج کالاهای وطنی از مدارس دخترانه شروع کنند. این راهی بود که از طریق آن میتوانستند به درون خانوادهها هم بروند. اعضای انجمن همت خواتین اهداف خود را در سال ۱۳۳۳ه ق/ ۱۹۱۵ م، در اعلامیهای به توسط خانم نورالدجی در روزنامه شکوفه منتشر کردند. در این اعلامیه توضیح دادند که «غرض از تاسیس انجمن همت خواتین ایرانی اولا ترویج اشیاء داخلی است و ثانیا ترقی صنایع و هنرهای یدی دختران و شاگردان است.»
اگرچه تمامی فعالیتها و تحرکات اعضای انجمن همت خواتین در زمینه تحریم پارچههای وارداتی و ترویج منسوجات داخلی، هرچند به ظاهر محدود به عرصه اقتصاد و صنایع کشور بود، اما به رشد و گسترش اندیشههای ناسیونالیستی در بین زنان و مردان ایرانی کمک کرد. به این علت که بنیان این انجمن بر ناسیونالیسم استوار بود و از این رو معتقد بودند که ایرانی میهن دوست هیچگاه به خودش اجازه نمیدهد سرمایه ملی را به مصرف کالاهای خارجی برساند و اقتصاد کشور را تضعیف کند. روزنامه شکوفه در گزارشی از امتحان مدارس دخترانه تهران که در روزهای سال ۱۳۳۳ه ق/ ۱۹۱۵ م، برگزار شد، نوشت: «شاگردان مدارس با لباسهای قشنگ با شرف وطن عزیز پیکرهای نازنین خود را آراسته، گیوههای وطنی به جای پوتینهای خانمان برانداز جفت هفت تومان فرنگی به پا، بسیار ساده و نجیب و در واقع صفای مخصوص داشت و همچنین تمام معلمان و روسای مدارس کلیتا لباس وطنی با افتخار پوشیده بودند.» (روزنامه شکوفه، س۳، ش۱۳، ص۴)
انجمن همت خواتین دامنه فعالیتش را گسترش داد. اعضای انجمن از طریق نظارت بر موجودی پارچههای وطنی در بازار تهران، انواع پارچههای مورد نیاز در داخل را مشخص میکردند و در صورت لزوم با تجار، کمپانی تجارتی و در مواردی با صاحبان کارگاههای نساجی در مناطق مختلف کشور تماس میگرفتند و به آنها سفارش میدادند و با پیگیریهای لازم آن محمولهها را به تهران وارد میکردند.
جنگ جهانی تاثیر خود را بر اوضاع کشور گذاشت و موجب تحلیلها، تکثر اندیشهها و موضعگیریها در قبال کشور شد. با اعلام موضع رسمی حکومت ایران مبنی بر بیطرفی، فعالان حقوق زنان معترض بودند. تحلیل این فعالان گویای این مساله بوده که وقوع این جنگ فرصت مناسبی برای پایان بخشیدن به استعمار و استیلای هژمونی روس و انگلیس بر ایران میباشد و خواستار مبارزه و مقاومت مردان و زنان در مقابل آنها بودند. زنان موضع دولت ایران و اعلام بیطرفی را بیفایده و سیاستی اشتباه تلقی میکردند و مینوشتند: «بیطرفی را اختیار کردهایم تا راحتی جانمان باشد، قاتل جانمان شد... با همسایه جنوب و شمال عقد شرکت و اتحاد بستیم که هرچه خودشان دارند مال خودشان باشد، هر چه ما داریم مال آنها باشد، باز هم نشد.» (روزنامه شکوفه، س۳، ش۲۱)
جنگ جهانی اول بهرغم تمامی مصائبی که برای ایران در پی داشت، چشم انداز جدیدی در مقابل زن ایرانی گشود. فعالان حقوق زنان که اخبار و تحولات جنگ را دنبال میکردند از تحولی که جنگ برای شرایط زندگی زنان اروپایی پدید آورد، آگاه شدند. آنان دریافتند که «زنان آنها در راه حفظ وطن چه اندازه سعی و تلاش دارند و شب و روز مشغول زحمت و کمک و همراهی با مردان هستند. جمیع کارخانجات، ادارات و همه کارهایی که متعلق به مردان بوده، حالیه که گرفتار جنگ میباشند با زنان است.» (روزنامه شکوفه، س۳، ش۱۸، ص۱)
شهناز آزاد از فعالان حقوق زنان که چهره شناخته شدهای هم بود، طرح متفاوتی ارائه کرد و نوشت؛ زنان و مردان ایرانی باید از عیش و عشرت و تن پروری بپرهیزند و در جهت منافع ملی و استقلال کشور گام بردارند. (روزنامه شکوفه، ص۴، ش۶)
بهرغم آنکه زنان مدیریت کشور را به باد انتقاد میگرفتند و هریک به نحوی مشکلات کشور را توضیح میدادند و در نهایت طرح کلی برای آن ارائه میکردند، اما هنوز از توانایی نظری و تجربه عملی لازم برای شناخت وتبیین علل مشکلات و ارائه برنامه عملی ساماندهی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بدنه جامعه ایران برخوردار نبودند.تاسیس انجمنها در دوره مشروطه از جمله تلاشهای زنان برای همبستگی و رشد افکار و اندیشههای زنان در شناخت موقعیت و جایگاه خویش در جامعه و آشنایی با مسائل سیاسی کشور بود. صرفنظر از موفقیت یا عدم موفقیت زنان در سازوکار انجمنهای مذکور، شکلگیری و تداوم آن نشانه بیداری و آگاهی زن ایرانی در این دوره از تاریخ معاصر ایران بود.