معماری صنعتی دیروز، سولهسازی امروز!
نباید از نظر دور داشت که عبارت معماری صنعتی گاه به اشتباه برای بیان مفهوم تولید صنعتی ساختمان و معادل فارسی industrialized architecture به کار گرفته شده و شاید در این مورد باید از «معماری صنعتی شده» استفاده کرد و معماری صنعتی را در مقابل industrial architecture قرار داد.
در واقع دامنه تاریخی معماری صنعتی، از کورههای ذوب فلزات و تنورهای پخت نان در تمدنهای نخستین تا رآکتورهای هستهای و ایستگاههای پرتاب ماهواره امروز را دربرمیگیرد. با این حال برای محدود کردن زمینه تاریخی بحث از معماری صنعتی، تعریف میراث صنعتی را از نگاه کمیته بینالمللی حفاظت از میراث صنعتی(TICCIH) در منشور نیژنی تاگیل، مرور میکنیم: «میراث صنعتی عبارت است از بقایای فرهنگ صنعتی که دارای ارزش تاریخی، فنی، اجتماعی، معماری و علمی هستند.
این بقایا شامل ساختمانها و دستگاهها، تعمیرگاهها، کارگاهها و کارخانهها، معادن و محوطههای فرآوری و پالایش، انبارها و مخازن، مکانهای تولید، تبدیل و مصرف انرژی، حملونقل و تمام زیرساختهایش میشود و نیز شامل مکانهایی که برای فعالیتهای جمعی مرتبط با صنعت مثل سکونت، عبادت و آموزش مورد استفاده قرار میگرفتند.» این کمیته بینالمللی، اجماعی جهانی را برای محدود کردن دامنه زمانی میراث صنعتی به پس از انقلاب صنعتی اروپا، بهوجود آورده است. با این حساب میتوان نمونههای نخستین معماری صنعتی ایران را که در حوزه میراث صنعتی نیز میگنجند، به اواخر سلطنت قاجارها نسبت داد.
تا اواخر قاجار، کارخانههای متعددی در شهرهای مهم ایران تاسیس شده بود. نمونههایی از کارخانههای شکر، چینی، نساجی، کبریتسازی، آردسازی، شیشهسازی، مهمات سازی و حتی کالسکهسازی موجود بود. با این حال معماری این فضاهای صنعتی ادامه معماری سنتی ایران و پیرو همان ریختشناسی عناصر معمارانه سنتی بود.
بنا به مستندات موجود، در دوران پهلوی اول، احداث ابنیه نخستین کارخانههای مدرن ایرانی بر عهده مهندسین اروپایی بود. به این دلیل که طرح معماری و سازه ساختمانهای مدرن صنعتی ایران، به واسطه وابستگی مستقیم به کارکرد مدرن تولید صنعتی، در حیطه دانش معماران سنتی ایران جایی نداشت. با این حال نقش معماران صاحب نام سنتی ایران در ساخت نخستین نمونههای معماری صنعتی ایران انکارناپذیر است. زمانی که مهندسان اروپایی به طرح ریزی کالبد صنعتی و سازههای نوین متناسب برای پوشش دادن سطوح وسیع صنعتی میپرداختند، استادان کاربلد معماری ایرانی، دانش و مهارت سنتی خود را در نماسازیها و دیگر تزئینات و همچنین در طرح و ساخت ابنیه غیرصنعتی وابسته به کارخانهها به اثبات میرساندند. در دوران پهلوی اول، گردهاردهارتمن آلمانی کارخانههای مهماتسازی یا همان قورخانههای تهران را که در دوران ناصرالدین شاه ساخته شده بودند، مرمت کرد.
مارکف روسی کارخانههای مطرحی چون کارخانههای قند کرج و ورامین، سرمسازی حصارک و کارخانه سیمان تهران را طراحی کرد. در اصفهان، معماران برجسته آلمانی؛ بهرنس، شونمان، نیمینگر و هرتلانیش کارخانههایی احداث کردند. استاد معتمدی و استاد ماهرالنقش از معماران نام آور وقت ایران بودند که اجرای ساخت برخی از این کارخانهها را برعهده داشتند. بههرصورت معماری صنعتی دوران پهلوی اول با اینکه خاصیتی نیمه بومی داشت و حتی در مواردی ازنظر فرمی یادآور برخی نمونههای معماری اروپایی بود، بهواسطه ذوق سرشار و روح پویای معماری سنتی ایرانی، رنگ و بویی ایرانی داشت و با ساختار شهری پیش زمینه خود غریبگی نمیکرد.
بهکارگیری معماری صنعتی
در اواخر دوران پهلوی اول و دوران پهلوی دوم بسیاری از معماران ایرانی که حالا - چه در ایران و چه خارج از کشور- آموزش دانشگاهی دیده بودند دستاندرکار طراحی فضاهای صنعتی مدرن شدند. استاد کریم طاهرزاده، عبدالعزیز فرمانفرمایان، هوشنگ سیحون، حیدر غیایی و سیروس باور ازجمله معماران نامداری بودند که معماری صنعتی مدرن ایران را به منصه ظهور رساندند. کارخانه چیتسازی بهشهر، مجموعه بناهای اداری و فنی راه آهن در تهران، مشهد، تبریز و دیگر شهرهای ایران، کارخانه ارج، گروه صنعتی بهشهر، کارخانه کانادا درای(در خیابان آزادی فعلی) و بسیاری دیگر، ازجمله بناهای شاخص صنعتی بودند که توسط معماران ایرانی طراحی و ساخته شد.
ویژگی معماری صنعتی این دوره، گرایش عمومی طراحان به معماری مدرن متداول در سطوح بینالمللی بود. به هر ترتیب در آن زمان، معماری ایران در همه ابعاد تحتتاثیر مدرنیته قرار داشت و معماری صنعتی نیز از این امر مستثنی نبود. بااینحال هرچند معماری صنعتی این دوره کمتر رنگ و بویی از معماری سنتی ایران داشت و پیوستگی و استمرار سنتهای معماری ایرانی چندان در آن مشهود نبود، اما به واسطه همگامی با تحولات جهانی و دربرگیری هنرمندانه و حرفهای شاخصههای معماری مدرن بینالمللی، واجد ارزشهای منحصربهفرد و تکرارناشدنی است.
اگر بناهای صنعتی ساخته شده بین سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ را میراث ایرانی معماری صنعتی بدانیم، میتوان مصادیق معماری صنعتی ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ را بخشی از میراث جهانی صنعتی نامید.
مساله اصلی: تاریخ درخشان میراث صنعتی ایران شاهد معماری ارزشمند و نمونهای است که میتوانست پس از فراز و نشیب بسیار و تجربه تحولات نظری و فنی متناسب با پیشرفتهای جهانی معماری، امروز به الگویی مثالزدنی برای معمارانی که دستاندرکار طراحی فضاهای صنعتی هستند تبدیل شود. حال آنکه معماری صنعتی امروز ایران را - مانند معماری برای دیگر کاربریهای متداول همچون مسکونی، اداری و...- به دو دسته عمده میتوان تقسیم کرد که هیچکدام نتیجه تداوم شاخصههای برجسته میراث معماری صنعت مدرن ایران نیستند.
جهانی بیندیشید و بومی عمل کنید
دسته اول، معدود آثاری هستند که به تبعیت از تحولات جهانی حوزه معماری، طراحی و ساخته شدهاند و آنها را میتوان زیرمجموعه سبکهای متداول روز دنیا چون؛ دیکانستراکشن، های تک، اکو تک، فولدینگ، هیبریدی و دیجیتال و... تعریف کرد. این آثار بهرغم فقدان رنگ و بوی ایرانی، حداقل بهواسطه تعلق داشتن به یک نحله فکری و فلسفی، قابل دفاع و چه بسا بیشتر، شایان توجه و واجد ارزشند. طراحان این آثار میتوانند با تکیه بر اعتقاد خود به نظریات جهانی شدن، از هویت و ماهیت کار خود دفاع کنند و فراموش کنند که امروز در کنار تمام مباحث جهانی شدن، تعبیر «جهانی بیندیشید و بومی عمل کنید» نیز مطرح است. با این حال مساله این نوشتار، این دسته از آثار معماری صنعتی نیستند، چه وجود اینها، خود استمرار یک روند فکری فلسفی شناسنامهدار در تاریخ معماری جهان است و شاید تا حدودی اجتنابناپذیر.
پیشینه سولهسازی در ایران
دسته دوم ساختارهای معماری صنعتی ایران، مساله اصلی این نوشتار است؛ سولهسازی. نگارنده از تاریخ ورود نخستین سازه سولهای به ایران آگاه نیست و منبعی نیز یافت نشد که مشخص کند نخستین سازه شبیه سولههای امروزی، در چه زمان و مکانی به ایران وارد شد. شاید بتوان رد نخستین سولههای ساخته شده در ایران را در اولین فرودگاههای ایران، دوشانتپه یا قلعهمرغی جستوجو کرد. با این حال نمیتوان نقش پررنگ این عنصر سازهای را در تامین «آسان»، «ارزان» و «سریع» فضاهای «وسیع» سرپوشیده که بیشک مطلوب و مورد نیاز کاربری صنعتی است انکار کرد. پرداختن به تاریخ ورود سوله در ایران و شناسایی نخستین نمونههای آن بهعنوان بخشی از میراث صنعتی، خود پژوهشی مفصل و جداگانه را میطلبد.
صرفه اقتصادی در معماری صنعتی
در سنت معماری و همچنین در تاریخ معماری صنعتی ایران، مفهوم «صرفه اقتصادی» اگر نه آخرین مساله، ولی نخستین مساله اساسی نیز نبوده است، حال آنکه در صنعت امروز، معماری مستحدثات صنعتی نیز به تامین منافع مالی بهرهبردار تنزل یافته و ظاهرا در کشور ما، برای بسیاری از سرمایهگذاران صنعتی، هیچ تکنیک سازهای مناسبتری از سولههای فلزی یافت نمیشود. همانطور که ذکر آن رفت سازههای سولهای به واسطه پیشساختگی و مدولار بودن، سرعت بالای اجرا، امکان پوشش دهانههای وسیع و نیز امکان توسعهپذیری، گزینه مناسبی برای ساختمانهای صنعتی هستند، ولی این همه ماجرا نیست. معماری سنتی ایران آنجا که در کاربری صنعتی نیازمند فضاهای وسیع بدون ستون بود از ساختار طاق و چشمه به سقفهای شیروانی با سازه خرپایی روی آورد. در این سیستم نسبتا جدید، جدا بودن سازه سقف از دیوارها به عنوان ساختار انتقال وزن سازه به زمین، دست طراح را برای بازیهای فرمی در سطوح افقی و ارتفاع باز میگذاشت.
به علاوه دیوارهای باربر آجری، فرصت ایجاد تزئینات و جزئیات آجری را که از اصالتهای معماری سنتی ایران است بیشتر فراهم میکرد. بناهای آجری کارخانهها در بافت تاریخ معاصر شهرهای ایران نهتنها وصلهای ناجور نبود، بلکه بیانگر استمرار بخشی از سنن معماری تاریخی در گذار ناگزیر به جامعه صنعتی بود. هر چند با گسترش شهرها و تفکیک نواحی شهری متناسب با کاربریهای خاص، کارخانهها از شهرها بیرون رانده و نواحی و شهرکهای صنعتی به حاشیه شهرها منتقل شدهاند و الزام کمتری به هماهنگی فرمال بناهای صنعتی با دیگر بافتهای شهری وجود دارد، با این حال ظاهرا مفهوم «رفع تکلیف» و «تامین حداقلی نیازهای اولیه» همانطور که معماری مسکونی ما را به «بساز و بفروشی» فرو کاسته، ارزشهای معماری پرافتخار صنعتی را نیز به «سولهسازی» تقلیل داده است.
نگرش جامعه صنعتی ایران به صنعت
شهرکهای صنعتی به مجموعهای از سولههای زمخت، بیهویت و شبیه به هم تبدیل شده، سولهها ساخته میشوند، خرید و فروش یا اجاره داده میشوند. البته نباید از نظر دور داشت که رشد و تحول صنایع و بالطبع معماری مرتبط با آن، تابعی از سیاستها و شرایط اقتصادی کشور است. رشد کمّی صنایع کوچک، ریسک بالای سرمایهگذاری و ناپایداریهای اقتصادی ناشی از تحولات سریع سیاسی اثرات مشهودی در معماری صنعتی گذاشته است. با این حال، نمیتوان نقش مسائل فرهنگی و اجتماعی را در این میان نادیده گرفت. صنعت مدرن مقولهای غیرایرانی است و نمیتوان انتظار داشت جامعه ایرانی ازجمله سرمایهگذار صنعتی با همان نگرشی با صنعت مواجه شود که جامعه و صنعتگر غربی. مدرنیته که در غرب جایگاهی در حد و اندازههای «جهانبینی» داشت، در ایران شکل «ایدئولوژی» به خود گرفت.
حتی نگرش جامعه صنعتی ایران به صنعت نیز طی حدود یکصد سال اخیر دچار تحولات عمیقی شده است. صنعت که در قرن پیش نزد نخبگان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران بیش از هر چیز، نماد ظهور مدرنیزاسیون و رمز عبور تحولاتی عمیق به شمار میرفت، امروزه جزء لاینفک پایداری و توسعه اقتصادی محسوب میشود. صنعت در اروپای بعد از انقلاب صنعتی «هدف» است و نه «وسیله»، حال آنکه چه در ایران یکصد سال پیش و چه در ایران معاصر، صنعت همواره «وسیله»ای بوده است برای دستیابی به مقاصدی نظیر توسعه، پیشرفت، کارآفرینی و..... همین تفاوت نگرش به ماهیت صنعت، تفاوتهای شکلی در معماری صنعتی را موجب میشود.
آنجا که صنعت ریشههای فلسفی داشته است معماری صنعتی اش طی تاریخ ماندگارتر است و امروزه نیز میراث صنعتی اش پاس داشتنی است و آنجا که صنعت را بومی خود نکرده است، معماری صنعتیاش سطحی، ناپایدار و بیهویت است و کمتر توجهی به میراث صنعتی خود دارد. به نظر میرسد در مقایسه با امروز، انحراف از معیار مفهوم صنعت در نخستین دهههای ورود صنعت به ایران کمتر بوده است و فضاهای صنعتی احداث شده در آن دوره، نه به واسطه کم تعداد و منحصر بهفرد بودن که به خاطر نزدیکی به ریشههای فلسفی تاریخی صنعت مدرن، اصیلتر و با ارزش ترند.
دکتر اسکندر مختاری در کتاب میراث معماری مدرن ایران تعداد بناهای صنعتی ثبت شده در فهرست آثار ملی ایران را (با احتساب پلهای فلزی و سیلوها و سدها و برجهای آب) ۶۳ عدد میشمارد و معتقد است محوطهها و کارخانههای تاریخی بیشتری شایستگی ورود به این فهرست را دارند.
پیش از جمعبندی مطلب، دو نکته را نباید از نظر دور داشت:
۱-طی دو دهه اخیر، جوامع حرفهای و دانشگاهی معماری ایران تلاشهای بی وقفهای برای ارتقای سطح این گرایش ویژه از معماری داشتهاند و بحق نمونههای برجستهای از معماری نوین صنعتی -که در دستهبندی پیش گفته جزو دسته اول طبقهبندی شدند- طراحی و اجرا شدهاند. با احترام به تلاش این استادان، با این حال هنوز، فضای متداول ساخت و ساز بناهای صنعتی را میتوان در همان اصطلاح «سولهسازی» خلاصه کرد.
۲- جامعه مرمت و معماری و متخصصان امر میراث فرهنگی نیز، جسته و گریخته به تاریخ معماری و میراث صنعتی مدرن ایران پرداخته اند و نمونههای شاخصی از مرمت و احیای کارخانههای ارزشمند تاریخی که پرداختن به آنها در این مقال نمیگنجد شاهد مثال است.
جمع بندی: معماری صنعتی در یک تعریف با تاریخ تمدن بشر گره خورده است. با تعریف صنعت مدرن، پس از انقلاب صنعتی در غرب و از اواخر قاجار در ایران با معماری صنعتی مواجهیم. نخستین نمونههای آن مستقیما از الگوهای معماری سنتی ایران تبعیت میکرد و نمونههای بعدی ترکیبی نیمه بومی از فنون مهندسان اروپایی و هنر استادکاران معماری ایرانی بود. بعدها معماران تحصیلکرده ایرانی، معماری مدرن را سرلوحه طرح و ساخت فضاهای صنعتی قرار دادند و متاسفانه امروز شاهد تنزل سطح معماری صنعتی ایران به سوله سازی هستیم.
در کشورهای پیشروی صنعتی، میراث صنعتی مدرن خود را کمتر از میراث فرهنگی چندهزار ساله نمیدانند و اقدامات حفاظتی ویژهای در مواجهه با میراث صنعتی خود ترتیب دادهاند. برخی از نمونههای شاخص- و اما نه همه- میراث معماری صنعتی ایران نیز مورد توجه قرار گرفته و از خطر تخریب در امان ماندهاند. به اعتقاد نگارنده با نگاهی به تعبیر زیبای «گذشته، چراغ راه آینده است» در کشوری چون ایران که مدعی پیشرفتهای روزافزون صنعتی است باید اهمیتی ویژه برای تاریخ و میراث صنعت، ازجمله فضاهای ارزشمند صنعتی تاریخی قائل شد. برای کندکردن و نیز معکوس کردن روند نزولی معماری صنعتی به سمت و سویی متعالی و شایسته جایگاه ایران و ایرانی، پژوهشهای عمیق، بازشناسی، مستندسازی، معرفی و حفظ و احیای میراث صنعتی ضروری است.