پدیده گاومیری در سال ۱۳۰۳
۲. با اینحال، تشدید و گسترش این چالش، از مرداد همان سال آغاز شد و به سرعت نیز نواحی قزوین، تهران و مناطق اطراف آن مانند بومهن، دماوند و ورامین۳ را درنَوَردید. میزان تلفات گاوها به حدی بود که نماینده قزوین در مجلس پنجم شورای ملی (محمدعلی الموتی) نامهای به رئیس وقتِ مجلس، میرزا حسینخان پیرنیا نوشته و با متذکر شدن وخامت اوضاع، تقاضای رسیدگی از سوی مقامات کشوری به این موضوع را کرد ۴. همچنین بنابر خبری در همان مقطع زمانی، «شکایات واصله بهمرکز مشعر است که مرض گاومیری در بلوکات قزوین و خمسه و شهریار و غیره رو به اشتداد گذارده، هرگاه اقدامات لازمه برای جلوگیری از مرض مزبور جدا به عمل نیاید در آتیه نزدیکی در صفحات مزبور یک فرد گاو پیدا نخواهد شد» ۵.
با گذشت زمان و به تدریج، بر دامنه نفوذ و وخامت شرایط در زمینه مذکور، افزوده گردید۶. بنابر گزارشی، در نواحی اطراف «زاویه مقدسه حضرت عبدالعظیم»، طی چند روز، ۱۸۰ راس گاو به خاطر طاعون گاوی تلف شدند ۷. گویا این اوضاع بحرانی، تا ماهها بعد، در نواحی حومه پایتخت و شهرهای اطراف آن استمرار یافت ۸، و ظاهرا تلفات ناشی از آن نیز چشمگیر و قابلتوجه بود، بهطوریکه بعضا انتقاد توام با مطایبه و طنز برخی نشریات فکاهی، نسبت به عدم توجه لازمه از سوی مسوولان مملکتی در این زمینه را هم برمیانگیخت: «بعد از وصول جراید طهران به برزخ و اطلاع یافتن گاوها از تصمیم فواید عامه که سی هزار تومان مخارج جلوگیری از مُردن آنها پیشبینی کرده، خوشوقت شده و چون میدانستند از نژاد آنها در اطراف طهران کسی باقینمانده و همه مردهاند تلگرافا بهپاس حقشناسی و ترحم استدعا کردهاند این پول بین دهاقین و صاحبان آنها تقسیم شود» ۹.
با ورود به سال ۱۳۰۴ش، بر میزان شدت و گسترش نفوذ این روند نامیمون برای بخش قابلتوجهی از مردم افزوده شد. علاوه بر تشدید مجدد گاومیری در مناطق شرقی تهران ازجمله خوار (گرمسار)۱۰، منطقه سمنان و حومه آن هم که تاکنون معضل جدی در این زمینه نداشتند، از همان آغاز سال ۱۳۰۴ش، بهطور محسوس این چالش را تجربه کردند ۱۱. میزان شدت این مساله در نواحی شرقی پایتخت و اطراف سمنان به اندازهای بود که حتی نماینده وقت دامغان و سمنان در مجلس پنجم شورای ملی را به واکنش واداشت، بهطوریکه در سخنانش در صحن علنی مجلس، خواستار رسیدگی جدی و فوری به این موضوع شد:
چند سال است که در مملکت ایران مرض گاومیری پیدا شده و در اطراف مملکت خسارات زیادی به فلاحت وارد آورد. اخیرا در مرکز هم شیوع پیدا کرد حالا این مرض سرایت کرده به حدود شرقی و گاوهای ورامین و خوار را مبتلا کرد و به گاوهای سمنان و حدود سمنان هم سرایت کرد و اگر از طرف دولت جدا وسایل جلوگیری آن فراهم نشود کمکم به طرف خراسان هم خواهد رفت و یکی از عوامل مهم زراعت که منبع عایدی این مملکت است از بین خواهد رفت ۱۲.
بعد از آنکه در اواسط سال ۱۳۰۴ش، تا حدود زیادی از میزان شدت وخامت اوضاع در ارتباط با مرگومیر گاوها در نواحی مرکز ایران کاسته شده بود، اما این روند، بار دیگر از ماههای پایانی سال مذکور، از سر گرفته شد. در مناطق محلات و دلیجان، شرایط بهصورت کاملا نامساعد گزارش شد. اهالی آنجا و البته نقاطی مانند قزوین و حومه شمالی آن، از اوایل فصل زمستان، با این چالش روبهرو شده، خسارت قابل ملاحظهای را متحمل گردیدند و درحالیکه از مسوولان حکومتی مستقر در پایتخت، درخواست مساعدت برای جلوگیری از گسترش بیش از پیشِ این آفت دامی نمودند، اما «موسسه دفع آفات حیوانی فعلا بهاندازه وسعت نیافته که عملیات مزبور در آن نقاط نیز بسط یابد و مامورین و متخصصان موسسه اغلب در قسمتهای گیلان و مازندران مشغول بهکار هستند» ۱۳. با تداومِ شدتِ گاومیری و خسارات سنگینِ ناشی از آن به مردم قزوین، نماینده قزوین، بار دیگر، مستقیما به رئیس مجلس ملی نامه نوشته، از عدمتوجه مسوولان دولتی به این امر ابراز نارضایتی نمود و خواستار پیگیری ماجرا ازسوی مجلس گردید. رئیس وقت مجلس یعنی پیرنیا هم موضوع را به وزارت فلاحت، تجارت و فواید عامه گزارش داد و خواستار رسیدگی به این مساله شد ۱۴.
سال ۱۳۰۵ش نیز برای بسیاری از روستاییانِ نواحی مرکزی ایران، خوشیمن نبوده و همچنان امراض گاوی سبب نابودی بسیاری از گاوها میشد. گستره وسیعی از دامغان تا محلات و بهخصوص مناطق اطراف پایتخت را دربرگرفته، به تناوب زمانی و مکانی در بسیاری از نواحی مرکز ایران، تعداد زیادی از گاوها را تلف نمود. طبق گزارشی مورخِ اواسط شهریورماه، طاعون گاوی در دامغان شایع گردید ۱۵. در خبری دیگر مربوط به همان نقطه ایران: «ازدامغان اطلاع میدهند مرض طاعون گاوی چند هفته است در دامغان بروز کرده و امروز چهار روز است که شدت کرد و در قریه مایان امروز ده فرد گاو تلف شدند. چنانکه عاجلا از طرف موسسه دفع آفات حیوانی اقدام نشود، ضررهای غیرقابل جبرانی بامور فلاحت وارد خواهد شد» ۱۶.
اطراف تهران هم وضعیت چندان مساعدی نداشت. خبری مبنی بر روبهرویی مردم حومه ورامین در جنوب پایتخت، با پدیده مرگومیر گاوها، در مهرماه منتشر گردید ۱۷. در آبان ماه، خبر دیگری در راستای شیوع گاومیری در برخی نقاط طالقان انتشار یافت ۱۸. در ناحیه غار، واقع در جنوب تهران، نشانههایی از بیماری دامی در اسفندماه گزارش شد که دو نفر از اداره صحیه، همراه با مقداری سرم، بدان سوی اعزام شدند۱۹. آفت گاومیری، در صدوپنجاه کیلومتری شرق پایتخت ایران یعنی در محدوده فیروزکوه هم رخنه کرده بود که مطابق روایتی مورخ سوم بهمنماه، متجاوز از هزار گاو تلف شدند ۲۰. در برخی نقاط نیز صدمات ناشی از نابودی دامهای اهلی با فشار ماموران مالیاتی توام گردیده، توده مردم مفلوک و بینوا را در وضعیت طاقتفرسایی قرار میداد، چنانکه در همین راستا، نامهای ازسوی برخی افراد در ساوجبلاغ به مجلس شورای ملی و سپس از طرف مجلس، بهمنظور پیگیری ماجرا، به وزارت مالیه فرستاده شد. مضمون نامه بهاینترتیب بود که «رعایای خالصه ساوجبلاغ» از شرایط موجود ابراز نارضایتی کرده، از اقدامات ماموران مالیاتی در راستای فشار به آنها بهمنظور گرفتنِ مالیات، آن هم زمانی که به علت خسارات شدید ناشی از گاومیری، استطاعت پرداخت مبلغ موردنظر را ندارند، شکایت خود را اظهار داشتند۲۱. مردمان منطقه کوهپایهای و خوش آبوهوای شمال پایتخت یعنی نیاوران و شمیرانات هم از آفت حیوانی موردنظر ایمن نبودند ۲۲. بروز امراض گاوی در آنجا، نه تنها از بُعد اقتصادی ـ اجتماعی، طبیعتا خساراتی به همراه داشت، بلکه چالشی از نوعی دیگر یعنی در زمینه بهداشت عمومی ایجاد میکرد، بهاین ترتیب که:
اداره صحیه کل بهوزارت فواید عامه اطلاع میدهد که طبق اطلاعات واصله در حصار بوعلی و نیاوران واقع در شمیران مرض سیاه زخم بین حیوانات شایع و چون محل مزبور نزدیک بهشهر است بهمحض مشاهده علائم مرض، گاو مریض را بهشهر آورده بهقصابها میفروشند. مقتضی است بهموسسه دفع آفات دستور دهید مامور و دوا برای جلوگیری اعزام و از سرایت آن بهسایر قرا اقدام عاجلی بنماید ۲۳.
همچنانکه در دو ناحیه کن و سولقان که بسیار نزدیک به تهران بوده و در منتهیالیه شمال غرب آن قرار داشتند، اخبار حاکی از آن بود که با شیوع امراض گاوی در آنجا، معدودی از گاوهای مریض، ذبح شده و به مصرف مردم رسانده شد، ازینرو، بیماری سیاهزخم در میان اهالی شیوع پیدا کرد ۲۴. بهعلاوه، در پی وقوع بیماریهای دامی در محلات(استان مرکزی کنونی) طی مهرماه ۱۳۰۵ش، چالش مزبور یعنی ذبح گاوهای مریض(عمدا یا سهوا)، فروش و در نهایت نیز مصرف گوشت آن در میان مردم، روایت شد که در نتیجه آن، مسوولان حکومتی در آنجا وارد عمل شده، مراقبت شدیدی در راستای ممانعت از ذبح گاوهای بیمار صورت گرفت ۲۵. همچنین رویدادی مشابه این مساله، از کرمانشاه گزارش شد: «دکتر بلدیه کرمانشاه نیز راپورت میدهد همه روزه گوشتهای گاوها را معاینه کرده، اجازه حمل داده می شود و در ضمن با قصابان قرار گذارده است که همه روزه عصر گاوها را معاینه نموده اجازه ذبح آنها را بدهد» ۲۶.
در سال ۱۳۰۶ش تا حدود زیادی از میزان دامنه نفوذ و حدت این بلای موسوم به گاومیری کاسته گردید با این حال، کاملا برطرف نشده بلکه بعضا سبب بهخطر افتادن معاش ساکنانِ برخی قسمتهای مرکزی ایران میشد. در ینگی امام (واقع در شمال غربی کرج)، خبری دال بر شیوع مرض گاوی و تلفات شدید ناشی از آن در مردادماه روایت شد ۲۷، در ساوه نیز شرایط مشابهی حاکم بود ۲۸، با این تفاوت که گفته شده، علت گاومیری در آنجا، نه طاعون گاوی، بلکه شاربن یا همان سیاهزخم بود، ازینرو، تقاضای ارسال سرم ضدشاربن از موسسه دفع آفات حیوانی در پایتخت نمودند ۲۹.
منابع:
۱. آرشیو اسناد کتابخانه مجلس، شماره بازیابی ۱۰/۱/۲۳/۱۲۸/۵.
۲. همان، شمارههای بازیابی۱۳/۱/۲۲/۱۲۷/۵؛ ۲۲/۱/۲۲/۱۲۷/۵.
۳. آرشیو اسناد موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، شماره راهنما ۱۷-۲۶۹-۳م؛ مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۵، جلسه ۵۸، ۲۴سنبله۱۳۰۳ش.
۴. آرشیو اسناد کتابخانه مجلس، بازیابی ۵۳/۱/۲۸/۱۳۷/۵.
۵. روزنامه ستاره ایران، سال۱۳۰۳ش، شماره ۹، ص۲.
۶. همان، شماره ۱۷، ص۱.
۷. همان، شماره ۲۵، ص۱.
۸. روزنامه شفق سرخ، سال۱۳۰۳ش، شماره۳۰۷، ص۱.
۹. نشریه ناهید، سال ۱۳۰۳ش، شماره۳۷، ص۶.
۱۰. روزنامه شفق سرخ، سال ۱۳۰۴ش، شماره۳۲۴، ص۲.
۱۱. همان، شماره ۳۱۸، ص۲.
۱۲. مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۵، جلسه۱۵۵، اردیبهشت۱۳۰۴.
۱۳. روزنامه شفق سرخ، سال ۱۳۰۴ش، شماره۴۲۸، ص۲.
۱۴. آرشیو اسناد کتابخانه مجلس، شماره بازیابی۲۱۰/۱/۲۸/۱۳۸/۵.
۱۵. روزنامه اطلاعات، سال ۱۳۰۵ش، شماره ۳۹، ص۲.
۱۶. همان، شماره۳۷، ص۲.
۱۷. روزنامه ستاره ایران، سال ۱۳۰۵ش، شماره ۲۹، ص۲.
۱۸. روزنامه اطلاعات، سال ۱۳۰۵ش، شماره ۶۳، ص۲.
۱۹. همان،شماره ۱۶۹، ص۲.
۲۰. همان،شماره ۱۳۵، ص۲.
۲۱. آرشیو اسناد کتابخانه مجلس، شماره بازیابی ۷۴/۱/۴/۸۹/۵.
۲۲. روزنامه ستاره ایران، سال۱۳۰۵ش، شماره۱۰۰، ص۲.
۲۳. روزنامه اطلاعات،سال۱۳۰۵ش، شماره۹۳، ص۲.
۲۴. روزنامه ستاره ایران، سال۱۳۰۵، شماره۱۳۴، ص۳.
۲۵. روزنامه اطلاعات، سال ۱۳۰۵ش، شماره ۴۷، ص۱؛ روزنامه ستاره ایران، سال ۱۳۰۵ش، شماره۵۲، ص۲.
۲۶. روزنامه اطلاعات، سال ۱۳۰۵ش، شماره ۴۷، ص۱.
۲۷. همان، سال۱۳۰۶ش، شماره۲۷۴، ص۳.
۲۸. همان، شماره ۲۷۳، ص۲.
۲۹. همان، شماره ۲۷۵، ص۲.