محمدرضا شاه زمینداران ایرانی را در انقلاب سفیدش برانداخت. من حیرت کرده بودم و با خود میگفتم که این چگونه جامعه فئودالی است که «مظهر و نماینده» آن، آن را با فوتی برمیاندازد، البته دیگران خیال خودشان را راحت کردند و گفتند که این کار را به دستور «اربابانش» کرده است، بدون اینکه توضیح بدهند که حتی در این صورت از کجا این قدرت را به دست آورده است که در ظرف چند سال «فئودالیسم» را نابود کند. تامل در اینباره به خاطر من آورد که (با وجود انقلابهای اروپایی) انقلاب مشروطه به خاطر قانون و علیه استبداد صورت گرفت، یعنی برای استقرار حکومتی که بر خلاف استبداد و خودسری منوط و مشروط به قانون باشد و این را پیشتازان نهضت مشروطه از اواسط قرن نوزدهم با مشاهده سیستمهای اروپایی کشف کردند که به عنوان مثال میتوان در آثار ملکمخان یا کتاب «یک کلمه» (یعنی قانون) مستشارالدوله خواند.
بله، کار از اینجا آغاز شد و به قول اخوان «تا بدین غایت که دیدی راه پیمودیم»، در انزوای کامل و رویارویی با طعن و لعن و تمسخر دیگران که اکنون با عناوین و برچسبهای دیگری تکرار میشود، البته در کنار این، ماهیت رانتی درآمد نفت و تاثیری که بر قدرت دولت در برابر جامعه داشت را نیز کشف کردم که آقایان در اینباره چیزی نگفتهاند.
همایون کاتوزیان، اقتصاددان و محقق بخشی از یک مصاحبه