استانبول؛ پایگاه نویسندگان، روشنفکران و تجار
این افراد به طور کلی زمینههای آشنایی ایرانیان را با مشروطیت و دموکراسی و حکومت قانون فراهم کردند. آنان واسطه ورود اندیشههای سیاسی جدید به ایران بودند. بنابراین تحولات و اصلاحات امپراتوری عثمانی صرفا بر مقامات و رجال سیاسی از این تحولات متاثر میشدند که از جمله آنها میتوان به میرزاملکم خان و میرزا آقاخان کرمانی اشاره کرد.
سیدجمالالدین اسد آبادی که نقش مهمی در شکلگیری زمینههای اولیه مشروطه داشت در اواسط ۱۸۶۰ م. از افغانستان به استانبول رفت و در آنجا با روشنفکران دوره تنظیمات که غالبا سکولار بودند تماس گرفت و در سال ۱۸۷۰ م. به شورای آموزش منصوب شد. وی از مشهورترین و موثرترین نویسندگانی بود که دنیای اسلام را به اصلاحات فرا خواند و از اولین هواخواهان اتحاد اسلامی به رهبری عثمانی بود. گویی دولت عثمانی فکر اتحاد اسلامی را تحت تاثیر آرای وی تعقیب میکرد.
میرزا آقاخان کرمانی حدود سی سال داشت که با حکمران کرمان در افتاد و مجبور شد از شهر خود بگریزد و در استانبول پناهندگی بگیرد. وی در آنجا با عقاید جدید و مشربهای گوناگون و بزرگان و محافل سیاسی عثمانی آشنا شد و در محفل تجدد خواهان ترک شهرت یافت. همچنین میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی کتاب احمد یا سفینه طالبی را در سالهای ۱۲۷۲ و ۱۲۷۳ در دو جلد در استانبول منتشر کرد. هر دو جلد به بحث درباره علم و فن، آن طور که او میشناخت، میپرداخت. باید گفت که بسیاری از آثار ادبی، هنری، تاریخی و اجتماعی ایرانیان در این دوره در امپراتوری عثمانی چاپ میشد و استانبول محل تجمع نویسندگان و روشنفکران ایران بود.
ویژگی همه این افراد این بود که به نوعی از طریق امپراتوری عثمانی با غرب آشنا شده و روشهای غرب را برای زندگی سیاسی فرا گرفته و به دولت و ملت ایران توصیه و منتقل میکردند. گروهی از روشنفکران جوان تحت تاثیر همین گرایشهای فرهنگی نواحی قفقاز و امپراتوری عثمانی روزنامه فارسی زبان گنج فنون را منتشر کردند. سید حسن تقیزاده و میرزا محمدخان تربیت، دو عضو اصلی این گروه بودند که در انقلاب مشروطه نقش مهمی داشتند. این جوانان بعدها مرکز غیبی را در تبریز بنیاد گذاشتند که دارای فعالیتهای بسیاری در جنبش مشروطه بود.
همچنین باید به برخی از بازرگانان نیز در مورد تاثیرپذیری از امپراتوری عثمانی اشاره کرد. آنان نه تنها از تحولات و اصلاحات اروپا مطلع بودند، بلکه با ایجاد دفاتر نمایندگی در قاهره، بمبئی، کلکته و استانبول از قوانین دنیای سرمایهداری آگاهی یافته و در پرتو همین قوانین به تجارت مشغول بودند.ارتباط زیادی بین بازرگانان و روشنفکران ایرانی مقیم عثمانی و هموطنهای ایرانی آنها در جنوب روسیه یعنی باکو و تفلیس وجود داشت. در دوره مشروطه و بعد از آن برخی از آنها پدید آورنده ادبیات سیاسی مشروطه بودند که یکی از مهمترین آنها سیاحتنامه ابراهیم بیگ نوشته زینالعابدین مراغهای است. زینالعابدین مراغهای بازرگانی بود که در کتاب خود به توصیف وضعیت ناگوار سیاسی و اجتماعی ایرانیان پرداخته بود. او در این کتاب وضعیت ایران را با وضع دولتهای اروپایی و عثمانی مقایسه میکند و آن را محصول بیکفایتی دولت حاکم میداند. همچنین تجار اصلاح طلب به روشنفکران ایرانی که در بیرون از ایران اقامت داشتند کمک مالی میکردند.میتوان گفت که همکاری تجار با روشنفکران و شرکت آنان در نهضت مشروطه تا حدی نتیجه افزایش نسبی امنیت و رونق کسب و کار آنها بود که موجب رشد تجارت و فعالیتهای اقتصادی میشد؛ آنان به دنبال ایجاد آن فضا در داخل ایران هم بودند.
بخش دیگر تاثیرگذاری امپراتوری عثمانی را باید در فعالیت ایرانیان مقیم استانبول در راستای انقلاب مشروطه مطالعه و بررسی کرد. در پی انقلاب مشروطه و سرکوب آن، مجاهدان و مبارزان بسیاری از ایران تبعید یا فراری شدند که بخش عمده آنها در استانبول اقامت گزیدند و در آنجا اقدامات گستردهای را شروع کردند. زینالعابدین مراغهای از تعداد زیاد ایرانیان مقیم عثمانی که همگی وضع و حال پریشانی داشتند تعجب میکند.
البته باید به نقش برجسته تبریز در انتقال اندیشههای اصلاحطلبانه نیز اشاره کرد. آذربایجان گذرگاه کاروانهای تجاری از سوی قفقاز و روسیه و نیز عثمانی بود. روسیه و عثمانی خود نیز همانند دیگهای جوشان حرکتهای مردمی بودهاند. آذربایجان با باکو ارتباط داشت. شهر باکو به سبب جهش صنعت نفت و گسیل سرمایهها و نیروهای کارگر به آن، در عرض چند دهه از یک شهر سیزده ـ چهارده هزار نفری به یک شهر چند صد هزار نفری تبدیل شد. بیکاران ایرانی هم به علت کوتاهی نسبی مسافت و نیز همزبانی در شاخههای مختلف صنایع روبه رشد و توسعه و نیز کشاورزی و تجارت قفقاز در آنجا به کار مشغول میشدند. نکته جالب اینکه مردم آذربایجان برای زیارت امام رضا (ع) از طریق قفقاز و از راه دریای خزر به خراسان میرفتند، حتی نمایندگان دوره اول مجلس نیز برای رفتن به تهران از همین راه استفاده کردند. ایرانیان در سازمان «همت» که تشکیلات سوسیال ـ دموکراتهای مسلمان قفقاز بود، نیز حضور داشتند و حتی بعضی از آنها در حزب سوسیال ـ دموکرات کارگری روسیه، عضو بودند. وقتی در مجلس دوم مشروطه حزب دموکرات تاسیس شد، جناح رادیکال آن همان اجتماعیون عامیون به رهبری حیدرخان عمواوغلی بودند. حتی سردبیری «ایران نو» که ارگان حزب دموکرات ایران بود، در دست اینان قرار داشت.
البته بنادر دریای خزر و خلیجفارس و در انتقال اندیشه اصلاحی به ایران نقش داشتند، لیکن این تاثیرات نسبت به آذربایجان کمرنگ بود. به همین سبب مشروطیت در آذربایجان زمینه رشد و توسعه مییابد و هم پاسداری میشود، و در برابر استبداد میایستد. حتی وقتی پای نمایندگان آذربایجان در دوره اول مجلس به تهران میرسد، وضع قانون اساسی دگرگون میشود و بلافاصله پس از ورود اینان مساله تنظیم و تدوین متمم قانون اساسی مطرح میشود که در کل خیلی مترقیتر از خود قانون اساسی است. انجمن ایالتی تبریز هم خیلی کارآمدتر از انجمنهای ایالتی و ولایتی ایالات دیگر ایران بوده و پس از بمباران مجلس جای آن را میگیرد.
مطبوعات و انقلاب مشروطه
از عوامل مهم در شکلگیری افکار عمومی جدید در ایران دوره ناصرالدین شاه، مطبوعاتی بود که در ایران و خارج از ایران منتشر میشد. نوشتههای سیاسی جدید نظیر روزنامهها، جزوات، رسالهها و کتابچهها در میان عامه باسواد محبوبیت روز افزونی داشت. نشریههای گوناگون با مبانی ایدئولوژیک و ظواهر مختلف نظیر حبلالمتین، نسیم شمال و صوراسرافیل در داخل و اختر در استانبول منتشر میشدند. در اوان انقلاب مشروطه، نشریات متعددی از آزادیخواهان ایران در استانبول، بمبئی، کلکته، مصر و لندن منتشر میشد و با تحمل سختیهای فراوان و به طور پنهانی در داخل توزیع میشد. این جراید را بازرگانان، جهانگردان و همچنین زوار به ایران منتقل میکردند و از این راه در ترویج افکار نو و علاقهمند کردن مردم به حکومت قانون در کشور میکوشیدند.
اولین روزنامه آزادیخواهان مهاجر، روزنامه اختر است که دو روزنامه نگار جوان به نام میرزا مهدی و محمد طاهر در سال ۱۸۷۵ در استانبول منتشر کردند و نویسندگان زیادی چون میرزا آقاخان کرمانی و زینالعابدین مراغهای در آن مقاله مینوشتند، اختر در دوران ۲۲ ساله انتشار خود، روزنامهنگاری ایران را وارد مرحله جدیدی کرد و به نضج آگاهیهای سیاسی و اجتماعی جدید کمک شایانی کرد. کسروی درباره این روزنامه مینویسد که گفتارهای آن مایه بیداری کسان بسیار شده است.
یحیی دولت آبادی هم اختر را یگانه آیینهای برای انعکاس افکار بیداران ملت به زبان فارسی میداند.حامد الگار هم معتقد است روزنامه اختر بدون شک متاثر از جراید ترک بود که در دهه قبل در آنجا بسط و توسط یافته بودند.
اختر خوانندگان فراوانی در ایران عثمانی، هند و قفقاز داشت و نمایندگیهای متعددی را تاسیس کرده بود. محتویات اختر شامل: مطالبی درباره حکومت قانون، آموزش و پرورش جدید، سیاست خارجی، نقش دولتهای روس و انگلیس، وضعیت امپراتوری عثمانی و وضعیت داخلی ایران بود.محتویات اختر، به ویژه مقالات میرزا مهدی و محمدطاهر، عامل مهمی در بسط و توسعه افکار جدید در ایران بود. تاثیر روزنامه اختر به حدی بوده است که تقیزاده آن را در کنار مطالعه آثار طالبوف تبریزی و میرزا ملکمخان، در ردیف عوامل موثر بر طرز فکر خود قرار میدهد و مینویسد که مطالعه مرتب روزنامه اختر به حدی در شکل دادن افکار من موثر بود که در سال ۱۳۱۶ ق. حوزهای از اشخاص متجدد در تبریز تشکیل دادیم.همچنین انتشار اختر در عثمانی سبب شد تا عدهای از آزادیخواهان ایرانی مهاجر در استانبول به دور هم گرد آیند. دولت عثمانی هم به دلیل مخالفت با حکومت ایران، اجازه فعالیت روزنامه اختر را میداد. هدف اصلی اختر آگاه ساختن مردم از وضعیت ایران در آن دوره و مقایسه آن با ممالک راقیه بود.
یکی ازمهمترین اقدامات روزنامه اختر انتشار مطالبی در مورد امتیاز توتون و تنباکو بود. احمد کسروی یکی از علل آگاهی مردم از این امتیاز را گفتارهای این روزنامه میداند. روزنامه اختر در استانبول دو مقاله مهم و پرمغز درباره امتیاز رژی و انحصار تنباکو نوشت و آن را با رژیم عثمانی چنین مقایسه کرد. در حالی که محصول توتون عثمانی خیلی کمتر از تنباکو و توتون ایران است، دولت عثمانی بابت حق انحصار خارجی سالانه هفتصد هزار لیره عثمانی میگیرد. یک پنجم مداخل نیز عایدش میشد. از آن گذشته صادرات توتون عثمانی از قید انحصار آزاد است. زارع و تاجر هر دو میتوانستند صادر کنند؛ بنابراین در ایران از این انحصار و امتیاز منافعی به ملک و ملت عاید نخواهد شد. سهل است خیلی مضرت ... به مملکت وارد خواهد آمد که از حالا تعداد آن مشخص نیست.روزنامه اختر نخستینبار مذاکرات و متن قراردادی را قبل از آنکه دولت ایران اعلام کند، منتشر کرد و از واگذاری این امتیاز در مقابل سود اندک اظهار نگرانی کرد و آزادیخواهان و روحانیون ایران را به مبارزه با آن دعوت کرد.این روزنامه نگرانی عمومی بازرگانان ایرانی را چنین بیان میکند: واضح است که صاحب امتیاز، کار را با سرمایه اندکی شروع خواهد کرد و تنباکو را از زارعان خریده و به قیمتی بالاتر به تجار و صاحبان کارگاهها خواهد فروخت و کلیه منافع به جیب انگلیسیها خواهد رفت. از آنجا که تجار ایرانی حق صدور تنباکو به خارج را ندارند، آنها که در سابق به این تجارت مشغول بودند... بیکار و برای یافتن شغلهای دیگر دچار خسران خواهند شد.
همچنین یکی از اقدامات جالب اختر انتشار متن کامل قانون اساسی ۱۱۹ مادهای مدحت پاشا در اوایل سال ۱۸۷۷ م. است که در انتشار اندیشههای مشروطهخواهی در ایران اهمیت زیادی دارد. به این ترتیب سی سال قبل از نهضت مشروطه، روزنامه اختر در مورد ترتیبات و تشکیلات لازم حکومت مشروطه آشنایی فکری داده بود. کسروی در مورد تاثیرگذاری روزنامه اختر بر فرهنگ طبقه تحصیلکرده به این گفته حاجی میرزا حسین رشدیه ـ بنیانگذار مدرسه در ایران که با دردسرهای فراوانی اولین مدارس جدید را در ایران تاسیس کرد- اشاره میکند که مرا برای رفتن به بیروت و یاد گرفتن شیوه نوین آموزگاری گفتاری از اختر برانگیخت.
سرانجام روزنامه اختر با فشار دولت ایران تعطیل شد. در یکی از رسالههای عصر مشروطه در این باره آمده است که شیاطین دولتین عثمانی و ایرانی موجب تعطیلی اختر شدند.
منابع:
[۱]- رسول جعفریان، مقالات تاریخی، ج ۶ (قم: انتشارات دلیل، ۱۳۷۹) ص ۹۵.
[۲]. سهیلا ترابی فارسانی، تجار، مشروطیت و دولت مدرن (تهران: نشر تاریخ ایران، ۱۳۸۴) ص۱۳۹.
[۳] . علی قیصری، روشنفکران ایران در قرن بیستم، ترجمه محمد دهقانی (تهران: انتشارات هرمس، ۱۳۸۴) ص ۳۰.
[۴] . زین العابدین مراغهای، سیاحت نامه ابراهیم بیگ یا بلای تعصب او، (تهران: سپیده، ۱۳۶۲) ص ۱۹ ـ ۲۰.
[۵] . یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل محمدی و محمد ابراهیم فتاحی (تهران: نشر نی) ص ۹۷؛ احمد کسروی، تاریخ مشروطه، ص۱۶۹.
[۶]. اسماعیل رائین، انجمنهای سری در انقلاب مشروطه (تهران: انتشارات جاویدان، چاپ اول، ۱۳۴۱) ص ۲۵ و ۳۵.
[۷] . همان، ۱۷۰.
[۸] . احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ص ۴۰.
[۹] . حسن تقیزاده، زندگی طوفانی من (تهران: انتشارات فردوس، چاپ اول، ۱۳۷۸) ص۲۷.
[۱۰] . فریدون آدمیت، شورش بر امتیاز نامه رژی (۱۳۶۰) ص ۱۲.
[۱۱] . ذاکر حسین، مطبوعات سیاسی ایران در عصر مشروطیت (۱۳۶۹) ص ۴۴.
[۱۲]. یرواند آبراهامیان، پیشین، ص ۹۶.
[۱۳]. رحیم رئیسنیا، پیشین، ص ۳۲۸.
[۱۴]. برای مطالعه این دردسرها، ر. ک: ماشاءالله آجودانی، پیشین.
[۱۵]. احمد کسروی، پیشین، ص ۸۷.
[۱۶]. حمید مولانا، سیر مطبوعات در ایران (دانشگاه تهران، ۱۳۷۰) ص ۹۸.
[۱۷]. غلامحسین زرگری نژاد، رسائل مشروطه، ص ۵۹۱.
[۱۸] . احمد کسروی، پیشین، ص ۶۲۴ و ۶۸۶.
[۱۹]. حسین آبادیان، ص ۱۰۷،منصوره اتحادیه مافی، ص ۲۸۶.
[۲۰] . احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران (تهران: امیرکبیر، چاپ سوم، ۱۳۳۰).