گوبلز، مردی که مثل هیچکس نبود

کدخبر: ۲۸۷۷
در نیمه‌های ژوئن سال ۱۹۳۶ گوبلز در یک سخنرانی از استثمار ملت‌ها توسط کشورهای پیروز در جنگ اول جهانی سخن گفت، اما گوبلز که بود؟ او یکی از باهوش ترین و باسوادترین اعضای حزب نازی بود و اعتقاد داشت هدف از تبلیغات افزایش آگاهی نیست، بلکه هدف از تبلیغات به دست آوردن موفقیت است.
گوبلز، مردی که مثل هیچکس نبود

ورود او به سیاست در جریان انتخابات سال ۱۹۲۹ شد زمانی که به عنوان یکی از ۱۰ نماینده حزب نازی به رایشتاگ (پارلمان آلمان) راه یافت.

با سقوط اقتصادی بزرگ در سال ۱۹۲۹ اقبال عمومی به حزب نازی افزایش پیدا کرد و این اقبال در برلین بیش از دیگر مناطق بود. در انتخابات سال ۱۹۳۲ حزب نازی ۲۸ درصد آرای برلین را به خود اختصاص داد و گوبلز در سن ۳۱ سالگی تبدیل به یکی از سران اصلی حزب نازی شد.

با شروع بحران اقتصادی، اقبال عمومی به سوی چپ‌گرایان افزایش یافت و در چنین شرایطی اوتو اشتراسر از این عقیده که باید با چپگراها ائتلاف کرد، حمایت می‌کرد. اوتو اشتراسر چنین استدلال می‌کرد که نفوذ احزاب چپ در میان کارگران بیکار بسیار زیاد است و بنابراین می‌توان با این احزاب ائتلاف کرد و پس از به دست گرفتن قدرت مالکیت را در جامعه سرمایه‌داری غرب نابود کرد؛ اما هیتلر برخلاف طبقه‌ای که از آن برخاسته بود و او را به طبقه کارگر بیشتر نزدیک می‌کرد، با این خط فکری مخالف بود.

او براساس تحلیل نتایج حاصل از انتخابات سال ۱۹۳۰ فهمیده بود که بیشتر رای‌دهندگان به حزب نازی را طبقه متوسط و سپس کشاورزان تشکیل می‌دهند. در آوریل همان سال هیتلر اوتو اشتراسر را از ریاست بر اداره تبلیغات حزب نازی برکنار و گوبلز را به جانشینی وی منصوب کرد و کنترل روزنامه رسمی حزب به نام فولکیشر بوباختر را به او سپرد. در جولای ۱۹۳۰ سرانجام اشتراسر از حزب نازی اخراج شد.

حزب نازی به دلیل توانایی‌های گوبلز و کمک‌های وی و نیز سخنرانی‌های انقلابی‌اش، بین سال‌های ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۳ در کارزارهای انتخاباتی بسیار تاثیرگذار عمل کرد و به شکلی فزاینده آرای بیشتری را به خود اختصاص می‌داد. گوبلز ترتیبی داد تا هیتلر با استفاده از هواپیما بتواند به بسیاری از مناطق کشور مسافرت کند و نظرات خود را به گوش مردم آلمان برساند. گوبلز همچنین برای اولین بار امکان استفاده هیتلر از رادیو و سینما را برای مقاصد انتخاباتی ابداع کرد. رژه افراد حزب نازی در گردهمایی‌های حزب در حالی که مشعل‌های برنجی در دست داشتند نیز صحنه‌هایی غریب و حماسی خلق می‌کرد و ملت آلمان را شیفته تعصب و ملی‌گرایی آن حزب می‌کرد. این مناظر به خصوص در میان افراد جوان جامعه آلمان بسیار فریبنده بود.

دفتر مرکزی تبلیغات حزب در مونیخ امریه‌ای به دفاتر منطقه ای حزب ارسال نمود و شعارهای جدید و ملزومات انتخاباتی را برای کارزار انتخاباتی به این مناطق ارسال کرد. اگرچه مشکلات اقتصادی ناشی از سقوط بزرگ موجب اقبال مرد آلمان به حزب نازی شده بود، اما مدیریت تبلیغاتی گوبلز در حزب نازی یکی از مهم ترین دلایلی بود که به حزب [در میان رای دهندگان] اعتبار می‌بخشید.وقتی که هیتلر در تاریخ ۳۰ ژانویه ۱۹۳۳ به مقام صدارت اعظمی آلمان منصوب شد، گوبلز در ابتدا هیچ پست سیاسی نداشت. در این کابینه فقط ۳ وزیر نازی قرار داشتند و شامل هیتلر و هرمان گورینگ و ویلهلم فریک بودند. در این زمان ژوزف گوبلز که همچنان در حزب ریاست بر اداره تبلیغات را برعهده داشت، اگرچه به پست وزارت دست نیافته بود؛ اما همانند وزرا رفتار می‌کرد.

گوبلز ترتیبی داد تا مراسم رژه نازی‌ها به مناسبت صدارت اعظمی هیتلر از طریق رادیو به طور مستقیم گزارش شود. در تاریخ ۱۳ مارس ۱۹۳۳ هیتلر یک کرسی جدید به کابینه افزود و گوبلز را به عنوان وزیر تبلیغات و تنویر افکار عمومی منصوب کرد. اداره مرکزی این وزارت جدید در یک کاخ قرن هجدهمی به نام کاخ لئوپولد که در خیابان ویلهلم اشتراسه قرار داشت و با کاخ صدارت اعظمی هیتلر فاصله کمی داشت، تعیین شد. وزارت تبلیغات وظیفه نظارت بر تمام جنبه‌های فرهنگی آلمان و اندیشه مردم و نیز خبرگزاری‌ها و رادیو و هنرهای تجسمی و نمایشی را برعهده داشت.

در تاریخ یک ماه مه ‌گوبلز اقدام به سازماندهی یک نمایش باشکوه با نام روز ملی کارگر کرد و رژیم نازی را به عنوان طرفدار طبقه کارگر جلوه داد؛ اما به واسطه همین نمایش و فریبکاری نازی‌ها موفق شدند در میان کارگران محبوبیت کسب نموده و اقدام به انحلال احزاب و سندیکای کارگری و ضبط تمام اموال این نهاد‌ها کردند.

گوبلز به منظور اشراف کامل بر تمام امور فرهنگی وزارتخانه تبلیغات را به به بخش‌های گوناگونی مانند بخش خبرگزاری، رادیو، فیلم، تئاتر، موزیک، ادبیات و چاپ تقسیم کرد نازی‌ها به زودی بسیاری از روزنامه‌ها و کتاب‌ها و رمان‌ها و بازی‌ها و فیلم‌ها و کنسرت‌ها را با مقیاسی از هنر که از نظر نازی‌ها هنر ملی نامیده می‌شد، مورد سنجش و تحت نظارت وزارت تبلیغات و تنویر افکار عمومی قرار دادند.

اثر هیچ نویسنده‌ای چاپ نمی‌شد یا هیچ نقاشی به معرض نمایش در گالری گذاشته نمی‌شد یا هیچ آوازی به اجرا گذاشته نمی‌شد و... مگر اینکه با معیارهای تعریف شده نازی‌ها همخوانی داشته باشد یا با این معیارها در تضاد قرار نداشته باشد. گوبلز که اصرار داشت هنر فاخر آلمانی باید رواج یابد، موفق شد بودجه فوق‌العاده زیادی برای وزارت تبلیغات دریافت کند و از محل این بودجه پول زیادی را سخاوتمندانه به کسانی می‌داد که در عرصه هنر با او همفکر بودند.

با شعله‌ور شدن آتش جنگ، گوبلز به شکل فعالانه‌ای به حمایت از جنگ پرداخت. با عبور ارتش سرخ شوروی از رودخانه ادر و متفقین غربی از رودخانه راین در ماه‌های اول سال ۱۹۴۵ گوبلز دیگر بیش از این نمی‌توانست واقعیت شکست قطعی آلمان را پنهان کند. او می‌دانست که چه چیزی در انتظار وی خواهد بود. گوبلز در دفتر خاطراتش نوشت: ما تمام پل‌های [پشت سرمان] را سوزانده‌ایم. ما نمی‌توانیم و نمی‌خواهیم به عقب برگردیم. ما مجبوریم و تصمیم داریم تا پایان ادامه دهیم»... پایان برای گوبلز خودکشی به همراه زن و فرزندانش بود، جنازه وزیر تبلیغات پیشوا در نهایت به همراه شش فرزندش و ماگدا همسرش به همراه جنازه هیتلر سوزانده شد. مجله لایف در تاریخ ۲۸ مارس ۱۹۳۸ در مورد گوبلز چنین نوشته بود: « او شخصا مانند کسی نیست و کسی هم مانند او نیست. بی‌شباهت به هر کسی. او یکی از مهم‌ترین ادارات کارآمد نازی‌ها را هدایت می‌کند.»