پیوند مدرنیته و سنت
رابطه سنتی، شکل رفتار و غایت تغییر کرده، درحالیکه جوهر رفتار و ساختار ارزش ثابت مانده؛ هرچند محتوای آن تغییر کرده است. این ویژگیِ ساختار فرهنگی ژاپن در مواجهه با جهانی شدن فرهنگ نیز خود را نشان میدهد. ماساکازویامازاکی در زمینه پذیرش فرهنگ غرب نوشته است: «آیا پذیرفتن فرهنگ غربی جامعة ژاپن را دگرگون کرده است؟ پاسخ آری است؛ ولی آیا این پذیرش، جامعه ژاپنی را یکسره غربی کرده است؟ پاسخ منفی است.» این رابطه را میتوان درباره تاثیر شاخصهای جهانی شدن فرهنگ بر فرهنگ عامه، هنر، زبان و ادبیات ژاپنی بهعنوان شاخصهای فرهنگ بومی این کشور نشان داد:
تمایل پیداکردن به غذای آماده (رستورانهای مکدونالد): شهریگرایی جامعه ژاپنی از دهه۱۹۶۰، تغییر به سوی خانواده هستهای، آسان شدن شیوه زندگی به خاطر رشد اقتصادی، دیدگاه جدید درباره کانون خانواده، جذب زنان به جامعه خارج از منزل و تغییراتی در مفهوم زمان که به سبک زندگانی جدید ربط پیدا میکند و بازتابی از سرعت در زندگی شده است، از عوامل شکلپذیری و رشد تمایل به غذای آماده در ژاپن است. مکدونالد در سال۱۹۸۱ به رتبه دوم و در سال۱۹۸۳ در رتبه اول پرفروشترین رستوران در ژاپن قرار گرفت. اما ژاپنیها در این باره به غلبه کامل آن تن درنداده و همراه تغییر استراتژیهای شرکت مادر (در زمینه اهداف، انتخاب مکان، گوناگونی فرهنگ غذای آماده) میکوشند این فرهنگ غذایی جدید را با فرهنگ بومی خود هماهنگ سازند.
هدف مکدونالد در ژاپن برای جذب مشترکی به بازار اولیه خود، برعکس شرکتهای مادر در ایالات تحده، قشرهای بادرآمد پایین نبود. کار این شرکت در ژاپن ابتدا در میان طبقات میانه با درآمدهای بالاتر آغاز شد. ژاپنیها اولین رستوران را در «گین زا یونچوم»، مرکز فرهنگ مصرفی ژاپن افتتاح کردند. تمایل ژاپنیهای متجدد به سوی فرهنگ غربی با سیر استراتژی تجاری موفقیتآمیز غالب مکدونالد ژاپن با معرفی یک فرهنگ غذایی جدید عجین بوده است. باوجوداین، نمیتوان صرفا به موفقیت شرکتهای آمریکاییِ غذای آماده نظر افکند. در همان زمانی که رستورانهای غذای آماده مکدونالد در ژاپن تاسیس شدند، تاسیس نوعی دیگر از رستورانهای غذای آماده سنتی ژاپن نیز در حال نشو و نما بود.
چهار نوع غذا در بازار غذای آماده ژاپنی دیده میشود: همبرگر، سوشی، کی یودون (برنج همراه با گوشت) و رشته چینی، همه این غذاهای آماده در این بازار برای خود جا باز کرد. به این خاطر جهانی شدن فرهنگ در این زمینه به معنای آمریکایی شدن یا واردات فرهنگی نیست. تغییراتی که در عادات خوردن و نوشیدن به وقوع پیوست، هم دارای جنبههای بیرونی و هم درونی بوده است که نباید آن را بهصورت بعدی از جهانی شدن فرهنگ مشاهده کرد.
مد و صنعت پوشاک در ژاپن: دهه۱۹۷۰ دههای است که تیشرت و شلوار جین مد پوشاک ژاپن شد. درحالحاضر تیشرت و جین دیگر پوشاک نسل جوان بهشمار نمیرود و رفتهرفته به صورت لباس روزانه مردان و زنان میانسال درآمده است. پوشاک در ژاپن کنونی بهصورت خارقالعادهای تحت تاثیر فرهنگ غربی قرار گرفته و سبک غربی با عادات ژاپنی عجین شده است و فقط در مراسم رسمی فرهنگی، مردم آن کشور لباس ژاپنی میپوشند.
خانم «پروفسور چیه ناکانه» درباره تغییرات حاصل از نوسازی در ژاپن به درستی گفته است: «این تغییرات درست بسان آن است که پس از زمستان، لباس بهاری میپوشند و تغییرات سطحی مانند مد روز در عمق مناسبات و فعل و انفعال گروهها اثر پایدار ندارد.» یکی از راههای آشنایی با فرهنگ یک جامعه مراجعه به جشنوارهها و آیینهای سنتی آنهاست که سال به سال و از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد و در واقع تفکر و خصوصیات هر ملت و ریشه احساس آنها را تا حدی باید در این امور جستوجو کرد.
اگرچه بعضی از آداب و رسوم رنگ باختهاند (مثل لباس و مراسم ازدواج به سبک سنتی)، مردم این سرزمین تا حد بسیاری پایبند به آداب و رسوم خود هستند و با وجود سرازیری فرهنگ غرب میکوشند آنها را حفظ کنند. جشنها در ژاپن در اعتقادات مذهبی و عادات مردم ریشه دارد و برای دعا و ارتباط با ربالنوعها انجام میشود؛ مثل جشنواره گل که در ماه آوریل به مناسبت تبریک تولد بودا در معابد بودایی برگزار میشود یا جشن آئویی که طی این جشن افراد با لباسهای باستانی رژه میروند. در ژاپن جشنهای محلی بیشماری طی سال برپا میشود. بعضی از اینها نظیر جشن برف هزاران بیننده داخلی و خارجی را به سوی خود جذب میکند.
فیلمسازی (صنعت فرهنگساز) در ژاپن: بااینکه صنعت فیلمسازی ایالات متحده بر فرهنگ جهانی تسلط دارد، هنوز نتوانسته است همه بازارها را فتح کند. میانگین جهانی واردات فیلم (۱۹۹۰-۱۹۹۳) ۷۹درصد بوده است که در میان کشورهای صنعتی، سهم ژاپن در واردات فیلم (۵۸ درصد) در این میان کمترین بود. در سال ۲۰۰۶ از فیلمهای نمایشدادهشده در ژاپن، ۴۷۱ فیلم ژاپنی و ۴۰۴ فیلم سینمایی خارجی بوده است. صنعت فیلمسازی ژاپن سهم عظیمی از بازارهای داخلی را از آنِ خود کرده است و در جشنوارههای سایر کشورها نیز حضور فعال دارد؛ از جشنواره کن در فرانسه تا جشنواره سینمایی برلن آلمان و ایتالیا. فیلمهای ژاپنی در خارج از کشور نیز موفقیتهای خوبی کسب کردهاند و طرفداران بسیاری هم دارند. صنعت فیلمسازی ژاپن، با ایجاد تغییراتی، خود را با اوضاع روز همسو کرده است.
در آثار افرادی مثل اکیراکروساوا و یاسوجیرو اوزو میتوان موضوعات جهانشمول و انسانی و بعد شناسنامه ژاپنی فیلم که نشاندهنده اندیشه جغرافیایی فیلم است و هویت ژاپنی را نیز بروز میدهد، بهوضوح مشاهده کرد. بنابراین اعمال متقابل پیچیده بین محلی، ملّی و جهانی به این معناست که فرآیند جهانی شدن فرهنگ را نمیتوان صرفا برحسب همگنسازی فرهنگهای جهانی ملاحظه کرد.
هنر معماری، بهعنوان نمونهای از همزیستی هماهنگ سنت و نوآوری، نشاندهنده تحول همراه حفظ فرهنگ بومی است. یکی از شکلهای قدیم معماری که امروز در ژاپن وجود دارد، معماری زیارتگاههاست. معبد «ایسه» از نظر معماری اهمیت ویژهای دارد که هر ۲۰سال یکبار با استفاده از همان تکنیکهای اصلی بازسازی میشود. روشهای سنتی بناسازی با چوب و طرحهای غربی با هم ترکیب شدهاند و با وجود تغییراتی که مدرنیزاسیون در سبک خانهها ایجاد کرده، سبک سنتی ژاپنی از میان نرفته است. حتی در خانههای سبک غربی هنوز دیدن اتاقی که کف آن با تاتامی (کفپوش حصیری) پوشیده شده باشد، عادی است. کنزو تانگه، یکی از معماران معروف دوره پس از جنگ ژاپن، توانست معماری سنتی را با پیشرفتهای فنی و علمی آشتی دهد. همچنین بناهایی به سبک سنتی اما به شکل جدید ایجاد شد؛ مانند ساختمان تئاتر ملی ژاپن که به سبک سنتی، اما با شکلی جدید ساخته شده است و کابوکی و دیگر نمایشها در این مکان به نمایش گذارده میشود. این بنا آمیزهای از سبک سنتی و مدرن است. در نیمه قرن بیستم، بیشتر هنرهای جهان تحتتاثیر فرهنگ ژاپن قرار گرفته است.
بنابر مباحث آمده، اگرچه عدهای بر این باورند که فرهنگ اصیل ژاپن معاصر تحت تاثیر جهانی شدن فرهنگ قرار گرفته است، میتوان ویژگیهای فرهنگی ژاپنی را نیز بهوضوح مشاهده کرد؛ چون یکی از ویژگیهای فرهنگی ژاپن قبول و جذب فرهنگ جهانی بوده است. در نتیجه امکان نخواهد داشت جهانی شدن فرهنگ به برخورداری مردم سراسر دنیا از نظام اخلاقی، جشنها، سنتهای اجتماعی و فرهنگ عامیانه واحدی منجر شود.