خواسته جبری پوشش اخبار خارجی
این دو مهمترین نشریات فارسی زبان خارج از کشور هستند و در داخل کشور از جمله نشریاتی که از قبل از شروع جنگ فعال بودند و در ایام جنگ اوج خودشان را تجربه میکنند میتوان به هفتهنامه عصر جدید متینالسلطنه اشاره کرد. این نشریه که مدتی نیز به صورت روزنامه منتشر شد، اصولا هفتهنامه بود. به هر ترتیب مهمترین نشریه ایام جنگ نشریه عصر جدید متینالسلطنه است. آنگاه از رعد به سردبیری سیدضیاءالدین طباطبایی میتوان یاد کرد و روزنامه ایران که در آن دوره چاپ میشد یکسری از نشریات بودند که دوران افول خود را در این چهار سال طی کردند. از جمله جراید ارشاد و آفتاب این نشریات پیش از جنگ نشریات مهمی بودند؛ اما در این ایام دوران افول خود را طی کردند. انتشار حبلالمتین کلکته در سال دوم جنگ متوقف شد و تا چند سال بعد از پایان جنگ هم این توقف به طول انجامید.
بهطور کلی اگر مبدأ شروع بررسی خود را از محرم سال ۱۳۳۳ ق/ ۱۲۹۳-۱۲۹۴ش/ ۱۹۱۴ - ۱۹۱۵م در نظر بگیریم، بر اساس اطلاعات موجود در سال۱۳۳۳ق انتشار ۲۱عنوان نشریه (اعم از روزنامه هفتهنامه و ماهنامه) آغاز شد که از جمله آنها میتوان به عناوین ذیل اشاره کرد آرین، آگاهی، اکباتان نامه عشقی که در همدان منتشر میشد ـ احتمالا نامی که بعدا میرزاده عشقی به آن معروف شد، بهخاطر فعالیتی بوده که در این نشریه میکرده است- انصاف با مداد روشن پروین به مدیریت خلخالی، تازیانه غیرت و ستاره ایران که انتشار سالها بعد به مدیریت صبا ادامه پیدا میکند در سال ۱۳۳۴ ق / ۱۲۹۴ - ۱۲۹۵ ش / ۱۹۱۵-۱۹۱۴م سیزده عنوان نشریه جدید شروع به کار کردند که از جمله معروفترین آنها «ایران» بود که در سالهای بعد خیلی معروف شد. ایران، بیستون، بیطاری، تازیانه ایران حافظ استقلال کنکاش و عهد جدید از جمله این نشریهها هستند.
در سال ۱۳۳۵ق / ۱۲۹۵-۱۲۹۶ش/ ۱۹۱۶-۱۹۱۷م یعنی سومین سالی که ایران در حال تجربه جنگ است، انتشار ۲۴نشریه در کشور شروع شد که آموزگار، بهلول، تجدد، جنگل به مدیریت کسمایی که در شمال منتشر میشد، بهار محمدتقی بهار، سروش ایران، صدای ایران و کوکب ایران از آن جملهاند. در همین سال اولین شماره سالنامه وزارت خارجه انتشار یافت. در سال۱۳۳۶ ق/ ۱۲۹۶-۱۲۹۷ش/ ۱۹۱۷- ۱۹۱۸م سال چهارم، جنگ ۱۶نشریه شروع بهکار میکنند که از آن جمله میتوان به دانشکده و گل زرد که از مهمترین نشریات ادبی و طنز آن ایام هستند، اشاره کرد.
با توجه به این نکته که شروع به انتشار یک نشریه مثلا در سال۱۳۳۴ق، ضرورتا به معنای تداوم انتشار آن در سالهای بعد نیست. در یک حالت کلی میتوان گفت که انتشار نشریات مورد بحث در سالهای اول و دوم جنگ اوج گرفتند و در سالهای سوم و چهارم جنگ رو به افول نهادند؛ اما با فرا رسیدن مراحل پایانی جنگ، وقوع انقلاب روسیه و گسترش دامنههای آن انقلاب به ایران تاثیر مهمی بر حیات مطبوعات ایران گذارده و سبب ایجاد تحولی کیفی و نیز کمی در مطبوعات شد. مانند افزایش تعداد عناوین جراید و نیز ارتقای کاملا ملموس و محسوس کیفی مندرجات آنها.
رویکردهای مختلف مطبوعات در جنگ جهانی اول
در ارتباط با رویکردهای مطبوعات در درجه اول باید بر این نکته تاکید نهاد که جراید مورد بحث واحدهای زندهای بودند در ارتباط و تعامل دائم با وقایع روز اگر خبری، گزارشی یا مقالهای در یک روزنامه، هفتهنامه یا ماهنامه چاپ میشد در جامعه انعکاس یافته و واکنشی به همراه خود میآورد. به عبارت دیگر این مقطع زمانی و همچون دیگر دورههای بعد یا قبل از آن در ارتباط با مطبوعات با مجموعهای مواجه هستیم که نسبت به رویکردها و وقایع خارجی و داخلی بیرون از خودش واکنش نشان میدهد با توجه به این نکته در طول جنگ جهانی اول و بنا به اوضاع و احوال اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی موجود در کشور، مدیران و دستاندرکاران مطبوعات در مجموع چهار رویکرد گوناگون اتخاذ کرده و بر همین اساس عملکردهای مختلفی نیز از جانب آنها به منصه ظهور رسید.
دوره نخست شروع جنگ جهانی اول که با ایام شروع انتخابات و گشایش سومین دوره مجلس شورای ملی مصادف است در این اوضاع دستاندرکاران مطبوعات ایران نیز تلاش میکنند به تبع اتخاذ بیطرفی از سوی دولت. آنها نیز بیطرفی را در جنگ حفظ و از این فرصت آمده در جنگ به نفع ایران استفاده کنند. در ماههای اولیه شروع جنگ جهانی اول در اروپا، گزارشهایی که از تبریز و آذربایجان در نشریات چاپ میشدند بیانگر این بودند که بهدلیل شروع جنگ در اروپا و سرگرم شدن روسها در آن حدود رفتار ماموران روسی در آذربایجان در مقایسه با گذشته با نوعی نرمش و انعطاف نسبی توأم شده و از تحت فشار قرار دادن ایرانیها خودداری میکنند. البته در همان زمان گزارشها و اخباری از اصطکاک ماموران دیپلماتیک با آلمانی در تبریز نیز منتشر شد. در چنین بحبوحهای محتوای نشریات ایران و مطالبی که در آنها منتشر میشدند بیشتر به این موضوع گرایش داشتند که باید از این فرصت ناشی از سرگرمی دولتهای روسیه انگلستان و عثمانی در جنگ به نفع ایران استفاده شود.
گزارشها و اخبار راجع به جنگ از هر دو منبع (متفقین ومتحدین) منتشر میشد و تحلیلهای ارائهشده راجع به جنگ بر مدار نوعی از بیطرفی شکل میگرفتند و در کنار این بیطرفی - همانگونه که اشاره شد - مقالات و یادداشتهای متعددی نیز در ضرورت استفاده از موقعیت پیشآمده در مطبوعات چاپ شدند در برخی از گزارشها و مقالات حتی این موضوع طرح میشود که در این دعوا هر طرف شکست بخورد ایرانیها میتوانند مقداری از اراضی را که طرف شکستخورده از ایران غصب کرده است، بازپس گیرند. این رویکرد و عملکرد مطبوعات ایران مربوط به دورهای است که هنوز دامنه جنگ به ایران نرسیده و هنوز دولت عثمانی به متفقین روسیه انگلیس و فرانسه اعلان جنگ نکرده است.
دوره دوم مطبوعات ایران از زمانی شکل گرفت که دامنه جنگ به ایران رسید. لشکرهای عثمانی روسیه و بریتانیا به بهانههای مختلف به ایران وارد و با یکدیگر وارد کارزار شدند. بهاین مجموعه اگر فعالیت ماموران آلمانی را نیز اضافه کنیم تصور نسبتا روشنتری از آنچه گریبان ایران را گرفته بود، بهدست میآید در چنین حالی ملیون ایرانی فرصت را غنیمت شمردند و علیه انگلیسیها و روسها وارد کارزار شدند. در داخل کشور نیز بین طرفداران آلمان و عثمانی از یک طرف و طرفداران انگلیس و روس از طرف دیگر زد و خوردهایی شروع شد. مثلا در مشهد، طرفداران روسیه به یک تاجر آلمانی حمله کردند و در نقاط دیگر از جمله جنوب درگیریهای شدیدی بین ملیون و انگلیسیها شروع شد. در چنین فضایی و به تبع وضعیت حاکم بر ایران رویکرد کلی بسیاری از مطبوعات منتشرشده در داخل کشور نیز رنگ و بوی ضد استعماری به خود گرفت.
مروری اجمالی بر ستونهای خبری گزارشها و تحلیلها، مقالات و آثار ادبی چاپشده در مطبوعات این دوره بیانگر یک محتوای ملی و مذهبی با رویکردی بر ضد روس و انگلیس است. برای آشنایی هر چه بیشتر با چنین فضایی میتوان به نمونههایی از کاریکاتورهای چاپشده در برخی از نشریات آن زمان اشاره کرد. دوره سوم در نوع نگاه مطبوعات از زمان اشغال تهران توسط نیروهای روسیه در محرم۱۳۳۴ شروع شد و سنگینی کفه جنگ به نفع متفقین در این وضعیت جدید که حدود یک سال و نیم طول کشید.
سانسور شدیدی بر مطبوعات حاکم بود در چنین فضایی، مدیران و دستاندرکاران مطبوعات بهشدت محافظهکار شدند و سعی در اجتناب از طرح مباحث جنجالی داشتند. ردپای این تغییر وضعیت در تمام نشریاتی که در آن دوره چاپ میشد، مشاهده میشود. این مقوله واکنشی است در قبال چیرگی متفقین بر ایران و مطبوعاتی که ناچار به سازگاری با این شرایط شدند. در اوایل همین دوره است که حبلالمتین کلکته از انتشار باز ایستاد و حدود هشت سال انتشار آن متوقف ماند.
در چنین فضایی نشریات تلاش میکردند کمتر به وقایع داخلی بپردازند؛ ولی این خواست تنها جنبه اختیاری نداشته جبری هم بود یعنی از یک طرف تسلط نیروهای روس و انگلیس بر ایران اینگونه ایجاب میکرد تا برای جلوگیری از آنچه قوای اشغالگر «اغتشاش» مینامیدند فضای آزادی نظیر آنچه در سال۱۳۳۴ق در ایران بود، وجود نداشته باشد.
از طرف دیگر بر اثر تسلط نیروهای خارجی سیستم خبرگیری مطبوعات ایرانی عملا فلج شد. پیشتر علاوه بر امکان ترجمه و بازتاب دادن اخبار آژانسهای مختلف خبری، بخشی از اخبار نیز مبنای گزارشها و اخباری که خوانندگان یک نشریه و تا اندازهای معدود خبرنگاران (نشریه) برای آن تهیه کرده و برای اداره نشریه میفرستادند، شکل میگرفت؛ اما با ورود جنگ به ایران، این سیستمهای ارتباطی ضربه شدیدی خورد. خطوط تلگرافی تحت اختیار و کنترل متفقین قرار گرفتند و طبیعتا گزارشها و اخبار ارسالشده از سوی خوانندگان یا مخبران محلی جراید نمیتوانست به راحتی به مقصد ارسال شود.
این وضعیت اختناقآمیز مدیران جراید را بهشدت دست به عصا کرد و مآلا سبب بسته شدن آگاهانه فضای مطبوعاتی ایران شد مدیران و دست اندرکاران مطبوعات در یک گفتوگوی دائمی با محیط بیرونی خود قرار داشتند و با مشاهده چنین اوضاعی تلاش کردند در خلال صفحات نشریه خود، اخبار گزارشها و مقالاتی که روابط ایران را با روسها و انگلیسها دچار چالش میکرد، چاپ نکنند تا شاید به این طریق وضعیت موجود را حفظ کنند.