اداره کل احصائیه در ایران

کدخبر: ۴۷۰
از زمان آغاز به کار ثبت‌احوال در ایران کسانی‌که به مساله هویت خود اهمیت می‌دادند در انحصار نام‌خانوادگی احتیاط لازم را مرعی می‌داشتند، ازجمله به‌وسیله اعلان، انحصار یا حق‌تقدم خود را در انتخاب نام خانوادگی خاص به اطلاع عامه می‌رساندند.
اداره کل احصائیه در ایران

در سال ۱۳۰۷ش اداره سجل‌احوال مستقل شد یعنی مانند شهربانی و شهرداری از ادارات بزرگ تابع وزارت کشور شد و به نام اداره «احصائیه و سجل‌احوال کل مملکت» نامیده شد و امور سجل‌احوال و احصائیه به هفت ناحیه تقسیم شد: ناحیه یک تهران و شهرهای اراک و قم و شاهرود و قزوین و اطراف آنها (تحت کفالت هوشمند مظفر رئیس اداره تفتیش احصائیه)، ناحیه ۲ شمال (گیلان، مازندران، استرآباد و توابع به ریاست دبیر علائی)، ناحیه ۳ شرق (به ریاست میرزا عیسی‌خان احتشامی)، ناحیه ۴ آذربایجان (به ریاست میرزاعیسی‌خان ممتاز)، ناحیه ۵ غرب (به ریاست شاهزاده کامران)، ناحیه ۶ جنوب (به ریاست میرزااحمدخان دیوسالار)، ناحیه ۷ جنوب شرق (اصفهان، کرمان و یزد به ریاست میرزا عبدالله‌خان اسفندیاری) همچنین میرزا فضل‌الله‌خان امیرسپاهی به سمت ریاست اداره سجل‌احوال منصوب شد و ابوالقاسم فروهر علاوه بر سمت معاونت اداره سجل‌احوال و احصائیه به امور احصائیه نیز رسیدگی می‌کرد.در بهمن ۱۳۱۴ بر حسب تصویب ریاست وزرا نام این اداره به «اداره کل احصائیه و ثبت‌احوال» تغییر پیدا کرد و در ۱۳۱۶ باز نام آن به «اداره آمار و ثبت‌احوال» مبدل شد.

در ۱۳۱۳ اداره آمار یک کلاس اختصاصی در مرکز برای ماموران خود تاسیس کرد تا مقدمات لازم را به آنها بیاموزد. در ۱۳۱۶ این کلاس توسعه داده شد و در شهرستان‌ها نیز دایر شد؛ به‌طوری‌که در آن سال متجاوز از ۶۰۰ نفر در آن کلاس‌ها مشغول تحصیل بودند. در بهمن ۱۳۳۴ به موجب ماده ۵ قانون آمار و سرشماری، برنامه و آیین‌نامه و اساسنامه کلاس‌های آمار از تصویب شورای‌عالی فرهنگ گذشت و مقدمات تشکیل کلاسی در دانشکده علوم فراهم شد. قرار بود کلاس‌های آمار به پنج درجه تقسیم شود و در هریک از کلاس‌ها حداکثر ۳۰ نفر دانشجو پذیرفته شود و مستخدمین دولت در صورت تساوی شرایط حق تقدم داشته باشند. در ۱۳۳۷ وظایف ادارات آمار و ثبت‌احوال از یکدیگر تفکیک و اداره‌ای به نام «اداره کل ثبت‌احوال» تشکیل شد و قسمت آمار آن به سازمان برنامه منتقل و به نام «اداره آمار عمومی» موسوم شد تا علاوه بر تهیه احصائیه افراد بتواند در سایر مسائل اجتماعی و مملکتی هم اطلاعات و آمارهای لازم را فراهم کند و مدتی این دو اداره یکی تابع وزارت کشور بود و دیگری تابع سازمان برنامه تا اینکه در سال‌های بعد به موجب قانونی هر دو اداره باز یکی شد و تحت‌نظر سازمان برنامه درآمد.

منبع: حسین محبوبی‌اردکانی، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۰.