نیروگاه چرنوبیل؛ یک تاریخچه خطرناک
در ادامه طرحهای ساختِ نیروگاه، قرار شد شهر پریپیات را برای اسکان کارگران چرنوبیل و خانوادههاشان بسازند. پریپیات بیش از ۱۳هزار آپارتمان، حدود ۱۰۰مدرسه، یک بیمارستان و یک هسته مرکزی اداری داشت که در بیشتر پلنهای شهرهای شوروی دیده میشود. شهر مُهرِ معماریِ مدرن شوروی را بر پیشانی داشت و ۱۶۰بلوک آپارتمانی سازمانیِ وسیع و پیشساخته به این مساله دامن میزدند. در دلِ فضای خیابانهای همشمایل بتنی، جلوههایی ظریف از رنگ و بیهمتایی را هم میشد دید، جلوههایی مثل سینما پرومتئوس که شیشههای سکوریتش نور را در شکلهایی منحصربهفرد روی نمای بیرنگ منتشر میکرد یا شهربازیای که بارها سوژه عکاسان شده بود. پس از فاجعه۱۹۸۶، شهر تخلیه شد و تا امروز خالی از سکنه باقی مانده است. گذر زمان دو خوانش کاملا متفاوت را از منظر شهری در چرنوبیل و پریپیات موجب شده است. در چرنوبیل، برای ساخت پوشش رآکتورِ صدمهدیده، بزرگترین سازهی متحرک فلزی در جهان را ساختهاند. این سازه که با نام «سرپوشِ ایمنِ جدید» شناخته میشود، به اندازهای بزرگ است که میتوان مجسمه آزادی یا دو هواپیمای بوئینگ ۷۷۷ را پشتبهپشت در آن جا داد. سازه قوسی فلزی را که در جایی همان نزدیکی مونتاژ شد، با جکهای هیدرولیکی به جایی در بالای محوطه منتقل کردند. این پروژه که تقریبا بیسابقه بود، بیش از ۱.۷میلیارد دلار هزینه برداشت و در سال۲۰۱۶ کامل شد. خوانش معمارانهای که امروز از این سایت هستهای داریم، موید زمانی است که طول میکشد تا انسان اشتباهات خود را بپذیرد.
به هر حال، شهر پریپیات مثل یک کنترپوآن است از تاثیرات تخلیه کامل انسانی. شهر و منظر طبیعی که سی سال است یخ زدهاند، در هم تنیدهاند. چمن و درختانی که اشعههای رادیواکتیو را از خاک جذب میکنند، ساختمانها را بلعیدهاند. تنها شاهد حضور انسان در شهر، گرافیتیها و سرقت شیشهها و کابلهاست.
امروز که عکسهای شهر متروک را برنامههای تلویزیونی و شهرنوردان در اینترنت منتشر میکنند، شهر به مرکز توجه و اشتیاق مردم تبدیل شده است.
آینده
فاجعه هستهای۱۹۸۶ منظر اطراف را برای زندگی انسان و کشاورزی بسیار خطرناک کرد. اما پژواک ِخوشبینی و نونواری از آیندهی چرنوبیل به گوش میرسد. جایی که روزی میزبان اولین نیروگاه هستهای اوکراین بوده است به زودی میزبان اولین نیروگاه خورشیدی این کشور خواهد بود. تنها با فاصله صدمتر از مرکز فاجعه و گنبد فلزی، بیش از ۳۸۰۰پنل خورشیدی روی صفحه بتنی نصب شدهاند. نیروگاه چندزیرساختِ هستهایِ قدیمی را که از راه دور، در آلمان هدایت میشوند بهکار خواهد گرفت که نیاز به انسان را برای رفتوآمد در سایت رآکتور که هنوز خطرناک است، کاهش دهد. نیروگاه بعد از راهاندازی، برق ۲۰۰۰خانه را تامین خواهد کرد و طرحهای آینده قرار است برقی بیشتر از رآکتور چهارمِ فقید تولید کنند. در همین حین، جمعیت پریپیات بهعنوان مقصد گردشگری رو به افزایش است. تورهای پریپیات معماریای فروپاشیده را نشان میدهند که تماشاکنندگان، البته فقط دو ساعت، خلاف سیر زمان حرکت کنند. اینجا بیمی زیبا دارد که از نشانههای معمارانهای مثل چرخوفلک شهربازی و جزئیات والایی مانند ماسکهای گازی که کف کلاسها را پوشانده است به یک اندازه مایه میگیرد. سرگذشت چرنوبیل، گذشته، حال و آینده مظهر روایت سیاسی و اجتماعی جامعتری است. فاجعه چرنوبیل تا حد یکی از بزرگترین بحرانهای سیاسی قرن بیستم عمل کرد و خود مشخصا نتیجه رقابتِ دو ایدئولوژی مخالف، سرِ برتریجویی در معماری و فناوری بود. با فاجعه۱۹۸۶ که بدون شک بدنامترین حادثه هستهای در تاریخ است، تخریب و متروکه شدن چرنوبیل زود به از بین رفتن ایدئولوژیای که آن را بهوجود آورد، منجر شد. اینکه باید این ماموت [جسیمِ و تاریخگذشته] معماری را به خاک بسپاریم هم قوت و هم ضعف فناوری مدرن را نشان میدهد. با این حال، این وضعیت کنایی که کارخانه هستهای چرنوبیل بهصورت تولیدکننده انرژی خورشیدی تجدید حیات مییابد، میتواند نشان از روایتی مثبت برای معماری و انسانیت باشد: رقابتی ادامهدار برای ترقی، توسعه و تولد دوباره. نام «چرنوبیل» و معماریای که مظهر آن است، چه تداعیگر گذشته، حال و آیندهاش باشد و چه نباشد، در دهههای آتی فکر و ذکر ما را مشغول خواهد کرد.
منبع: آرکدیلی، معماری نیوز