خاستگاه سبک زندگی اروپایی
«لوکس» اصطلاحی بسیار کهنه و از مد افتاده به نظر میرسد اما این کلمه همچنان در بازاریابی میدرخشد. «بازار کالاهای لوکس» قرن ۲۱ همه چیز از جواهرات و چمدان گرفته تا جتهای شخصی را دربر میگیرد. تبلیغکنندگان با پیوند زدن یک برند به موضوع لوکس بودن، دریچههای جهانی رویایی را به روی مخاطب میگشایند.
این نوع ترکیب مصرفگرایی و سبک زندگی است که نمایشگاه «گتی پاریس: زندگی و تجمل در قرن هجدهم» در پی برانگیختن آن برآمد. مجموعهای که ژان پل گتی، غول نفتی و در زمان خود ثروتمندترین مرد آمریکا پس از مرگش به یادگار به موزه خود سپرد.
رژیم باستانی پاریس نقطه ظهور سبک زندگی اروپایی بود. ژان باپتیست کولبرت، وزیر لویی چهاردهم در ۱۶۶۵ به این نتیجه رسید که مد برای فرانسه همان کارکردی را دارد که معادن طلای پرو برای اسپانیا. تولید صنعت تجملات در فرانسه وابسته به مشتریان پولدار بود. بارونس d&#۳۹;Oberkirch مینویسد اگر صنعت لوکس فرانسه را نابود کنید پس از آن برتری بینالمللی فرانسه یکشبه از بین خواهد رفت.
در سراسر کانال مانش، انگلیسیها از این وضع دلخور بودند. فرانسه مهمترین رقیب اقتصادی و سیاسی انگلیس بود و دو کشور از ۱۶۸۸ تا ۱۸۱۵ هفت بار وارد جنگ با هم شده بودند. فرانسه به تمامی همان چیزی بود که دولت پارلمانی جدید پروتستان بریتانیا از آن نفرت داشت؛ زیرا فرانسه کاتولیک، سلطهجو، لذتجو و پرجوش و خروش بود. با این همه همچنان پروتستانهای آنگلوساکسون و صرفهجو نمیتوانستند میل خود به ابریشم، ملیلهدوزی، چینیآلات، آینه و ساعتهای فرانسوی را مهار کنند. ولتر، متفکر بزرگ، در ۱۷۳۵ گفت: ما خامه پفکرده اروپا هستیم. نمایشگاه گتی، پاریس را به عنوان مقر جهانی سلیقه برمیشمارد. ماریو در ۱۷۳۴ گفت: پاریس جهان است و مابقی کره زمین فقط حومههای آن هستند.
دو حومه شیک و جدید در مرکز صحنه قرار دارد: سن ژرمن و سن اونوره. دو مکانی که نسل جدیدی از سرمایهداران هتلهای خود را در آنجاها ساختند. این عمارتهای یکه که در باغهای خاص خود واقع شده بودند به گونهای طراحی شدند که سبک جدید زندگی را در خود جای دهند؛ یک چشمانداز زیبا، با اتاقها و آپارتمانهای باشکوه برای استراحت تکمیل شد. مجله معتبر مرکور دوفرانس در میانه قرن نوزدهم متوجه این موضوع شد: بلندپایهترین افراد در شکوهمندترین اتاقها زندگی میکنند. یک روز از زندگی در کاخهای شهری قرن هجدهم در نمایشگاه گتی بازسازی میشود که فعالیتهای تشریفاتی را به نمایش میگذارد؛ فعالیتهایی همچون لباس پوشیدن و نوشتن، جمعآوری کالاهای لوکس، غذا خوردن و مهمانی و فعالیتهایی که طبقه برخوردار با آنها نزاکت خود را به کار میبندند و روحیه شاداب خود را به یک هنر اجرایی بدل میکنند. زمان رانشگر است. طلوع آفتاب، ظهر و غروب معیار تقسیم روز برای هزاران سال بود اما قرن هجدهم ساعتهای عمومی، ساعتهای داخل خانه و ساعتهای مچی، زمان- ساعت را تسریع کرد و ریتم مکانیکی در کار و بازی را شکست داد.
رواج ساعت، ایدههای سختگیرانهای را در مورد وقتشناسی و محاسبه زمان به وجود آورد. بورژوازی بزرگ دوست داشت بر وظایف خود با گاهشمارهای نمایانگر وظیفهشناسی آنها، نقش بندد. نجبا ورای مقررات معمول بودند اما زمان برای هیچ مردی منتظر نمیماند حتی برای آنها که شلوارهای ابریشمی صورتی میپوشیدند.
فیلیپ مرسیه، نقاش چهرهها، از این موضوع شاکی بود که وجود ساعتها در همه جا یادآور مرگ بود: «مردمان یک ساعت آونگی روی طاقچههایشان مینهند اما اشتباه میکنند. چه مد زشتی. هیچ چیز غم انگیزتر از اندیشیدن به یک آونگ نیست. میبینی زندگیات دارد میگذرد و حرکت عقربهها به تو میگوید این لحظات هرگز بازنخواهند گشت.» اما کالاهای لوکس اگر تسکینی برای آلام ابرتوانگران نباشند به چه کار میآیند؟ طراحانی مانند آندره شارل بوله، قابهای طلاکاری شده ساعتهایی را ساختند که در بالای آن کوپید، خدای عشق، بر زمان خوابیده پیروز میشد.
همزمان با طلوع خورشید بر پاریس، مد روز هم با تختهای تکنفره زیبا در اتاق خوابهای طاقچهدار از خواب بیدار میشد. تخت خواب ساتن طلایی به سبک دوشس، بسیار تاثیرگذار بود. تخت ترکیهای با روکش نرم ساخته شده از چوب راش و گردو طلاکاری شده برای ساخت مبل استفاده میشود.
اولین روز اجرای عمومی نزاکت پاریسی مربوط به توالت و میز آرایش بود - یک نوع پوشاک عمومی آیینی که توسط لویی چهاردهم و مادرش ایجاد شده بود - اشراف و بورژوازی رده بالا از رسوم سلطنتی پیروی میکردند اما با این کار بخشی از تشریفات درباری را به اجرایی پرزرق و برق در امر سلیقه و معاشرت بدل میکردند. مردان و زنان ثروتمند با هم از بازدیدکنندگان دعوت میکردند تا به محلههای آنان بیایند اما این آرایش بانوان بود که بدل به موضوعی جذاب برای هنر میشد-یک ونوس مدرن که جذابیتهای خود را نمایان میکرد.
با این همه بیشتر زنان قبل از آنکه در مهمانیها پذیرفته شوند، لباسهای شیک پوشیده و خود را به زیبایی میآراستند. آرایش مد روز نوعی نمایش زودگذر صحنهای و مصنوعی شکل گرفته از رمز و راز و صمیمیت توام با برخی از ابزارهای جذاب بود -میز آرایش پوشیده شده از توری، آینهای مجلل، ست توالت طلایی یا نقرهای (بعدتر چینی)، انواع عطرها، لوازم آرایش و لوازم جانبی. داستان در مورد جعل زنانگی بود. مونتسکیو در ۱۷۲۱ نوشت: «نقش یک زن زیبا بسیار بیشتر از آن چیزی است که بتوان تصور کرد. هیچ چیزی مهمتر از آنچه هر صبح در آرایش او روی میدهد نیست در حالی که در حلقهای از خدمتکاران خود قرار دارد؛ او همان قدر که یک ژنرال یا یک نظامی به جناحین یا ذخایر توجه دارد به قراردادن پارچهها در جای درست خود اهمیت میدهد...»
بعد از ساعات کاری اندکی شادابی فکری در گالری شخصی وجود داشت. تجملات برای فرانسویها و نیز بریتانیاییها بالقوه فسادآور بود بنابراین باید تطهیر میشد. چگونه میتوان فضیلت را با انباشت اشیای غیرلازم آشتی داد؟
یک پاسخ آن بود که خرید خود را با استفاده از سلیقه، پاک و مباح کنید. یک مجموعه هنری موید فرهیختگی است اما میتواند به عنوان پرترهای از خود قلمداد شود و دامنه فرهنگی و مدلهای برگزیده فضیلت را برملا سازد. ذوق روشنگری به علوم تجربی هم کشیده شد. هیچ عمارت باشکوهی نمیشد بدون تلسکوپی عجیب و غریب، فشارسنج و کره زمین کامل باشد.
نمایشگاه گتی یک ساعت جهاننما را به نمایش میگذارد که میانگین زمانی و زمان خورشیدی در شهرهای جهان و همچنین زمان جزر و مد در بندرهای شمالی را نشان میدهد. عجیبترین نمایش یک «تصویر مکانیکی» متعلق به دانشمندی غیرحرفهای به نام ژوزف بونیر دولاموسون است. عقربههای پنهانی ساعت به افراد و حیوانات در نقاشی جان میبخشد. قاب تصویر سه ساعت دارد: یک مدل اصلی، یکی نشانگر ماه و روز و دیگری نمایانگر سالها و قرون. این تصویر مظهر ویژگیهای عصر دانش است.
در دهه ۱۷۵۰ وعده اصلی غذایی شامگاهان بود. توفیق در سلیقه غذایی نه تنها بهترین مواد اولیه بلکه بر سرویسدهی، فضای شاداب و گفتوگوهای نشاطآور و جذابیت بصری میز و اتاق غذاخوری استوار بود. بهترین میزها با سبک هنری عجیب و غریب و ظروف نقره تزئین میشدند: در بخش مرکزی میز تکهای از طبیعت بیجان یا یک جابشقابی شاخهای حاوی گل و میوه بود که دورتادور آن را مجموعهای از ظروف سوپخوری، انواع چاشنی و ادویه و شمعدان و کارد و چنگال دربر گرفته بودند.
نمایشگاه مجموعه عتیقهجات ژان پل گتی در پاریس، نمایانگر هر آن چیزی بود که فرهنگ و صنعت مد در قرن هجدهم نامیده میشود.
منبع: گاردین