اقتصاد در عصر قاجار
این فعالیتهای اقتصادی اگرچه بهصورت مقطعی میتوانستند منابع مالی دولتهای گذشته را تامین کنند، اما در این عهد به علت تغییر چهره اقتصادی جهان و رشد اقتصادی تجاری و سرمایهداری غرب و ظهور انعکاس آن در ایران به شکل کالا و سرمایه، دیگر کارآیی سابق را نداشتند و به موازات تحول اقتصاد جهانی دچار نزول و افول یا رشد و ترقی کاذب میشدند.
با توجه به این شرایط مساله اصلی این نوشتار آن است که آیا نخبگان عصر قاجار بهویژه در دوران ناصری در ابعاد اقتصادی دارای نظریات اقتصادی بودهاند یا خیر؟ بیشک در پاسخ به این مساله میتوان فرضی را مطرح کرد که بله نخبگان سیاسی در این دوره به مسائل اقتصادی اندیشیدهاند و راهحلهایی برای اقتصاد ایران بیان کردهاند. امروز ریشههای اساسی مشکلات ایران را باید در گذشته نه چندان دور یعنی عصر قاجار جستوجو کرد. از این رو به اندیشهها و عملکرد اقتصادی برخی از نخبگان سیاسی عصر قاجار مانند: حاج امینالضرب، طالبوف تبریزی، نظرگو بینو راجع به تجار زمیندار و انتقاد مراغهای از آنان، میرزاملکم خان اشاره میشود.
نخبگان سیاسی این زمان نظر به اقتصاد نیز داشتهاند. شخصیتی مانند حاج امینالضرب بهعنوان بازرگانی عملگرا و نظریه پردازانی مانند: طالبوف تبریزی، میرزا ملکمخان و منتقدانی مانند مراغهای و دهها نفر دیگر از منورالفکران عصر قاجار در زمینه اقتصاد نظریههایی ارائه کردهاند.
ایران از نظر اقلیمی منطقهای خشک محسوب میشود و میزان بارندگی آن در مقایسه با بسیاری از ممالک، ناچیز است. به همین دلیل از دیرباز ایرانیان تحت شرایط خاص جوی سرزمین خویش قرار داشته و مبارزه سخت و پیگیر میان آنها و شرایط طبیعی در جریان بوده است استفاده از شیوههای مختلف برای دست یافتن به آب و نیز نگهداری آن که از دوران باستان در ایران رواج داشته، بیانگر این مبارزه است.
ایرانیها با استفاده از قنات اقدام به دستیابی به آبهای زیرزمینی کردند کیلومترها قنات که از هزاران سال پیش در مناطق مختلف حفر شده است باعث میشد تا اندازه ای مشکل کمآبی خود را رفع کنند.
این روش از ایران به دیگر ممالک خاورمیانه و سپس به شمار آفریقا راه یافت. ازآنجاکه بهدست آوردن آب در ایران به سختی و هزینه بالایی حاصل میشد. بنابراین دخالت مستقیم دولت و پرداخت هزینهها لازم بود.
در مواردی که جنگ یا اشغال نظامی صورت میگرفت یا از سوی دولت مردان در این زمینه اهمال کاری صورت میگرفت ضربه سختی به تاسیسات آبرسانی و در نهایت به کشاورزی وارد میشد. شاید در دوره نخستین شاهان قاجار (آقامحمدخان و فتحعلیشاه) که جنگهای داخلی و خارجی در جریان بود چنین بیتوجهی نیز انجام گرفته باشد؛ ولی در دوره حکومت محمدشاه با صدارت حاجی میرزا آقاسی شرایط بهگونهای دیگر رقم خورد، وی مشکل اصلی مملکت را خرابی وضع کشاورزان و فقدان عمران و آبادی میدانست و به همین جهت با بهوجود آوردن روستاها، آباد کردن مزارع و بهویژه حفر قنوات و تغییر مسیر رودخانه کرج به تهران اقداماتی انجام داد.
عیسوی به نقل از میلبورن، پنبه را در آغاز سده نوزدهم یکی از صادرات مهم بندر بوشهر ذکر میکند.
در نیمه نخست سده نوزدهم تنباکو نیز از مهمترین اقلام صادراتی ایران به شمار میآمد که به هند، عثمانی و مصر صادر میشده است.
در این زمان تنباکو در بیشتر قسمتهای ایران کشت میشد. علاوه بر اینها صادرات خشکبار نیز رشد فزایندهای داشت و از ۳درصد کل صادرات در ۱۲۶۸ به ۱۸درصد در سال۱۲۸۹ رسید.
تلاش دولت برای افزایش حجم صادرات برای جبران کسری تراز بازرگانی یا کاستن از آن صورت میگرفت. در حقیقت نیازی که برای صدور مواد غذایی وجود داشت به کمبود شدید مواد غذایی و بروز قحطی منجر شد.
بر اساس گزارشی که جمالزاده از اقلام صادراتی ایران در دوره مورد نظر به دست میدهد به جز بخش اندکی مواد معدنی و صنایع دستی، بقیه شامل محصولات دامی و کشاورزی میشوند، قالی و قالیچه پشمی، برنج، ابریشم، پیله ابریشم، پوست، تریاک، صمغ، پشم، دواجات نباتی، نمکهای معدنی، مواد رنگی و حیوانات اهلی همچون شتر، اسب، استر، خر، سگهای شکاری و گوسفند و بز و بره. وی معتقد است ازآنجاکه صنعت چندان در این مملکت پایی نگرفته است، ناچار همه چیز از ممالک بیگانه و مخصوصا اروپا به ایران میآید.
ازآنجاکه در آغاز سده نوزدهم بار دیگر انگلیسیان فعالیتهای سیاسی و اقتصادی گستردهای را در منطقه بهویژه در ایران پیگرفته بودند، کارگزاران آنها سعی میکردند با بررسی ظرفیتهای اقتصادی ایران و ارائه گزارش به مقامات بالا، منافع ملی خود را اگرچه ضرر ملتهایی چون ایرانیان تامین کند.
جان ملکم در گزارشی تحت عنوان the Melville papers برخی از منابع ایران را به قرار زیر توضیح میدهد:
ابریشم، پشم کرمان، آهن، مس و قلع، غلات که یکی از منابع اصلی صادراتی ایران به دریای احمر، بصره و ساحل جنوبی خلیجفارس و بعضی اوقات به سورات و بمبئی صورت میگیرد.
تاریخ اقتصادی ایران، عصر قاجار
نویسنده: چارلز عیسوی، مترجم: یعقوب آژند
ناشر: گستره، سال انتشار: ۱۳۶۲