ورسک؛ افسانه و واقعیت
یعنی این افسانه مهندس ورسک ۷۰ سال است که سینه به سینه نقل میشود و از مردم جنوب کشورمان این داستان را میدانند تا مردم شرق و غرب کشورمان، چه برسد به مردمان شمال. اما چرا ما اسمی نداریم و هیچچیز مکتوبی نیست و تنها به این قصه تکیه کردهایم؟ درحالیکه بیشتر از ۷۰ سال از عمر این سازه نمیگذرد و حتما اطلاعاتی در اداره راهآهن هست، حتما در کتابخانه ملی و در کتابخانه مجلس شورای اسلامی اطلاعاتی باید پیدا شود. ولی جالب اینجاست که وقتی شما مراجعه میکنید، میبینید که چون اینها کدگذاری و ایندیکسگذاری نشده، شما نمیتوانید به اسم سازنده آن دست پیدا کنید. اساسا کسی به اسم ورسک وجود دارد؟ من حتی به فرهنگ دهخدا هم که مراجعه کردم نوشته بود پل ورسک؛ این اسم از روستایی در همان محل گرفته شده است، این تقریبا میتوانم بگویم علامتی بود برای اینکه ما کسی به اسم مهندس ورسک نداریم.
حتما این اسم برای خود همان ناحیه هست پس چرا همه مردم میگویند این پل آنقدر زیباست و آنقدر مردم آن ناحیه برای ساختنش سختی کشیدهاند که اسم مهندساش را روی پل گذاشتهاند. همه اینها دست به دست هم داد، بهاضافه اینکه من خودم هم اساسا علاقه داشتم بدانم دو سر این پل که در واقع دو تونل هست از بعد علمی برای اینکه این دهانه کاملا روبهروی هم قرار گیرند چه روشی و چه سیاستی اتخاذ شد که خطایی وجود نداشته باشد، این همه زحمت کشیده میشود و از دو طرف کوه دو تا دهانه تونل باز میشود و این دو دهانه باید کاملا روبهروی هم باشند. چون قرار است یک پل این دو تا را به یکدیگر متصل کند. دوست داشتم با ادوات و تجهیزاتی که مربوط به تونلسازی در سالهای ۱۹۳۰ یا همان ۱۳۱۳ بود و برای این راهآهن بهکار گرفته شده بود، آشنا شوم.
در مواقعی پاسخ این پرسشهایم را پیدا کردم. از یک کتاب تاریخی به نام «زندگی پرماجرای رضاشاه» اسکندر دلدم استفاده کردم و متوجه شدم که اسم شرکتی که در واقع راهآهن ایران را کنترات کرده و بهصورت مناقصه برنده شد، شرکتی به اسم «کامپساکس» است که این شرکت آلمانی نیست. برخلاف تصور همه ما ایرانیها که راهآهن ایران را آلمانها ساختند و تمام کردند، میشود گفت که نه، اینطور نیست. آلمانیها یک بخش کوچکی از راهآهن ایران را انجام دادند و جالب اینجا است که ما در اسنادی که برایمان باقی مانده است اسم شرکتهای آمریکایی، فرانسوی، ژاپنی و آلمانی را هم میبینیم. اما در واقع همه این شرکتها وقتی که آمدند و کار به ناحیه کوهستانی رشتهکوه البرز رسید آنجا دچار ناکارآمدی شدند. این بود که مقامات آن زمان متوجه شدند که برای ساخت باید از یک شرکت دیگری دعوت کنند. در همان سالها شرکت «کامپساکس» کار خودش را در ترکیه تمام کرده بود.
منبع: بخشی از گفتوگوی پیمان صدفی، پژوهشگر پل ورسک، مندرج در هفتهنامه تجارت فردا، شماره ۸۷، ۴ خرداد ۱۳۹۳