تاثیر انقلاب روسیه بر مشروطه
تاثیر انقلاب روسیه در قفقاز و از جمله باکو زیاد بود. فرقه اجتماعیون عامیون، سازمان سوسیال دموکراتهای ایرانی، در سال ۱۹۰۵ (۱۲۸۴) در باکو تشکیل شد و در سالهای بعد انقلابیون آذری، گرجی و ارمنی قفقاز در انقلاب مشروطه شرکت داشتند. البته جنبشهای انقلابی در روسیه و ایران تفاوتهای بسیاری داشتند.
روسیه از لحاظ تکنولوژیک پیشرفتهتر بود و ۳میلیون کارگر صنعتی داشت و پایگاه جنبش شورایی روسیه در کارخانهها بود. در عوض، اقتصاد ایران، هم وابسته به صدور مواد خام بود و هم توسعه نیافتهتر چراکه در این زمان ۸۰ درصد جمعیت ایران دهقان و چادرنشین بودند.
انجمنهای شهری ایران ترکیب طبقاتی متنوعی داشتند و تاجران، اصناف، کسبه جزء، روحانیون عادی، محصلان و کارگران را دربر میگرفتند و انجمنهای روستایی هیچگاه بهصورت سازمانهای ملی مردمی در مقیاس شوراهای دهقانی روسیه درنیامدند. با این حال در هر دو انقلاب مسائل تئوریک مشابهی مطرح شد. تاریخنگاران انقلاب ۱۹۰۵ روسیه گفتهاند که روشنفکران رادیکال روسیه از ماهیت مردمی شوراها برخاستند و به هراس آمدند و در نتیجه بین رهبران حزب سوسیال دموکرات روسیه و فعالان شوراها رقابتهای بسیار پیچیدهای بهوجود آمد.
آنچه نزد تاریخنگاران انقلاب مشروطه ایران بهصورت یک مساله تئوریک مطرح نشد، این است که در جریان انقلاب مشروطه ایران نیز امر مشابهی روی داد. روابط بین روشنفکران لیبرال و دموکرات در پارلمان ایران و انجمنهای مردمی، با پیشرفت انقلاب تنش بیشتری یافت.
سوسیالدموکراتهای برجسته ایران صف خود را از انقلابیون مردمی و انجمنها بهخصوص انجمنهای انقلابی مجاهدین جدا کردند. آنها انجمنها را وسیله مهمی برای محمدعلیشاه و محافظهکاران میدانستند بهخصوص در دوره دوم مشروطه با تشکیل احزاب جدید سیاسی، دیگر لزومی به ادامه این تشکلها نمیدیدند.
روشنفکران مترقی این دوره در طیف ایدئولوژیک وسیعی جای میگرفتند که شامل آزاداندیشان، ناراضیان مذهبی، فراماسونها و روحانیون میشد. بیشتر تاریخنگاران انقلاب مشروطه بر تفاوتهای ایدئولوژیک که این افراد را در دوره قبل از انقلاب از هم جدا میکرد، تاکید نکردهاند و در نتیجه دو گروه یعنی روحانیون و تجار را عامل انقلاب دانستهاند.
ولی در این تقسیمبندی طبقاتی این موضوع نادیده مانده است که تاجران با ایدئولوژیهای مختلفی به نهضت پیوستند و بسیاری از رهبران انقلاب در واقع آزاداندیش بودند. درک دقیقتر این طیف ایدئولوژیک هم به معنای انقلاب مشروطه وسعت میبخشد و هم به تصحیح بسیاری از فرضهای نادرست یاری میکند.
جمعیتهای مخفی در رویدادهای سالهای ۱۹۰۶-۱۹۰۵ (۱۲۸۵-۱۲۸۴) و سلسله اعتراضهایی که به تحصن ملیون در قم و باغ سفارت بریتانیا در تهران در تابستان ۱۹۰۶ (۱۲۸۵) منتهی شد، نقش مهمی بازی کردند. تعداد زیادی از اصناف، محصلان و کسبه جزء به تاجران و علما که شامل ناراضیان مذهبی نیز بودند، ملحق شدند. در این بوته انقلاب معترضان از هدفهای حمایتخواهانه محدود قبلی فراتر رفتند و به مشروطه و پارلمانی رسیدند که در آن علما، بازرگانان، ملاکان، اشراف و نیز بسیاری از اصناف نماینده داشتند.
منبع: آفاری، ژانت، انقلاب مشروطه ایران، ترجمه رضا رضایی، نشر بیستون، ۱۳۸۵.