مخبرالدوله و تلگراف
حقیر علیقلی پس رضاقلی خان امیرالشعرا... مسقط الراس... در شهر شیراز (تولدم) در سنه ۱۲۴۵ اتفاق افتاد... در ۱۰ سالگی به طهران آمد و در خدمت نواب اشرف والا عباس میرزا ملقب به نایبالسلطنه مستخدم و موظف بوده تا در سنه ۱۲۶۴ به حکومت بلوکات خمسه فیروز کوه مامور شد... پدرم مامور به سفارت خوارزم شد و این بنده در خدمتشان عازم گردیدم... در سنه ۱۲۷۵ امر شد به سلطانیه سیم کشیده شود... چاره منحصر شد که بنده این خدمت را انجام داده باشم... در سلطانیه منصب سرهنگی و ۵۰ تومان اضافه مواجب به بنده مرحمت شد. در سنه ۸۶ که محاسبه سیم سوم را با انگلیس انجام دادم به لقب مخبرالدوله مفتخر شدم... در سنه ۹۱ مقرر شد مستقلا رئیس تلگرافخانه باشد.
در باب تحصیلات او پسرش مینویسد... پدرم میفرمودند من چندی مشغول تحصیل شدم. دیدم با زن و بچه فرصت تحصیل گذشته چند کتابی جمع کردم و کتابدار شدم. بنابراین به ظن قوی مخبرالدوله تحصیلات چندانی نداشته و اینکه نوشتهاند از محصلین اعزامی زمان ناصرالدین شاه بوده است صحیح نیست، زیرا اولا تحصیلات خود را در دارالفنون تمام نکرد و ثانیا اسامی محصلین مزبور معلوم است و نام او جزو آنها نیست و اعتمادالسلطنه هم در بیسوادی او اشارهای دارد آنجا که میگوید: «علیقلیخان مخبرالدوله وزیر علوم است که بویی از علم به مشامش نرسیده و ذائقهاش مطلقا این طعم را نچشیده است...» اما به شرحی که گفته شد مخبرالدوله از بدو تاسیس تلگراف در این کار وارد و صاحب مقاماتی بود و پس از فوت علیقلی میرزا مناصب او هم به وی رسید.
حاج مخبرالسلطنه مینویسد: پدرم سه وزارت داشت، تلگراف و علوم و معادن، تلگراف به سعی خودشان انجام یافته بود. با این سمتها، دارالفنون را که دستگاه اساسی وزارت علوم بود به برادرش نیرالملک واگذار نموده بود و تلگرافخانه را به پسرش حسینقلی خان مخبرالملک. پس از عزل امینالسلطان در زمان مظفرالدینشاه مخبرالدوله به مقام وزارت داخله منصوب شد ولی این مقام او دیری نپایید و در روز ۱۰ صفر ۱۳۱۵ نزدیک ظهر به رحمت ایزدی پیوست.
چنانکه از برخی نوشتهها بر میآید مخبرالدوله در کار خود درست و جدی و حتیالمقدور حافظ منافع مردم بوده است ولی به مناسبت امتیازاتی که انگلیسها در خطوط تلگرافی ایران داشتند با آنها بدون ارتباط نبوده است و با وجود این ناصرالدینشاه او را برای مذاکرات محرمانه با بیسمارک صدراعظم معروف آلمان به آن کشور فرستاد.
کار تقرب مخبرالدوله نزد شاه به درجهای رسید که شاه غالب اوقات بدون تکلف و اطلاع قبلی بهخانه او میرفت و گاهی نیز مبلغی حقالقدم از او میگرفت و این فقره آخر از رسوم شاه و درباریان معتبر بوده است و مخبرالدوله وزیر تلگراف و ظاهرا دارای درآمد قابلی هم بوده است چه آنکه در اوایل مشروطیت محمدولیخان سپهسالار تلگرافخانه را به مبلغ ۲۳۰ هزار تومان اجاره نمود درحالیکه فرزندان مخبرالدوله سالی ۲۰ هزار تومان از آن بابت به دولت میپرداختند.
ناگفته نماند که لقب مخبرالدوله (که به علیقلیخان و پس از فوتش به حسینقلیخان پسرش داده شد) و نیز مخبرالملک (که ابتدا به حسینقلیخان و پس از فوت پدرش به محمدقلی خان پسر دیگر مخبرالدوله داده شد) و مخبرالسلطنه (که به مهدیقلیخان پسر دیگر مخبرالدوله داده شد) و مخبرالسطان (که به ناصرقلی همشیره زاده مخبرالسلطنه داده شد) همه به مناسبت تصدی این خانواده در امر تلگراف بود.
منبع: حسین محبوبیاردکانی، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۰.