کابوسهای زمینی
در اواخر دوره صفویه، روسها طرحهای بلندپروازانه خود را در قفقاز و سواحل جنوبی دریای خزر اجرایی کردند ولی مشکلات آنها در غرب امپراتوریشان با دولتهای اروپایی و امپراتوری عثمانی و همچنین قدرتنمایی نظامی نادرشاه افشار، آنها را به پس دروازههای دربند قفقاز عقب راند.
در دوره قاجار، قدرت نظامی روسها بر قدرت ایران غلبه کرد و نقطه اوج آن، جنگهای ایران و روس و تحمیل قراردادهای گلستان و ترکمنچای بر ایران بود. روسها بعد از دوره فتحعلیشاه قاجار، به منظور مقابله با قدرتنمایی انگلیسیها در جنوب ایران، سیاست خود را بر توسعه اقتصادی در مناطق شمال و شمالغربی ایران متمرکز کردند و بیش از پیش به تسهیل مبادله کالا میان دو کشور توجه کردند.
در قرن نوزدهم میلادی سیاستهای استعماری دول غربی در پوشش تجارت و اقتصاد تجلی پیدا کرد. روسها به خوبی با پشتوانه راهآهن جدید و راههای شوسه، قدرت اقتصادی و سیاسی خود را در آسیایمیانه و قفقاز گسترش دادند و با تسلط بر دریای سیاه و بندرهای مهم تجاری منطقه، نفوذ فراوانی در میان همسایگان خود پیدا کردند.
ورود شرکتهای بزرگ تجاری روس با پشتوانه دولت و بانکهای دولتی و خصوصی روسیه، باعث تسهیل این قدرت سیاسی و اقتصادی شد. این سیاست تدریجی، به خوبی در مناطق ترکمننشین آسیای میانه و ترکنشین قفقاز عملی شده بود و روسها میخواستند همان سیاست را در مرزهای شمال و شمالغرب ایران هم آزمایش کنند. از طرفی ارتباط بیشتر ایران با کشورهای غربی در دوره قاجار، ایران را بهعنوان اقتصاد واسطهای مطرح کرده بود و بازرگانان ایرانی در مقام واسطه کالاهای تولیدی غربی، تجارت روسیه و ایران را رونق بخشیده و دو طرف معامله را بیش از پیش به یکدیگر محتاج کرده بودند؛ ولی راههای ناامن و خراب به هیچوجه پاسخگوی افزایش قدرت تجاری روسیه نبود و بازرگانان ایرانی نیز مشکلات فراوانی در تجارت خود و اعتراضهای زیادی به کیفیت این راهها داشتند. کیفیت راهها باعث سختی رفت وآمد و افزایش هزینه کالاها و درنتیجه زمینگیرشدن تجار ایرانی شده بود.
دولت ایران از دوره ناصرالدینشاه، تا سالها با ساخت راههایی که رفتوآمد در مرزهای دول اروپایی را به استانهای ایران تسهیل کند، مخالفت و استدلال میکرد با ساخت چنین راههایی، عملا احتمال حمله نظامی کشورهای قدرتمند منطقه همچون روسیه بیش از پیش آسان خواهد شد و پایتخت در معرض خطر قرار خواهد گرفت. روشنفکران زیادی در داخل کشور این تفکر را پوسیده و فاقد اعتبار میدانستند و دولت قاجار را برای توسعه راههای تجاری خود با دنیای خارج تشویق میکردند.
روسیه نیز بارها به شکل پیشنهاد و تهدید، درخواستهایی را برای توسعه راهآهن و شوسه از مرز خود به سمت شهرهای ایران داده بود و قصد داشت برنامههایی را به منظور توسعه سیاسی و اقتصادی خود در مرزهای ایران عملیاتی کند.
یکی از این برنامهها، ساخت راه شوسه یا راهآهن از مرزهای روسیه به تبریز و تهران بود و روسها بارها به دولت ایران فشار وارد کردند تا امتیاز ساخت چنین راهی را به آنها واگذار کند؛ ولی دولت ایران با طرحهای روسها مخالفت کرد زیرا پیشنهادهای روسیه را مغایر با امنیت سیاسی و اقتصادی کشور میدانست.
درنهایت، روسها به وسیله بانک استقراضی خود در تهران موفق شدند امتیاز ساخت راه تبریز به قزوین را در سال ۱۳۱۹ ق/ ۱۹۰۲ م، از دولت مظفرالدینشاه اخذ کنند. ساخت این راه باعث افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی روسها در منطقه شمال و مرکز ایران شد.
منبع: حسین اسماعیلینصرآبادی و دیگران، «سیاستهای روسیه در تسلط اقتصادی بر مسیرهای تجاری شمال و شمال غرب ایران از طریق ساخت راه»، گنجینه اسناد، ۱۳۹۶.