گردشگاه‌های مردم در اواخر دوره قاجار

کدخبر: ۸۴۵
در حقیقت گردش و تفریحی در میان نبود. تنها تفریح مردم شب چهارشنبه سوری و ایام نوروز و سیزده به‌در و شب‌های رمضان بود. مخصوصا معمول بود، اعیان به بهانه اینکه روزه می‌گیرند و شب باید بیدار باشند و روز بخوابند... گردشگاه مردم طبقه سوم شب‌های جمعه در زیارتگاه‌ها و قبرستان‌ها بود و در بعضی از آنها از جمله در «سر قبر آقا» پهلوان کچل و خیمه شب بازی و حقه‌بازی و معرکه‌گیری درویش‌ها را تماشا می‌کردند. در تهران سر چهارراه حسن‌آباد قبرستان بسیار بزرگی بود که بیشتر مردم به آنجا می‌رفتند و یک قبرستان در سر راه شاه عبدالعظیم بود که به آن آب انبار قاسم‌خان و جوان‌آباد می‌گفتند و البته زیارتگاه‌های دیگر اطراف شهر هم تا شاه‌عبدالعظیم گردشگاه مردم بود.
گردشگاه‌های مردم در اواخر دوره قاجار

چند قهوه‌خانه معروف بود که عصرها مردم در آنجا گرد می‌آمدند و با هم ملاقات می‌کردند. یکی قهوه‌خانه قنبر در زیر شمس‌العماره بود و دیگر قهوه‌خانه زرگرآباد در اواسط خیابان امیرکبیر امروز که جلوه خاصی داشت، زیرا حیاط بسیار بزرگی داشت و در میان آن حوضی بود که روی آن تخت بسته بودند و روی آن تخت دسته‌های مطرب مردم را سرگرم می‌کردند. در اواخر یک دسته بازیگر بسیار زبردست معروف به «دسته نوید» در روی آن تخت تئاتر می‌دادند و مردم به آن «تیارت» می‌گفتند.

یکی از گردشگاه‌های مردم، چشمه‌علی در سر راه شاه عبدالعظیم بود که چشمه آب زلال گوارایی دارد و مواد شیمیایی مخصوص آن قالی را پس از شستن پاکیزه و براق می‌کند. از گردشگاه‌های مشرق تهران دولاب و در جنوب شهر نازی‌آباد نیز رونق داشت. سگ‌های نازی‌آباد به‌واسطه آنکه کشتارگاه تهران در آنجا بود معروف بودند و این مثل به سر زبان‌ها بود که درباره هر کسی که خودی و بیگانه نمی‌شناخت او را به «سگ نازی‌آباد» تشبیه می‌کردند.

البته در تابستان همیشه گردشگاه بیشتر شمیران بود، اما چون وسایل نقلیه سریع‌السیر وجود نداشت بیشتر مردم به قلهک و زرگنده می‌رفتند و رفتن به تجریش یا دربند و دزآشوب ودروس و رستم‌آباد و نیاوران و گردشگاه‌های دیگر به همه‌کس نمی‌رسید، چنان‌که بسیار کسان بودند که از قلهک بالاتر نرفته بودند.

زیرا یگانه وسیله رفتن به شمیران درشکه کرایه‌ای بود و راه به اندازه‌ای بود که درشکه‌ها در راه می‌ماندند و چون بیشتر درشکه‌ها چرخشان آهنی بود و چرخ لاستیکی کمتر معمول بود اسب‌های درشکه در سربالایی «قصر قاجار»[بعدها زندان قصر] می‌ماندند و بیشتر کسانی که به گردش می‌رفتند بالاتر از آن نمی‌رفتند و در حوالی قصر قاجار قهوه‌خانه‌ای بود که آنجا پیاده می‌شدند و چای می‌خوردند و راحت می‌کردند و به شهر بازمی‌گشتند.

هنگامی که درشکه بزرگ‌تر یا مسافر آن بیشتر بود مجبور بودند در سربالایی قصر به جای دو اسب چهار اسب ببندند و هنگام بازگشت در سرازیری اسب‌ها نمی‌توانستند درشکه را بکشند و آن را بر می‌گرداندند و بسا که مسافران در این سرازیری کشته می‌شدند. یگانه وسیله نقلیه عمومی در شهر تراموایی بود که به آن واگون اسبی می‌گفتند.

واگون خانه در اول خیابان اکباتان پس از دهانه خیابان سعدی بود و از آنجا چهار خط بود که ریل روی زمین گذاشته بودند و تراموایی که دو اسب آن را می‌کشید در این خط‌ها حرکت می‌کرد. مبدا این خط‌ها میدان سپه بود و به این ترتیب یک خط به دروازه شاه‌عبدالعظیم وایستگاه راه‌آهن می‌رفت. یک خط به انتهای خیابان شاپور و یک خط به دهانه بازار و خط دیگر به چهارراه مخبرالدوله می‌رفت و در اواخر خط پنجمی هم از میدان سپه به دروازه باغشاه می‌رفت.

منبع: نفیسی، سعید،گفت‌وگوی خانوادگی درباره تهران قدیم، تهران:۱۳۵۳.صص۴۸-۴۶