شکلگیری دکان و تخصصی شدن فروش
ازاینرو، میتوان گفت برخی از این دکانها در ایران باستان نیز وجود داشت. زندگی شهرنشینی خود مستلزم وجود این دکانها بود؛ چنانکه از وجود قصابی و نانوایی و نیز خوراکهای مختصر آماده در بازار ایران باستان اطلاع داریم. بهرغم نبود شواهد کافی از وجود سایر اغذیهفروشیها، میتوان احتمال داد تعداد دیگری از این دکانها نیز موجود بودهاند.
این نکته را با توجه به سفره غذای ایرانیان و نیز تجملات فراوانی درمییابیم که در غذای خلفا و بزرگان دوره اسلامی گزارش شده و به گفته محققان، برگرفته از ایران باستان بوده است. با توجه به رونقی که دیگر ابعاد تمدنی ایران پس از اسلام به خود دید، شاید بتوان از گسترش این دکانها در دوره اسلامی نیز سخن گفت.
این دکانها در شهرها، بهویژه شهرهای بزرگ، از عوامل اصلی حیات شهری بهحساب میآمدند. با بهبود زندگی مادی، افزایش جمعیت شهری، ورود به اقتصاد پولی و نیز افزایش این مبادلات در شهرها، امکان تهیه ارزاق عمومی بهطور مستقل توسط افراد و خانوادهها تا حد زیادی منتفی شد.
از آن پس ارائه این خدمات را شبکهای از کشاورزان، کوچنشینان، بازرگانان و بازاریان عهدهدار شدند اما جامعه اسلامی علاوه بر تولید و توزیع و عرضه مواد خام غذایی، مرحله دیگری را نیز تجربه کرد: طبخ غذا و فروش آن. در این مرحله، گاه با چنان رونقی روبهرو بودند که به ناچار به مرحله عرضه تخصصی هم گام نهادند. برای نمونه، میتوان از عرضه انواع محصولات لبنی در دکانهای جداگانه نام برد. دکانهای غذایی ایران را بهطور کلی میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
۱. دکانهایی که مواد خام غذایی عرضه میکردند؛ مانند گندم، حبوبات، گوشت، میوه و...
۲. دکانهایی که غذاهای آماده میفروختند، مانند دکانهای کبابپزی، بریانگری، حلواپزی، بواردی و... که مشتریان خاص خود را داشتند و سودآوری معقول آنها سبب ادامه حیات این دکانها میشد.
منبع: کبری نودهی، هادی وکیلی، «دکانهای غذایی و غذاهای آماده در ایران دوره اسلامی»، تاریخ و فرهنگ، ۱۳۹۴.