تجارت افیون
۱۲۶۷ق./ ۱۸۵۰م. گزارش میرزا حسینخان مشیرالدوله (سپهسالار) از بمبئی و ترغیب حکومت قاجار به تریاککاری و آغاز این کشت و صدور آن.
۱۲۷۶ق./ ۱۸۵۹م. تولید تریاک ۳۰۰ جعبه و هر جعبه به وزن ۱۹۵ پوند بود.
۱۲۷۷ق./ ۱۸۶۰م. آغاز ثبت اعتیاد ایرانیان به تریاک در سفرنامههای خارجیان.
۱۲۷۸ق./ ۱۸۶۱م. صادرات تریاک ایران بالغ بر ۱۰۰۰ جعبه بود.
۱۲۸۴ق./ ۱۸۶۷م. طبق گزارش کنسول انگلیس در تهران حدود ۱۰ هزار من شاهی معادل ۱۳۰ هزار پوند تریاک ایران به چین صادر شد.
۱۲۸۶ق./ ۱۸۶۹م. طبق گزارش جانشین کنسول فوق، مقدار تریاک ایران ۵۴۰ هزار پوند و مقدار صدور آن ۲۵۰ هزار پوند بود.
۱۲۸۸ق./ ۱۸۷۱م. آغاز صدارت میرزاحسینخان مشیرالدوله (سپهسالار).
صادرات تریاک ایران از طریق خلیجفارس هفت برابر شد و از ۸۷۰ جعبه در سال قبل به ۷۷۰۰ جعبه به ارزش ۸۴۷ هزار روپیه رسید.
در اولین سال زراعی پس از صدارت سپهسالار توسعه کشت تریاک سبب رکود کشت غلات و سایر محصولات و بروز قحطی شد.
۱۲۹۷ق./ ۱۸۸۰م. پایان صدارت سپهسالار.
در این زمان کل محصول تریاک ایران ۸۰۰۰ جعبه بود که حدود ۷۷۰۰ جعبه صادر میشد. تریاک ایران در هنگ کنگ جعبهای ۴۵۰ تا ۵۲۰ دلار به فروش میرسید. یک جعبه تا ۵۳۹ دلار نیز فروش رفته است. جعفر شهری میگوید: استعمال تریاک نه تنها ایراد و اشکالی نداشت، بلکه به قهوهخانه داران (توسط ماموران دولت ایران) با فشار حکم میشد که حتما باید منقل گذارده، تریاک بدهند. وضوح زشتی و پلیدی عمل انگلیسیها و زشتتر از آن همکاری دولت ایران با ایشان باورناکردنی است. تریاک، مفت در اختیار قهوهچی گذارده میشد و سوخته آن را مطالبه میکردند که ماموران انحصار تریاک آمده، سوخته را از داخل حقه میتراشیدند و صورت جلسه کرده و به قهوهچی بابت آن پول میدادند. حقه وافور پلمب میشد تا کسی نتواند، سوخته تریاک را ببرد، یعنی اینطور وانمود میشد که سوخته، بسیار ارزشمند است تا قهوهچی و مردم تشویق به مصرف بیشتر تریاک و تولید سوخته افزونتر شوند.
در اواخر قاجار خرید و فروش تریاک به هر مقدار آزاد بود و در خانه یا محل کار مردم به وفور یافت میشد و برای کسانی که جا و مکان مناسب نداشتند هم قهوهخانهها و شیرهکشخانهها امکان کشیدن تریاک و شیره را برایشان فراهم میکردند. در دوره مشروطه برای تامین بودجه نظمیه (به ریاست یپرم ارمنی) بهطور غیرقانونی، یپرم در شعبان ۱۳۲۷ قمری اقدام به وضع مالیات بر مشروبات الکلی و تریاک کرد. در تهران خیابان چراغ گاز، قهوهخانه عرش، مرکز تجمع شیرهایها و تریاکیها بود و بهطور شبانهروزی از ایشان پذیرایی میکرد و به سبب اینکه قهوهخانه مزبور در طبقه دوم بود، معتادان به آن عرش میگفتند. قیمت دو تا چایی ۳ شاهی و قیمت سه مثقال تریاک و یک غلیان ۷ شاهی بود. این وضع ادامه داشت تا اینکه سیدضیا پس از کودتای ۱۲۹۹ خورشیدی دستور داد، کشیدن تریاک و شیره و چرس و بنگ ممنوع است و نیز منقل و وافور را از قهوهخانهها جمعآوری کردند. و برای دوره معالجه معتادان در هر محله، خانههایی اختصاص یافت که معتادان به آنجا مراجعه و تریاک میکشیدند، که آن خانهها به «دارالشفا» شهرت یافت، لیکن متاسفانه این طرح دیری نپایید و از میان رفت. سون هدین، در اواخر قاجاریه در سخن از مصرف تریاک، تهرانیان را اینگونه توصیف می کند: «خلاصه تهران شهری است که در آن مشرق زمین تنبل و بیتفاوت به خواب میرود و تحت تاثیر داروی بیهوشی غرب چرت میزند.»
- منبع: احمد اشرف، موانع تاریخی رشد سرمایهداری در ایران – دوره قاجاریه، تهران: زمینه، ۱۳۵۹، ص۵۴.