اروپاییان در ایران عصر صفوی
در واقع، عصر گشایش راه اقیانوساطلس و حرکت غرب جدید به سوی شرق با اهدافی نوین همراه بود. راه ادویه و کالاهای شرق بهعنوان الهامبخش توسعهطلبی تجاری و یافتن سرزمینهایی در ماوراء بحار برای زیادهطلبی سیاسی، از عوامل این حرکت نوین بود. از اینرو، سیاحت و جهانگردی، بهویژه در شرق دور بهعنوان موضوعی پرجاذبه در غرب مورد توجه قرار گرفت.
البته این حرکت تحت حمایت سیاسی ـ اقتصادی دولتهای جدید اروپایی بود، به همین دلیل سیاحان گوناگون از طبقات مختلفی راهی شرق و ایران شدند و عصر صفوی شاهد توسعه ورود خارجیانی بود که از خود یادداشتها و گزارشهایی برجای گذاشتهاند که از آن میتوان تحت عنوان «ادبیات سفرنامهای» یاد کرد.
دوران صفویه، به همان اندازه که دارای تحولات و اتفاقات سیاسی گوناگون بود، دارای مآخذ و اسناد تاریخی متنوعی نیز هست. در طبقهبندی منابع عصر صفوی، طبعا متون اصلی تاریخی اهمیت فراوانی دارند. نویسندگان منابع اصلی صفوی، غالبا محررین و مورخان دربار صفوی بودند. طبیعی است موقعیت و مناصب دیوانی و سیاسی آنان، دسترسیشان را به اسناد و بایگانیهای دولتی و آگاهی از ظرایف، تسهیل میکرد. هرچند نگرانی برای حفظ موقعیت، در نگارش احتیاطآمیز وقایع موثر بوده است، لکن ارزش و اعتبار تاریخی آن برای بررسی تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در این دوران غیرقابل انکار خواهد بود.
علاوه بر این منابع بومی، منابع خارجی دیگری نیز وجود دارد؛ یعنی آثار سیاحان اروپایی و ماجراجویانی که شرح کارهای خود را به رشته تحریر درآوردهاند. شکی نیست که این «ادبیات سفرنامهای» اهمیت زیادی دارد، هرچند درخصوص اهمیت آن نباید اغراق کرد.
به هر حال، این منابع در کنار آثار نویسندگان ایرانی عهد صفویه، تصویری نسبتا روشن از اوضاع اقتصادی ـ سیاسی و اجتماعی آن زمان ارائه میدهند. با شکلگیری تحولاتی در مناسبات جهانی و روابط منطقهای و حتی داخلی ایران، روابط ایران و اروپا دوران نوینی را شکل داد. از اینرو، سیاحان متعددی از کشورهای مختلف اروپایی با اهداف متفاوت به ایران سفر کرده و هر کدام گزارشها، یادداشتها و سفرنامههایی از خود بهجا گذاشتند.
این سیاحان از طبقات مختلفی بودند: ۱. تجار و بازرگانان؛ ۲. جهانگردان (دریانورد، ماجراجویان و...)؛ ۳. سفیران و هیاتهای رسمی سیاسی؛ ۴. مبلغان مذهبی؛ ۵. هنرمندان و دانشمندان سیاح. این سیاحان که با اهداف و علایق گوناگون سیاسی، تجاری، علمی و مذهبی به ایران سفر میکردند، تابعیت ممالک مختلف را داشتند، از اینرو سفرنامههای آنان به زبانهای پرتغالی، اسپانیولی، هلندی، فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، روسی و ایتالیایی نوشته شده است که برخی از معروفترین این سفرنامهها به فارسی نیز ترجمه شده است.
اکتشافات جغرافیایی و حرکت غرب به سوی شرق: تا نیمه دوم قرن پانزدهم میلادی اقیانوس اطلس سدی در مقابل اکتشافکنندگان بود. اما در این زمان، معبری برای سفرهای جدید شد. در قرن پانزدهم با ساخت کشتیهای پیشرفته و قطبنما امکان دریانوردی فراهم شد. پرتغالیها اولین ملتی بودند که از این تحولات جدید استفاده کردند.
از اینرو، اکتشافکنندگان پرتغالی با عبور از دماغه امیدنیک به اقیانوس هند و خلیجفارس رسیدند. مهمترین هدف آنان تسلط بر تجارت شرق و مسیرهای بازرگانی (راه ادویه) و بهدست آوردن محصولات شرق و برقراری روابط تجاری مستقیم (قبلا از طریق دولتشهرهای ایتالیا کالاهای شرق را بهدست میآوردند) با آن بود. اینگونه بود که سواحل اقیانوس اطلس اهمیت فراوانی یافت و مرکز ورود کالاهای شرق، بهویژه ادویه از هند شرقی شد. در واقع با گشایش راه اقیانوس اطلس، عصر اکتشافات جغرافیایی آغاز شد و توسعه روابط غرب و شرق و افزایش آمد و شد در این دوران، موجب مسافرتهای گوناگون به شرق و ایران شد.
بخشهای گوناگونی در اروپا از اکتشافات حمایت کردند و تشویقکننده حرکت بودند، بنابراین اکتشافکنندگان و سیاحان از طبقات گوناگونی بودند: بازرگانان برای دستیابی به شهرها و بازارهای جدید پیشقدم شدند؛ کلیسای پروتستان و حتی کاتولیک حمایت کردند و درصدد فرستادن مبلّغ به سرزمینهای دستنخورده غرب و شرق بودند؛ جاهطلبیهای دولتهای جدید اروپا (تلاش برای بهدست آوردن مستعمره)؛ تشویق طبقه متوسط برای رسیدن به ثروت و مکنت طبقه اشراف؛ کنجکاوی اروپاییان درباره خاورزمین، بهویژه مطالب هیجانانگیز مارکوپولو درباره خاور دور و علاقه به کسب اطلاعات درباره مناطق و اقوام گوناگون بعد از رنسانس. از اینرو از همه این طبقات گوناگون در میان سیاحان عصر صفوی میبینیم. بنابراین تحولات در نظام بینالملل و روابط جهانی که در پی گشایش اقیانوس اطلس و عصر اکتشاف شکل گرفت، در رونق جهانگردی و سیاحت، عاملی مهم بود و ایران نیز از این تحولات تاثیرات پایداری پذیرفت.
با گشایش راه اقیانوس اطلس، روابط غرب و شرق گسترش فراوانی یافت. از جمله نتایج این حرکت، رونق مسافرتهای دریایی و ورود سیاحان اروپایی به شرق بود. پیدایش استعمار بهعنوان نتیجه سیاسی این حرکت اکتشافی و شکلگیری سرمایهداری در غرب بهعنوان نتیجه اقتصادی این تحول نوین، از جمله نتایج دیگر گشایش راه اقیانوس اطلس بهشمار میآید.
در این شرایط و بهدنبال ورود شمار فراوانی از سیاحان اروپایی به ایران، ادبیات سفرنامهای در دوران صفوی، از نظر کمی و کیفی، رشد گستردهای یافت. در واقع، بهدنبال اکتشافات جغرافیایی و حرکت غرب بهسوی شرق، آگاهی از مشرقزمین ضرورت یافت. این حرکت، مبانی خود را در آثار اندیشهگران سیاسی این دوران، بهویژه در کتاب «شهریار» از ماکیاولی، جستوجو میکرد. این اثر از چگونگی تشکیل شاهزادهنشینهای جدید سخن به میان آورده است. جالب این است که این اثر، اقدام شهریار را در استعمار سرزمینهای دیگر که در جهت منافع عمومی قلمداد میکرد، مشروعیت میبخشید.
- بخشی از یک مقاله به قلم حمید حاجیانپور