در سال ۱۹۳۵ در رشته ریاضیات از دانشگاه ییل لیسانس گرفت و بهدنبال آن فوقلیسانس علوم اقتصادی را در طول سالهای ۱۹۳۷-۱۹۳۵ که در کمیته طرحریزی منابع ملی در واشنگتن و بخش تحقیقات مالیاتی اداره خزانهداری ایالاتمتحده آمریکا مشغول به کار بود، اخذ کرد.
پدر وی منشی اجرایی سازمان امداد شرق نزدیک بود؛ سازمانی غیرانتفاعی که وظیفه کمک به ایتام بازمانده از کشتار دستهجمعی ارمنستان را بر عهده داشت. ویکری بعدها در سخنانش ذکر کرد که بزرگ شدن در نیوجرسی و نیویورک و نشستن بر سر میز با یتیمهای ارمنی، احساس دین بزرگی را نسبت به فقرا در او ایجاد کرده است. ویکری برای صرفهجویی در هزینه و پسانداز پول با والدینش زندگی میکرد، با مترو به مرکز شهر میرفت و پس از پیاده شدن از قطار، مسیر باقی مانده تا کلاس را با اسکیت طی میکرد. وی این کار را تا اواخر دهه ۱۹۴۰ ادامه داد. ویکری بهعنوان یک معترض وظیفهشناس در طول دوران جنگ جهانی دوم، بخشی از خدمات متناوب خود را به طراحی یک نوع مالیات بر ارث جدید در پورتوریکو اختصاص داد. دانشگاه کلمبیا به رسم قدردانی مدرک دکترای علوم اقتصادی را به وی اعطا کرد. رساله دکترای وی با عنوان «موارد مورد بحث در مالیاتبندی تصاعدی» بهعنوان یک اثر اقتصادی کلاسیک مجددا در سال ۱۹۷۲ به چاپ رسید. در این رساله وی نوعی مالیات بر درآمد بهینه را معرفی کرد که میتوانست به جای درآمدهای سالانه بر پایه درآمدهای طولانیمدت باشد.
ویکری از اعضای بنیانگذار در امر منابع، مالیاتبندی و توسعه اقتصادی بود. بخش اعظمی از تحقیقات کاربردی ویکری را ماموریتهای مشاوره در اموری نظیر مالیاتبندی موسسات عامالمنفعه، حملونقل و مشکلات شهری در برمیگیرد. ویکری کارهای بزرگی در زمینه قیمتگذاری انبوه به انجام رساند؛ ایدهای که در آن، جادهها یا سایر خدمات همگانی باید قیمتگذاری شوند تا مصرفکنندگان به هزینههای برخاسته از استفاده کامل از این خدمات و تقاضای مداوم برای آن توجه کنند. قیمتگذاری انبوه خدمات، علامتی است که هم مصرفکنندگان را مجبور به اصلاح رفتارشان میکند و هم سرمایهگذاران را وادار میسازد میزان خدمات را در جهت کاهش محدودیتها وسیعتر سازند. نظریه وی در شهر لندن بهطور عملی تا اندازهای اجرا شد. ویکری علاقه وافری به مسائل مربوط به رفاه بشر داشت و بیشتر پروژههای عملی را انتخاب میکرد. مطالعات وی روی قیمتگذاری مناطق تجمع وسایل نقلیه، دربردارنده این ایده بود که مسیرهای زنجیرهای و مسیرهای رفت و آمد قطارهای برقی باید بر مبنای میزان مصرف قیمتگذاری شوند. به این معنا که کرایه ورودی بیشتری به زمانهای اوج مصرف تخصیص یابد. نظریه قیمتگذاری انبوه در دستگاههای خدمات تلفنی، برقی و خطوط هوایی نیز به کار گرفته شد. این اقتصاددان کاناداییالاصل ساکن ایالاتمتحده آمریکا تجزیه و تحلیلهای بدعتآمیزی را برای مساله اطلاعات نامتقارن انجام داد و به همین دلیل هم نوبل اقتصاد گرفت.
در شرایط اطلاعات نامتقارن بهخاطر وجود این حقیقت که تصمیم گیرنده پایه بر مبنای اطلاعاتی ناقص تصمیم خود را اتخاذ میکند، کارآیی اقتصادی محدود میشود. برای مثال، ممکن است بانک دسترسی کاملی به پیشینه اعتباری حقیقی یک متقاضی وام نداشته باشد یا یک مامور دولتی ممکن است قادر به کسب اطلاعاتی کامل و دقیق درباره ظرفیتها و تواناییهای تولیدی مالیاتدهندگان نباشد. جیمز میرلیس نتایج عدم تقارنهای اطلاعاتی را بعدها بهطور جداگانه ارزیابی و از طریق قوانین ریاضی ثابت کرد که مالیاتبندی تصاعدی بر انگیزه فرد برای فعالیت تاثیر خواهد گذاشت. در سالهای بعد ویکری به مخالف مشهور و سرسخت آنچه خود، تحلیل مقدس متعادلسازی بودجه مینامید، مبدل شد. وی معتقد بود کاهش بودجه یعنی قدرت خرید کمتر برای مصرفکنندگان که در نتیجه به تولید کمتر و در نهایت افزایش میزان بیکاری منجر خواهد شد. به نظر ویکری پیگیری و پافشاری برای دستیابی به یک بودجه متعادل میتواند یک کشور را به سوی بحران و تنزل اقتصادی سوق دهد. ویکری طراح مزایده معروف به مزایده ویکری بود و زمینه کار را برای مطالعات آینده فراهم ساخت که ثابت میکرد، مالیاتبندی تصاعدی، انگیزه مالیاتدهنده را برای کار کاهش میدهد.
شهرت ویکری تنها بهخاطر ارائه نظریههای اقتصادی وی نبود، بلکه شخصیت خاص، غیرمعمول و عقیده عجیب وی مبنی بر اینکه یک کسری بودجه بزرگتر برای سلامت اقتصادی آمریکا لازم است، وی را به چهرهای مشهور مبدل ساخت. وی در سال ۱۹۴۹ به همراه همکار کلمبیایی خود، کارل شوپ، شالوده ساختار مالیاتی پس از جنگ ژاپن را طرحریزی کرد. به دنبال این کار چند ماموریت مالیاتی دیگر نیز در کشورهای پورتوریکو، ونزوئلا و لیبریا توسط وی انجام گرفت. ویکری همچنین به مدت یک سال بهعنوان مشاور امور مالی سازمان ملل متحد در کشورهای سنگاپور، مالزی، ایران، زامبیا، ساحل عاج، لیبی و سورینام فعالیت داشت. وی اگرچه در سال ۱۹۸۲ از شغل تدریس بازنشسته شد اما بهعنوان یک استاد برجسته، فعالیت خود را با انتشار کتابها و مقالات و همچنین حضور در بسیاری از سمینارها و جلسات بحث دانشگاه کلمبیا ادامه داد. علاوه بر این مکاتبات متناوبی را با ویراستاران و ناشران بسیاری از موسسات نشر کتاب انجام میداد. ویکری به دنبال دریافت جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۶، به روزنامهنگاران گفت: «من احتیاجی به پول جایزه نداشتم اما بهطور مسلم سخنرانی را واقعا میخواستم.»
منابع:
سایت آکادمی نوبل
- قنادان، محمود؛ (1391)، جوایز نوبل اقتصاد، تهران: موسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول.
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.