او در سال ۱۹۴۶ از دانشگاه بوداپست، دکترای جامعهشناسی و روانشناسی گرفت سپس در انستیتوی دانشگاهی جامعهشناسی به تدریس جامعهشناسی پرداخت اما چون عقاید ضدمارکسیستی داشت خیلی سریع به فعالیت خود پایان داد و در سال ۱۹۵۰ به شکل غیرقانونی به استرالیا رفت.
در استرالیا در یک کارخانه مشغول به کار شد و در دانشگاه سیدنی به تحصیل در رشته اقتصاد پرداخت. در سال ۱۹۵۳ فوقلیسانس گرفت.
در سال ۱۹۵۴ در دانشگاه کوئینزلند به تدریس پرداخت و در نهایت در سال ۱۹۵۶ در مقطع دکترای اقتصاد از دانشگاه استنفورد فارغالتحصیل شد. هارسانی در دوران حیاتش موفق به کسب هفت مدرک دکترای افتخاری از دانشگاههای مختلف دنیا شد.
این اقتصاددان میگوید: «من به واسطه قدرت تحلیلی و ظریف نظریه اقتصاد به علم اقتصاد جذب شدم اما به زودی دریافتم که این قدرت باید توسط نوآوریهای نظریه مبتنی بر نظریه تصمیمگیری جدید و نظریه بازی، افزایش یابد.» هارسانی در استانفورد به مطالعه آمار و ریاضیات پرداخت. این مطالعات برای وی بسیار مهم بود زیرا وی را با «نظریه بازیها» آشنا کرد.
در سال ۱۹۵۶ تعادل ریاضی زوزن و مدلهای معادله نش را توضیح داد و یک معیار جبری برای برخورد مطلوب با این موارد ارائه کرد. در سال ۱۹۵۸ به استرالیا بازگشت.
با توجه به آنکه نظریه بازیها در استرالیا شناخته شده نبود به آمریکا رفت و در سال ۱۹۶۴ با اساتید دانشگاه کالیفرنیا در برکلی ملاقات کرد. نظریه بازی به گفته آکادمی سلطنتی علوم سوئد که «از بازیهایی چون شطرنج و پوکر گرفته شده» در آنها بازیکنان ناچارند به جلو بیندیشند و نوعی استراتژی بر مبنای پیشبینی واکنشهای حریفان طراحی کنند.
تقابل و تعامل استراتژیها، مشخصه بسیاری از موسسات اقتصادی نیز هست و به همین دلیل، نظریه بازی در تجزیه و تحلیل های اقتصادی کاملا سودمند است. هارسانی در برکلی کار مهم و جدید خود را در نظریه بازی ادامه داد و کمک شایانی به رشتههای علم الاخلاق، انتخاب اجتماعی و اقتصاد بهزیستی کرد.
این نظریه در ابتدا برای درک مجموعه بزرگی از رفتارهای اقتصادی بهعنوان مثال نوسانات شاخص سهام در بورسِ اوراق بهادار و افتوخیز بهای کالاها در بازار مصرفکنندگان پدید آمد. تحلیل پدیدههای گوناگون اقتصادی و تجاری نظیر پیروزی در یک مزایده، معامله، داد و ستد، شرکت در یک مناقصه، از دیگر مواردی است که نظریه بازی در آن بهکار میآید.
امروزه ابتکار هارسانی نوعی استاندارد برای اقتصاد اطلاعات است که کاربرد نظریه بازی را توسعه بخشیده است. هارسانی با توجه به شناخت محدودی که نسبت به نظریه بازیها داشت، توسط جان نَش تشویق شد تا مقالهای در مورد نظریه بازیهای مشارکتی و غیرمشارکتی و بازیهای معامله و راهبردهایی مطلوب در این بازیها- آنچه که اکنون با عنوان «تعادل نش» نامیده میشود- بنویسد. وی از اواخر دهه ۱۹۶۰ نسبت به گسترش مدل نش در زمینه «نظریه بازی»، اقدام کرد و بر مبنای برآورد تغییرات واکنشی بازیکنان، طرحی برای پیشبینی حرکات رقیبان ارائه داد.
هارسانی در تحلیلهای خود به وجوه اخلاقی نیز اشاره میکند. نظریه بازی هارسانی نشان داد چگونه تفاوتهای موجود در اطلاعات قابل دسترسی برای عاملان اقتصادی بر تولیدات بازار و تسهیلات اقتصادی تاثیرگذار است. هارسانی نظریه خود را در مقالهای سه بخشی با عنوان، «بازیهایی با اطلاعات کامل که توسط بازیکنان غیبی بازی میشود» توصیف کرد که امروزه اساس امور مربوط به بازیهای دارای اطلاعات ناقص را تشکیل میدهد. انواع بازی را میتوان به شکل زیر طبقهبندی کرد:
۱- بازی با مجموع صفر: در این بازی سود یک بازیگر معادل زیان بازیگر دیگر است.
۲- بازی با مجموع غیر صفر: در این بازی تصمیمات یک بازیگر ممکن است به نفع همه بازیگران تمام شود.
۳- بازی تعاونی: در این نوع بازی امکان سازش و تبانی با دیگران وجود دارد.
۴- بازی غیرتعاونی: در این نوع بازی امکان سازش و تبانی بین شرکتکنندگان وجود ندارد.
هارسانی در سال ۱۹۶۵ به مقام استادی نائل شد و تا زمان بازنشستگی در سال ۱۹۹۰ به فعالیتش در هیات علمی دانشکده تجارت هاس ادامه داد. هارسانی همچنین عضو آکادمی ملی علوم، آکادمی علوم و هنر آمریکا و انجمن اقتصادسنجی بود. وی در نهم آگوست سال ۲۰۰۰ چشم بر جهان فروبست.
منابع:
- سایت جایزه نوبل
- قنادان، محمود؛ (۱۳۹۱)، جوایز نوبل اقتصاد، تهران: موسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.