نام پدرش جورج واشنگتن ایستمن و مادرش ماریا ایستمن بود. در همان سال تولد او، پدرش دانشکده اقتصاد ایستمن را در روچستر بنا کرد و چند سال بعد خانواده را برای زندگی به آنجا برد. در سال ۱۸۶۲ زمانی که دانشکده در حال شکلگیری و رشد بود، پدرش درگذشت و اندک سرمایهای را برای آنها به ارث گذاشت. در سال ۱۸۷۰ خواهر کوچکترش کتی نیز درگذشت. با پدید آمدن چنین شرایطی، جورج که تنها پسر خانواده بود برای سرپرستی و حمایت مالی مادر و خواهرش مجبور به ترک تحصیل و کار در بازار شد. ابتدا برای یک شرکت کوچک بیمه مشغول به کار شد و پس از آن به استخدام بانک محلی روچستر درآمد.
هنگامی که ۲۳ سال بیشتر نداشت یکی از همکارانش با مشاهده فعالیتهای خستگیناپذیر او پیشنهاد کرد که تعطیلات آخر هفته را به همراه مادر و خواهرانش به خارج از شهر بروند و به تفریح بپردازند. در میان کلام همکار دلسوز پیشنهادی مطرح شد که سرآغاز تحول زندگی جرج و تکنولوژی بشر به حساب میآمد. او گفت که برای ثبت خاطره آن روز گردش جورج دوربینی تهیه کند و از خانوادهاش چند عکس یادگاری بگیرد.
اگر چه جورج دوربینی اجاره کرد، اما هرگز تعطیلات آخر هفته را در بیرون از خانه نگذراند. سنگینی، حجم و گرانی اجاره یک دوربین یا حتی یک عکس تمامی فکر او را به خود مشغول ساخته بود؛ «آیا امکان ظهور دوربینی جدید با خصوصیات کاملا متفاوت وجود ندارد؟»
از همان روز به مدت سه سال، شبها و در ساعات بیکاری او مدام در آشپزخانه مشغول آزمایش موادی بود تا بتواند امولسیون ژلاتین را در جایگاه نگاتیو فیلم دوربین قرار دهد. سرانجام او در سال ۱۸۸۰ توانست ماشینی با قابلیت کارآیی با نگاتیو خشک برای تهیه عکس اختراع کند و به ثبت رساند.
در سال ۱۸۸۴ فعالیتهای کمپانی استمن که حال به یک کمپانی تولید فیلم تبدیل شده بود گسترش یافت و او توانست فیلمهای حلقهای را جایگزین نگاتیوهای شیشهای کند که با استقبال بینظیری مواجه شد.
سرانجام در سال ۱۸۹۲ کمپانی کداک ایستمن افتتاح شد، این کمپانی با ظهور خود انقلاب بزرگی در صنعت عکاسی دنیا پدید آورد. اندکی بعد کمپانی کداک توانست با به کارگیری چند نوآوری دیگر، دوربینهای سبک با کارآیی بسیار ساده را با نام کداک وارد بازار کند. شعار آنها با فرستادن این دوربینها به بازار این بود: «شما تنها یک دکمه را فشار دهید، ما بقیه کارها را انجام میدهیم.» در مدت زمان بسیار اندکی دوربینهای عکاسی کداک در سراسر جهان شهرت یافت و میزان تقاضای آن به شدت سرعت گرفت.
در سال ۱۹۰۲ جورج ایستمن که به یک ثروتمند مشهور تبدیل شده بود، تصمیم گرفت تا خانهای را که همیشه در خوابهای کودکیاش میدید، بنا کند. از همین رو مشهورترین آرشیتکت آن دوران در ایالات متحده- جی.فاستر وارنر- را به خدمت گرفت و ساخت خانه را آغاز کرد. خانهای به مساحت ۳۲۰۰ متر با ۵۰ اتاق و مجهزترین سیستم گرمایش، تلفن و برق و از همه مهمتر با طراحی داخلی طراحان کاخ سفید که هزینه ساختش مبلغی معادل ۳۳۵ هزار دلار آن زمان شد.
از خصوصیات بارز ایستمن میتوان به سخاوتمندی و علمدوستی او اشاره کرد. از آنجا که او در دوران نوجوانی به دلیل مصائب مالی و خانوادگی نتوانسته بود ادامه تحصیل دهد، در این دوران که صاحب مال و شهرت شده بود همواره به موسسات آموزشی کمکهای شایانی میکرد. او در دوران حیاتش مبلغی معادل ۲۰ میلیون دلار به موسسه تکنولوژی ماساچوست اهدا کرد. همچنین مرکز فناوری روچستر مبلغی معادل ۶۲۵ هزار دلار در سال ۱۹۰۱ از ایستمن بهعنوان هدیه دریافت کرد. او همچنین هدیهای معادل ۲ میلیون دلار به هر یک از موسسات آموزشی تاسجی و همپتون هدیه داد.
سرانجام در ۱۴ مارس ۱۹۳۲ این مخترع بزرگ و انساندوست دار فانی را وداع گفت. هنگامی که جسد او را به خاک میسپردند، آخرین جمله وصیتنامه او توجه همگان را به خود جلب کرد: «من کارم را انجام دادم. پس ماندن دیگر لزومی ندارد.»
و اما شرکت «کداک» که مشهورترین شرکت عکاسی قرن بیستم محسوب میشد در سال ۲۰۱۲ اعلام ورشکستگی کرد. کارشناسان دلیل ورشکستگی کداک را ناتوانی آن در تطبیق با پیشرفتها و تحولات بنیادین دنیای عکاسی در پی ورود دوربینهای دیجیتال دانستند. این وضعیت باعث شده بود تا ارزش سهام کداک در ۱۵ سال از ۳۱ میلیارد دلار به کمتر از ۱۵۰ میلیون دلار کاهش یافته و تعداد کارکنان آن در مرکز اصلی شرکت هم از ۶۰ هزار نفر به هفت هزار نفر تنزل پیدا کند.
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.