نگاهی به زندگی رونالد کوز نظریهپرداز بنگاهها
او سپس برای ادامه تحصیل به همراه دوستان خود و مبدع بحث انتخاب عمومی یعنی دانکن بلک طی سالهای ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۴ به مدرسه اقتصاد و بازرگانی داندی (Dundee) رفت. کوز سالهای ۳۵-۱۹۳۴ را در دانشگاه لیورپول سپری کرد و سپس مجددا به LSE بازگشت و تا سال ۱۹۵۱ در آنجا ماند. او سپس برای تدریس به آمریکا و دانشگاه بوفالو رفت و تا سال ۱۹۵۸ همانجا روزگار سپری کرد. وی پس از یک سال مطالعه در مرکز مطالعات پیشرفته علوم رفتاری دانشگاه استنفورد، دعوت دانشگاه ویرجینیا را در سال ۱۹۵۹ پذیرفت و به آنجا عزیمت کرد. هرچند اندیشه کوز در ارتباط تنگاتنگ با مکتب شیکاگوست، اما دو کار اصلی او یعنی «ماهیت بنگاه» (۱۹۳۷) و «مساله هزینه اجتماعی» (۱۹۶۰) قبل از رفتن او به شیکاگو در سال ۱۹۶۴ برای تدریس در دانشکده حقوق و همکاری با آرون دیرکتور نگاشته شد. کوز در سال ۱۹۸۱ از دانشگاه شیکاگو بازنشسته شد.
برخلاف اینکه اغلب اقتصاددانان کوز را با دو مقاله کلاسیک در زمینه بنگاه و هزینه اجتماعی میشناسند، او مقالات وسیعی در حوزههایی نظیر حسابداری، تبلیغات، کالای عمومی، مازاد مصرفکننده، قیمتگذاری خدمات دولتی، تئوری انحصار، باجگیری (blackmail)، نقش اقتصادی دولت و تاریخ اندیشه اقتصادی دارد. کارهای کوز را میتوان در موضوعات زیر دستهبندی کرد:
۱. تبیین نقش مهمی که نهادهایی مثل بنگاه، بازار و قانون در تعیین ساختار و عملکرد اقتصادی ایفا میکنند.
۲. جایگاه هزینههای مبادلاتی در فعالیت اقتصادی و نیاز به رویکرد رقابتی نهادی در سیاستگذاری اقتصادی.
۳. اجتناب از نظریهپردازی انتزاعی.
ردپای این موضوعات را میتوان در کتابهای «بنگاه، بازار و حقوق» (۱۹۹۸) و «گفتارهایی در علم اقتصاد و اقتصاددانان» (۱۹۹۴) پیدا کرد که ترکیب آنها مهمترین نظرات کوز را در بر میگیرد. اولین اثر مهم کوز در زمینه رفتار بنگاه و سازمان است که تحلیل شکلگیری انتظارات تولیدکننده به همراه فولر (۱۹۳۵) بخشی از آن است. او در این مقاله تبیینی از تئوری الگوی تار عنکبوتی ارائه میدهد که طی آن، تولیدکننده برمبنای انتظار قیمتی خود از آینده اقدام به قیمتگذاری میکند. طبق این الگو تعدیل در عرضه منتج به افزایش عدم تعادل در چرخه اقتصادی میشود.
کوز و فولر دریافتند که این توضیح اشتباه است و تولیدکنندگان در واقعیت، انتظارات خود از قیمت و هزینه را به سرعت تعدیل میکنند و پیشبینی تغییرات تقاضا و عرضه طبق این مدل دچار خطا میشود. هرچند این مدل بعدها توسط موث (۱۹۶۱) در یکی از مقالات کلاسیک انتظارات عقلایی مورد اشاره قرار گرفت. کوز با فولر و رونالد ادواردز روی موضوعات مشترک در حسابداری و اقتصاد نیز همکاری داشته که ماحصل آن اشاره به ضعف حسابداری در نشان دادن هزینهها و غفلت از مفهوم هزینه فرصت است.
رونالد کوز تالیفات دیگری نیز در زمینه انحصار و رقابت ناقص دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم. مقاله «دوام و انحصار» (۱۹۷۲) نشان میدهد بنگاه انحصاری که به تولید کالای بادوام مشغول است، مجبور خواهد شد کالای خود را در قیمت رقابتی عرضه کند، مگر اینکه درجه دوام کالا را کاهش دهد یا تن به قراردادهایی بدهد که طبق آنها متعهد به محدود ساختن تولید شود. این ادعا به «حدس کوز» مشهور است. مقاله دیگر یعنی«هزینه نهایی مجادله» (۱۹۴۶) را میتوان تاثیرگذارترین کار وی در زمینه انحصار و مبادله با قیمتگذاری برحسب منفعت عمومی و مقررات دانست. پیش از این مقاله، ابا لرنر و دیگران مدعی بودند قیمتگذاری مبتنی بر هزینه نهایی (marginal cost pricing) در صورتی که با یارانه دولت همراه شود، کارآترین سیاست قیمتگذاری خدمات دولتی خواهد بود اما کوز برخلاف این ادعاها، در این مقاله استدلال کرد که قیمتگذاری مبتنی بر هزینه نهایی نامطلوبتر از سیستم قیمتگذاری چندبخشی (multi-part pricing) است و حتی در حقیقت میتواند بدتر از قیمتگذاری برمبنای هزینه متوسط (average cost pricing) باشد. این مقاله و سه مقاله بعد از آن، بیانگر یکی از ایدههای اصلی کوز است: در ارزیابی بهرهوری تولیدات اقتصادی، باید تمرکز گسترده (و نه محدود) بر منافع، هزینهها و انگیزهها داشت.
دو اثر تاثیرگذار دیگر کوز عبارتند از «ماهیت بنگاه» (۱۹۳۷) و «مساله هزینه اجتماعی» (۱۹۶۰) که دلیل اختصاص جایزه نوبل به کوز محسوب میشوند. کوز در ماهیت بنگاه، به این پرسش پاسخ میدهد که چرا بنگاهها وجود دارند و عامل موثر در وسعت فعالیت آنها چیست. او جواب را در مفهوم هزینه مبادله میداند که اقتصاددانان تا همین اواخر توجه اندکی به آن داشتهاند. به اعتقاد کوز، بنگاهها زمانی ظهور و بروز دارند که هزینه داخلی آنها کمتر از هزینه مبادله در بازار باشد و بالطبع زمانی که هزینه مبادله در بنگاه از هزینه مبادله بازار پیشی بگیرد، بنگاه از بازار خارج خواهد شد. هرچند انتشار این مقاله تا اوایل دهه ۱۹۷۰ مورد استقبال چندانی قرار نگرفت، اما بعد از آن، الیور ویلیامسون، ارمن آلچیان، هارولد دِمسز و دیگران از این مقاله کوز جهت توسعه مفهوم هزینه مبادله، فرایند قرارداد و سازماندهی بنگاه در تحلیل اقتصادی استفاده کردند.
کوز گفته است؛ «در آغاز تفکر اقتصادیام، سوسیالیست بودم. تا اینکه در سال ۱۹۳۱ در سمینار آرنولد پلانت شرکت کردم. او مرا با دست پنهان آدام اسمیت و مزایای اقتصاد رقابتی آشنا کرد.»
منابع: سایت تحلیلی جادوی اقتصاد، ویکیپدیا
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.