او در سال ۱۹۵۳ در ترویز فرانسه متولد شد و در سال ۱۹۸۱ دکترای خود را از انستیتوی فناوری ماساچوست دریافت کرد. وی هماکنون مدیریت موسسه صنایع اقتصادی فرانسه را برعهده دارد. تیرول همچنین عضو شورای تحقیقات استراتژیک فرانسه، عضو کمیته اجرایی موسسه مطالعات پیشرفته تولوز و عضو مدرسه اقتصاد تولوز است.
آکادمی نوبل درباره وی نوشت: تیرول یکی از تاثیرگذارترین اقتصاددانان دوران ماست. وی تحقیقات تئوریک مهمی در برخی حوزهها انجام داده است، اما مهمترین تحقیق وی در مورد چگونگی فهم و نظمبخشیدن به صنایعی است که چند شرکت قدرتمند معدود در آن حوزه فعالیت دارند. بسیاری از صنایع تحت انحصار چند شرکت بزرگ یا یک شرکت انحصاری قرار دارند. چنین بازارهایی که از مقررات تنظیمکننده محکمی برخوردار نیستند، اغلب از نظر اجتماعی تاثیرات نامطلوبی را ایجاد میکنند. از جمله اینکه قیمتهای ارائهشده از سوی این شرکتها مبتنی بر هزینههای تولید نیست یا اغلب این شرکتها، شرکتهای غیرمولدی هستند که از طریق مسدودکردن مسیر ورود شرکتهای جدید و مولدتر به حیات خود ادامه میدهند.
اقتصاددانان از اواسط دهه ۱۹۸۰ و پس از آن ژان تیرول روحی تازه در پیکر تحقیقات مربوط به این نوع عملکردهای نامطلوب در بازار دمیدهاند. قبل از تیرول، محققان و سیاستگذاران بهدنبال اصولی کلی برای تمامی صنایع بودند. آنها از قواعد سیاستگذاری سادهای نظیر تعیین سقف افزایش قیمت برای شرکتهای انحصارگرا و ممنوعیت همکاری بین شرکتهای رقیب حمایت میکردند، در حالی که همکاری بین شرکتهایی با جایگاههای متفاوت از نظر زنجیره ارزش را مجاز میدانستند.
تیرول بهلحاظ تئوریک نشان داد که چنین قواعدی ممکن است در شرایطی مشخص بهخوبی موثر واقع شوند، اما در برخی شرایط دیگر بیش از آنکه سودمند باشند، ضرر بههمراه داشته باشند. محدودکردن سقف افزایش قیمتها میتواند انگیزههایی قوی به شرکتهای انحصارگرا برای کاهش قیمتها بدهد که البته یک قانون خوب برای جامعه است، اما ممکن است اجازه سودهای کلان را نیز بدهد.
همکاری در زمینه تعیین قیمت در درون بازار معمولا امری مضر است، اما همکاری در زمینه ایجاد کنسرسیومی بین شرکتها در ارتباط با ثبت اختراع در یک فناوری خاص میتواند برای همه مفید فایده باشد. ادغام یک شرکت با شرکت تامینکننده مواد مورد نیازش میتواند موجب تشویق نوآوری شود، اما در عین حال امکان دارد رقابت را از بین ببرد.
تیرول در گفتوگویی درباره مفهوم قدرت بازار و تنظیم مقررات در ساختار فکر و کار نظری خودش، چنین میگوید: «این به معنای کارآمدتر کردن بازارهاست، بهخاطر اینکه نمیتوانیم مبادله آزاد در تمام بازارها داشته باشیم. بعضی بازارها رقابتی نیستند و مشکلاتی در آنها وجود دارد بهخاطر اینکه شرکتهای اندکی آنجا حضور دارند. همیشه بخشهایی در اقتصاد هست که در آنجا شرکتها و کسبوکارهای نسبتا اندکی حضور دارند مثلا شبکه انتقال برق. نمیتوانیم پانزده شبکه انتقال برق در فرانسه داشته باشیم، همیشه یک شبکه خواهد بود. همچنین چیزی وجود دارد که «قدرت بازار» نامیده میشود، یعنی شرکتها و کسبوکارها میتوانند قدرتشان را در بازار و تعرفه قیمتها را برای مصرفکنندهها افزایش دهند. ایدهای که ما اینجا در تولوز داریم، انجام تحقیقات برای ایجاد دستورالعملهایی برای حق رقابت (در حمایت از حق رقابت) است. چیزی که به ما اجازه میدهد بگوییم، باید بر شرکتها نظارت کنیم، بعضی مواقع باید دخالت کرد اما بدون آسیبزدن به پویایی بخشهای مختلف اقتصادی.»
تا پیش از فعالیتهای تیرول، سیاستهای رایجی که از سوی دولتها برای جلوگیری از تبعات منفی انحصار اجرا میشد، مواردی نظیر تعیین سقف افزایش قیمت برای شرکتهای انحصارگر و ممنوعیت همکاری بین شرکتهای رقیب بود، اما تیرول و سایر اقتصاددانانی که در این زمینه کار میکردند به لحاظ تئوریک نشان دادند که چنین قواعدی ممکن است در شرایطی مشخص به خوبی موثر واقع شوند، اما در برخی شرایط دیگر بیش از آنکه سودمند باشند، ضرر به همراه داشته باشند. نتیجه تحقیقات تیرول و سایر اقتصاددانان حوزه سازماندهی صنعتی به دو راهبرد مشخص منتهی شد: سیاستگذاری رقابت و تنظیم مقررات. این دو سیاست در حال حاضر عملا از موضوعات مورد بحث در شاخه سازماندهی صنعتی مرتبط با سیاستگذاری اقتصادی است و بسته به اینکه سیاستگذار رفاه مصرفکننده را در نظر بگیرد یا رفاه کل بازار را (هم تولیدکننده و هم مصرفکننده)، توصیههای متفاوت سیاستی را در پی خواهد داشت.
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.