آکرلوف، نظریهپرداز اطلاعات نامتقارن
جایزه نوبل سال ۲۰۰۱ در اقتصاد به مایکل اسپنس، جورج اکرلوف و جوزف استیلیتز بهخاطر بسط و پیشبرد نظریه اطلاعات نامتقارن تعلق گرفت. بهطور مشخص، اکرلوف نشان داد که نامتقارنی اطلاعات ممکن است موجب افزایش انتخاب ناجور در بازارها شود. بهعلت اطلاعات ناقص وامدهندگان یا خریداران اتومبیل، وامگیرندگانی که برنامه روشنی برای بازپرداخت اقساط وام ندارند و فروشندگان اتومبیلهای بیکیفیت، با جار و جنجال مانع ورود دیگران به بازار میشوند.
اسپنس نشان داد که در شرایط خاص، واسطههای مطلع میتوانند با انتقال اطلاعات خصوصی خود به واسطههای کم اطلاع، درآمد بازار خود را بیشتر کنند. به این ترتیب، مدیر شرکت با صرف مخارج اضافی برای مالیات سود سهام، خبر از بالا بودن سود میدهد. استیلیتز خاطرنشان کرد که واسطه کماطلاع، گاهی میتواند با عمل «سرندکردن»، برای مثال با ایجاد حق انتخاب در فهرستی از چند قرارداد برای یک معامله معین، اطلاعات واسطهای مطلعتر را بهدست آورد.
به این ترتیب، شرکتهای بیمه میتوانند با ارائه بیمهنامههای متفاوت که در آنها حق بیمه به تناسب کسورات خسارت بیمه کاهش مییابد، مشتریان خود را از نظر خطرپذیری به چند طبقه تقسیم کنند. مقاله سال ۱۹۷۰ اکرلوف با عنوان «بازار نابهسامان» تنها مطالعه تحقیقی با اهمیت در ادبیات اقتصاد اطلاعات است. ایده وی ساده اما ژرف و فراگیر است و آثار متعدد و کاربرد گسترده دارد. در این مقاله اکرلوف اولین تحلیل رسمی از بازارهایی را که با مشکل اطلاعاتی انتخاب ناجور روبهرویند، معرفی کرد.
وی نوعی بازار کالا را معرفی میکند که در آن، بهاصطلاح رایج، فروشنده اطلاعات بیشتری از خریدار دارد. اکرلوف به کمک فرضیه علمی نشان میدهد که مشکل اطلاعاتی ممکن است موجب توقف کل بازار شود یا بهصورت انقباضی، بازار را به انتخاب ناجور محصولات کمکیفیت سوق میدهد. اکرلوف علاوه بر این به رواج و اهمیت موضوع نامتقارن بودن اطلاعات از این نوع و انواع مشابه آن، بهویژه در کشورهای درحال توسعه اشاره دارد.
یکی از مثالهایی که وی درباره انتخاب ناجور به تصویر کشیده، از بازارهای اعتباری هندوستان در دهه ۱۹۶۰ گرفته شده است که در آن وامدهندگان محلی نرخ بهرهای دو برابر نرخ بهره شهرهای بزرگ، منظور میکردند. به هرحال، واسطهای که از شهر پول قرض میکند و در شهرهای کوچک قرض میدهد، اما از وضعیت اعتباری وامگیرنده بیاطلاع است، با خطر جذب وامگیرندگانی که توانایی کمی در بازپرداخت اقساط دارند روبهروست و در نتیجه ممکن است با زیان سنگین مواجه شود.
یکی دیگر از مثالهای درج شده در مقاله اکرلوف، مشکلات اشخاص مسن در استفاده از بیمه درمانی فردی و تبعیض قائل شدن در مورد اقلیتها در بازار کار است. یکی از نکات مهم مقاله بازار نابسامان این است که واسطههای اقتصادی ممکن است انگیزهای قوی برای پوشاندن آثار زیانبار مشکلات اطلاعاتی بر کارآیی بازار، داشته باشند.
اکرلوف در این باره بحث میکند که بسیاری از نهادهای بازار را میتوان بهعنوان نهادهای خودجوشی تلقی کرد که در تلاش برای حل مشکلات ناشی از اطلاعات نامتقارن پدید آمدهاند. مثالی از این قبیل عبارت است از تضمین واسطههای اتومبیل، و نمونههایی از قبیل اسم تجاری، فروشگاههای زنجیرهای، واگذاری حقامتیاز و انواع مختلف قراردادها.
منبع مقالهای به قلم دکتر یدالله مکرمی
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.