در دانشنامه لاروس از زاگرس بهعنوان نام درهای نفتخیز یاد شده است. رومن گیرشمن، باستانشناس فرانسوی نیز زاگرس را نام قبیلهای میداند و مینویسد: «حرکت عمومی قبایل ایرانی هنوز به پایان نرسیده بود که قبیله سومی از قبیلههای مهم ایرانی
به نام «Zikirtu» یا «ساگارتی» به سوی نواحی شرقیتر رفتند و مستقر شدند.» هرودوت نیز از همین قبیله صحراگرد با نام «ساگارتی» یاد میکند و مینویسد: «قبیلههای دیگر که صحراگردند از این قرارند: داینها، ماردها، دروپیکها و ساگارتیها.»
دیاکونوف نیز در کتاب مشهور خویش یعنی «تاریخ ماد» در شرح حمله آشوریها به پارسوا و به استناد کتیبههای خواندهشده مینویسد: «بهطوریکه در متن تصریحشده، آخرین نقطه لشکرکشی ظاهرا زاکروتی بود.» و اما زاگرس، این گستردهترین رشته کوه ایران، دهههاست که در مسیر زوال قرار گرفته است.
هر سال به دنبال آغاز فصل خشکی گیاهان و گرمای هوا، آتشسوزی در مناطق جنگلی به سرعت فراگیر میشود. در سالهای اخیر این روند ویرانگر چنان ابعادی یافته است که برخی کارشناسان آن را بلای آخرالزمانی اکوسیستم ایران نامیدهاند.
افزون بر سوداگری مافیای زغال و گروههای خاص، جنگلخواری و تصرف بافتهای طبیعی نیز در نابودی محیط زیست کشور نقش پررنگی دارد؛ از جنگلهای هیرکانی در نواحی شمال و نوار مرزی دریای خزر گرفته تا البرز و زاگرس و مناطق مرکز و جنوب کشور.
جنگلهای ایران شامل ۱۴میلیون هکتار میشود که حدود نیمی از آن شامل جنگلهای زاگرس میشود. قدمت جنگلهای نواحی زاگرس ۵۵۰۰سال تخمین زده میشود که در ۹استان کشور گسترده است. در این میان حدود ۷۰درصد تیپ گونههای جنگلی زاگرس «بلوط» است؛ این درخت تاریخی و محبوب مافیای زغال.
علاوه بر بلوط ۱۸۰گونه درخت و درختچه مانند بنه، بادامک، ارژن، گلابی وحشی و... در منطقه زاگرس یافت میشود که نشانگر ارزش ژنتیکی جنگل است. مهندس مرتضی ابراهیمی رستاقی طی تحلیلی با اشاره به ویژگیهای منحصربهفرد جنگلهای زاگرس نوشته است: وسعت جنگلهای زاگرس در دورههای آغازین شکلگیری ۱۲میلیون هکتار بوده که در دوره کنونی به ۶میلیون هکتار کاهش یافته است.