مرد پیروزیهای درخشان
این رویدادها با حمله افغانها و سقوط اصفهان آغاز میشود و با یورش عثمانی به ارمنستان شرقی (بخش ایرانی)، فتح ایروان، و سپس ظهور نادر ملقب به طهماسب قلیخان و پیروزیهای درخشان وی بر افغانها و عثمانی و برقراری دوباره حاکمیت ایران بر مناطق از دست رفته ادامه مییابد. کتاب تاریخ پادشاه پارسی که در واقع تاریخ نادرشاه است با تاج گذاری نادرشاه به پایان میرسد.
از زندگی آبراهام ایروانی آگاهی اندکی در دست است. او در انجامه یا یادگارنامه کتاب که با خط خود به یادگار گذاشته، خود را آبراهام پسر اوهانس، اهل ایروان مینامد و نیز میگوید سالها در میان عثمانیها و پارسیها زندگی کرده و رویدادهای سالهای ۱۷۲۴م. تا ۱۷۳۴م. را به چشم خود دیده و با دست خود نگاشته است. سبک نگارش او که به زبان گفتاری یا عامیانه ارمنیان ارمنستان شرقی آن زمان نوشته شده و دور از نثر روان ادبی ارمنی کهن (به ارمنی: گرابار) است، نشان میدهد به طبقه روحانی یا اشراف و نجیبزادگان تعلق نداشته است.
آبراهام در کتاب خود اصطلاحات نظامی بسیاری که در ارتش عثمانی و ایران کاربرد داشته بهکار میبرد، از جمله بیرق، بیرقدار، توپ، ینیچری، قول (غلام)، جبهچی، لاغمچی، سردن کچدی، دال قلیج، زنبورکچی، ایشیکآقاسی، قورچی باشی، مطریس، یوزباشی، چرخ فلک و غیره و این گویای شناخت نزدیک وی از تقسیمات لشکری و امور نظامی است.
با جمع بندی این مطالب میتوان گمان برد که او یک نظامی بوده، یا کسی که با ارتش و جنگ سر و کار داشته است و شاید بازرگانی که در کار تدارکات ارتش شرکت داشته و با آن داد و ستد میکرده است. آبراهام در بخش اول کتاب، از حمله محمود افغان به اصفهان، تسلیم شاهسلطانحسین و گریز یکی از پسران وی به نام طهماسب از دست افغانها، رفتن وی به تبریز و گردآوری قشون برای جنگ با افغانها سخن میگوید.
قشون طهماسب به فرماندهی فریدون خان به اصفهان تاخت و با افغانها جنگید، اما شکست خورد و سراسر از دم تیغ گذشت. فریدون خان با پانصد سرباز به تبریز نزد طهماسب گریخت. بخشهای دوم تا پنجم کتاب دارای گزارشهایی منحصربهفرد از تصرف قلعه ایروان به دست عثمانی است. آبراهام مینویسد که عثمانیها پس از تصرف تفلیس به سوی ایروان به حرکت درآمدند و در نزدیکی ایروان روستای بزرگ کاربی را محاصره کردند.
ساکنان روستا به مقاومت برخاستند و از خان ایروان درخواست کمک کردند، اما چون کمکی دریافت نشد سرانجام پس از چهل روز مقاومت تسلیم شدند. قشون عثمانی به فرماندهی عبدالله پاشا کوپراوغلی، به ایروان رسید و قلعهشهر را محاصره کرد.
عثمانیها خواستار تسلیم شهر شدند، اما حاکم ایرانی شهر به نام مهرعلی خان درخواست را رد کرده، همراه قشون نگهبان و ساکنان ارمنی شهر به دفاع از شهر برخاستند و با نبردی حماسی که آبراهام یروانتسی آن را با جزئیات بسیار نقل میکند از ورود سربازان عثمانی به شهر جلوگیری کردند. اما شمار مدافعان شهر روز به روز کاهش مییافت و از سوی دیگر به قشون عثمانی نیز نیروهای تازه نفس افزوده میشد. شهر در ۷ ژوئن ۱۷۲۴ سقوط کرد، اما ارگ شهر هنوز تسلیم نشده بود، تا آن که بنا به درخواست مهرعلیخان، حاکم ایروان، آستوازادور کاتولیکوس ارمنیان وساطت کرد و پس از مذاکراتی چند با عبدالله پاشا، ارگ شهر نیز تسلیم شد. بنا به قولی که عبدالله پاشا داده بود مهرعلی خان آزاد شد و به ایران بازگشت، اما سه تن از بزرگان ایرانی را در جوالی فروکرده به رود زنگی (هرازدان کنونی) انداختند. ایروان سرانجام پس از شصت روز مقاومت، در ۲۰ آگوست ۱۷۲۴م. کاملا به دست عثمانی افتاد. قشون عثمانی سپس به پیشروی ادامه دادند و شهرهای خوی، تبریز و همدان را تصرف کردند(بخش۸ ـ۶ کتاب).
افغانها که اصفهان را در تصرف داشتند برای جلوگیری از پیشروی عثمانی به رویارویی میشتابند و در جنگی که روی میدهد عثمانی شکست میخورد و تن به صلح میدهد (بخش۹). در بخش دهم، آبراهام به طهماسبقلیخان (نادرشاه افشار آینده) و جنگهای وی با افغانها و پیروزی بر زلالخان و ملازعفران و تصرف شهرهای شیراز، یزد، دزفول و شوشتر میپردازد و سرکوب بیرحمانه شورشیان بختیاری را شرح میدهد.
نادر پس از این پیروزیها برای تصرف همدان به آنسو میرود. همدان در دست عبدالرحمان پاشا، حاکم عثمانی، بوده که با نزدیک شدن طهماسب قلیخان شبانه از آنجا گریخته و شهر را تسلیم میکند. نادر پس از آن تبریز را از دست عثمانی خارج کرد (بخش ۱۲) و سپس به شرق کشور رفت تا هرات را از افغانها بازپس گیرد. او طی محاصرهای طولانی هرات را به تسلیم واداشت و تصرف کرد (بخش۱۳).
در آن زمان شاه طهماسب در اصفهان مستقر بود و به رغم هشدارهای نادر که بدون اجازه وی با عثمانی نجنگد و صبر کند که او از شرق کشور برسد، شاه طهماسب که خواستار اظهار وجود بود، گوش نداد و برای جنگ با عثمانی از اصفهان بیرون آمد.
در حوالی همدان با آنان جنگید و شکست خورد و دوباره به اصفهان گریخت (بخش۱۴). نادر که از این موضوع سخت برآشفته بود به اصفهان بازگشت و در این فکر بود که طهماسب را بهگونهای از سر راه بردارد. او با رسیدن به شاه طهماسب بار دیگر به وی ابراز فرمانبرداری کرد و روابط صمیمانهتری با وی برقرار کرد تا بتواند او را به دام انداخته از تخت پادشاهی براندازد.
روزی مجلس جشنی برگزار کرد و شاه طهماسب را به بزم و شراب خواری دعوت کرد و در حالی که شاه کاملا سرمست بود وی را دستگیر کرد، سپس موضوع شراب خواری و بیلیاقتی شاه طهماسب را با بزرگان دربار صفوی درمیان گذاشت و او را خلع کرد و فرزند شش ماهه وی به نام عباس را به تخت پادشاهی نشاند (بخش۱۵). آبراهام ایروانی در بخشهای بعدی کتاب از شورش دوباره بختیاریها و سرکوب آنان مینویسد. نادر پس از سرکوب شورشها به بغداد لشکرکشی میکند و آن را در محاصره میگیرد.
در جنگی که در میگیرد به علت خطای استراتژیک نادر و دور ماندن از رودخانه، قشون وی دچار تشنگی شده و در اثر ضربات توپخانه عثمانی پراکنده میشود. نادر پس از این شکست نیروهایش را دوباره در همدان گرد میآورد و پس از چند لشکرکشی و جنگ برای حمله به قفقاز آماده میشود. حمله نادر به قفقاز جنوبی موفقیت آمیز بود. او شروان، شماخی، گنجه، ایروان، تفلیس و دیگر نقاط آن خطه را از دست عثمانی خارج کرد و لزگیها را نیز شکست داد و آرام کرد.
نادر با تصرف این مناطق روی به قارص نهاد و با قشون انبوه عثمانی به فرماندهی کوپراوغلی عبدالله پاشا روبه رو شد. آبرهام ایروانی قشون عثمانی را ۳۰۰ هزار و قشون ایران را ۷۵ هزار تن مینویسد. نادر با استفاده از تاکتیک فرار، قوای عثمانی را از استحکامات بیرون کشید و با حملهای سهمگین آنها را سراسر در هم کوبید. عبدالله پاشا به دست قوای ایران افتاد و سپس کشته شد. نادر برای وی مقبرهای زیبا ساخت و او را دفن کرد (بخش۲۱). بخش پایانی کتاب، به قوریلتای مغان اشاره دارد که آبراهام به اشتباه آن را دامغان مینویسد.
در این اجلاس همه بزرگان و امیران کشور گرد آمدند و نادر در سخنرانی خود به آنان چنین گفت: «میدانید شما را برای چه خواندهام؟ از مدتها پیش تا این تاریخ بهخاطر شما شمشیر میزنم، دشمن شما را شکست دادهام، افغانی و عثمانی و مسکوی را سراسر گریزان و کشتار و نابود کردهام.
اکنون پادشاهی بر خود بگمارید.» فضای حاکم بر اجلاس چنان بود که همگان از روی ترس رای به پادشاهی نادر دادند و او از سوی بزرگان به پادشاهی ایران نشست (بخش ۲۱). تاریخ پادشاه پارسی منبعی مستقل برای پژوهش و بررسی رویدادهای پیشگفته است.