اوراق ذیقیمت
کتاب در شش بخش تدوین شده است و خواننده در فصل اول با تاسیس کنسولگری روسیه در مشهد و فعالیتهای جانبی آن آشنا میشود. روسها اولین کشور خارجی هستند که در مشهد موفق به تاسیس کنسولگری شدند.
این کشور فعالیت رسمی خود را در مشهد با ایجاد کارپردازی شروع کرده است. آنها برای گرفتن اجازه افتتاح کنسولگری ناصرالدینشاه قاجار را تحت فشار گذاشتند، ابتدا شاه در برابر تقاضای روسها مقاومت کرد؛ ولی از آنجا که مجبور بود تعادلی میان اقدامات دو ابرقدرت پدید آورد، در برابر امتیازاتی که برای کشتیرانی در کارون به انگلیسیها داده بود، به آن کار رضایت داد.
بنابراین در سال ۱۳۰۵ ق./ ۱۸۸۸ م. مسیو ولاسف که قبلا سرکنسول روسیه در رشت بود در این زمان بهعنوان سرکنسول روسیه در مشهد معرفی شد. کنسولگری روسیه در سال ۱۸۸۹ م./ ۱۳۰۶ ق. در مشهد گشایش یافت و پرچم روسیه در ساختمانی واقع در محله چهارباغ مشهد نصب شد.
مسیو ولاسف تا سال ۱۸۹۶ م./ ۱۳۱۴ ق. کنسول روسیه در مشهد بود. بعد از او م. پونامتیدین در ژوئیه ۱۸۹۷ م./ ۱۳۱۴ ق. وارد مشهد شد.مهمترین مطالبی که در این فصل مورد واکاوی قرار گرفته تاسیس کنسولگری روسیه در دوره قاجار و عملکرد آن از طریق ایجاد موسساتی همچون بانک استقراضی و درمانگاه خیریه است.
سپس نویسنده به عملکرد سرکنسولگری روسیه در دوره رضا شاه به مطالبی از قبیل فعالیت تجارتخانههای روسی از زمان کلنل محمدتقی خان پسیان، فعالیتهای جاسوسی آپرسف، محمولههای پستی مدرسه لنین و مهاجران روس در مشهد مفصل پرداخته است.
سپس به وضعیت کنسولگری در زمان اشغال مشهد توسط روسها و فعالیتهای فرهنگی، آموزشی- عمرانی آنها تا خروج روسها و انحلال کنسولگری مطالبی مستند بیان شده است.
بخش دوم کتاب به سرکنسولگری بریتانیا و عملکرد انگلستان در شهر مشهد اختصاص دارد. انگلستان در اواخر قرن نوزدهم موفق به تاسیس کنسولگری در شهر مشهد شد. اولین سرکنسول انگلیس در مشهد چارلز اسمیت مک لین است.
وی از اول فوریه ۱۸۸۹ تا چهاردهم دسامبر ۱۸۹۱ سرکنسول انگلیس در مشهد بوده است. سر چارلز ادوارد ییت (متولد ۱۸۴۹ م) در ژوئیه سال ۱۸۹۳ م. کفیل کنسولگری مشهد و از سپتامبر ۱۸۹۶ م. تا دهم فوریه ۱۸۹۷ سرکنسول مشهد شد. وی در توصیف محل کنسولگری انگلیس در مشهد چنین توضیح داده است:«محل کنسولگری بریتانیا واقع در گوشه جنوب غربی شهر (مشهد) بود. محلی که برای اقامت من در نظر گرفته شده بود نزدیک به ۶ جریب مساحت داشت و دور تا دور آن را دیوارهای بلندی احاطه کرده بود که در وسط آن ساختمان بزرگ کنسولگری که مربع شکل و به رنگ سفید بود در دو طبقه قرار داشت... در پشت اداره کنسولگری اصطبلها و منزل معاون کنسول قرار گرفته بود.
سرانجام در گوشهای از باغ که هنوز جای خالی بود منزلی نیز برای اقامت دکتر ساخته شد. به این ترتیب کنسولگری، محل اقامت افراد و تسهیلات مورد نیاز همگی در یک جا جمع گردید و شرایط خیلی بهتری در مقایسه با گذشته که هریک از این واحدها در قسمتی از شهر بهطور پراکنده قرار داشتند، فراهم آمد.»
نویسنده مطالب مرتبط با انگلیسیها را در دوره قاجار و پهلوی مورد واکاوی قرار داده و مهمترین عناوین این بخش عبارتند از: تاسیس سرکنسولگری، بانک شاهی، درمانگاه سرکنسولگری، انجمن روابط فرهنگی ایران و انگلیس، شورای فرهنگی بریتانیا در مشهد و...در بخش سوم کتاب آقای نجفزاده پیرامون کنسولگری کشورهای آسیایی در مشهد و فعالیتهای سرکنسولگری افغانستان مطالبی جدید و مستند ارائه داده است و در ارتباط با سابقه کنسولگری افغانستان در مشهد نوشته است:«امیر عبدالرحمن خان در شعبان ۱۳۱۸ ق. تلاش کرد با جلبنظر روحانیون مشهد زمینه استقرار کنسولگری در این شهر مهم و موثر را فراهم سازد.
وی در نامه به آقامیرزا سیدعلی یزدی از وی خواست موافقت داخلی برای حضور مامور رسمی در مشهد انجام گیرد تا بیرق افغان در آنجا افراشته گردد...»تاسیس باش شهبندری ترکیه از دیگر مطالبی است که صفحاتی از کتاب به آن اختصاص دارد. در ارتباط با سابقه حضور ترکیه در مشهد پایان جنگ جهانی اول مورد نظر است. عثمانیها در مشهد شهبندری تاسیس نکرده بودند ولی ترکیه در همان ماههای اولیه ۱۹۱۹ م. دست به چنین کاری زدند. تاسیس شهبندری در مشهد که از مراکز مهم مذهبی شیعیان و در همجواری با افغانستان بود، یکی از برنامههای ترکیه شد. بنابراین پس از تشکیل مجمع بزرگ ملی ترکیه، در سال ۱۳۰۱ ش. توسط محمد سامی بیک تاسیس شد و شعار اصلی آن اتحاد اسلامی و تبلیغ علیه عملیات انگلیسیها در بینالنهرین و ترکیه جدید بود.پژوهش درباره کنسولگری چین از دیگر کشورهای آسیایی از دیگر مطالب کتاب کنسولگریها، مستخدمان و مستشاران خارجی در مشهد است.
بعد از شهریور ۱۳۲۰ مدت کوتاهی چین کنسولگری در مشهد دایر کرد و تی ئن پاوچی مقام کنسولی را داشت. مهمترین علت دایر شدن این نمایندگی سیاسی طرح کمک متفقین به چین از طریق ترکستان شوروی بود. بررسی کنسولگریهای پاکستان، هندوستان، ژاپن، کشورهای عربی از جمله عراق، اردن، عربستان، لبنان و شیخنشینهای خلیج فارس از دیگر قسمتهای پژوهش آقای نجفزاده است که بهطور مفصل مطالبی را پیرامون تاریخچه و فعالیتهای این کنسولگریها در مشهد تدوین کرده است.
در بخش چهارم کتاب کنسولگریها، مستخدمان و مستشاران خارجی در مشهد به مستخدمان اروپای شرقی از جمله لهستانی، رومانیایی، مجاری، بلغاری، چکسلواکی و فعالیتهای اقتصادی و صنعتی آنها در مشهد پرداخته شده است. کشورهای اروپای شرقی با گرایش کمونیستی و سوسیالیستی از ویژگیهای مشابهی برخوردار بودند و به جز لهستان هیچ کدام موفق به تاسیس کنسولگری در مشهد نشدند. ولی مستخدمان زیادی روانه این شهر کردند که نقشی در پی ریزی صنایع نوین ایفا کردند.
بررسی مستخدمان اروپای غربی از جمله ایتالیایی، اتریشی، سوئیسی، آلمانی، فرانسوی، بلژیکی، سوئدی و هلندی از دیگر مطالب بخش پنجم کتاب مزبور است. تعدادی از اتباع کشورهای فوق در زمینه پزشکی در بیمارستان امام رضا مشهد مشغول به کار هستند.نویسنده در بخش آخر کتاب به تحلیل و بررسی عملکرد میسیونرها و مستشاران آمریکایی در مشهد با تکیه بر فعالیتهای پزشکی و اصل چهار ترومن پرداخته و مطالبش را به پایان رسانده است.
آمریکا برخلاف روسیه و انگلیس با فعالیت پزشکی و تبلیغی وارد مشهد شده است. این کشور ابتدا فعالیتهایی در زمینه پزشکی نوین عرضه کرده است، سپس به ایجاد کنسولگری اقدام مینماید. جیمزباست میسیونر توانای آمریکایی که تجربه تاسیس میسیون آمریکایی تهران را در کارنامه خود ثبت کرده بود بهعنوان نخستین میسیونرآمریکایی در سال ۱۲۹۵ ق./ ۱۸۷۸م. هنگامی که از طرف «بنگاه کتب مقدس بریتانیا و کشورهای خارجی» موظف به ترجمه انجیل متی به لهجه تکهها (یکی از طوایف ترکمن) شده بود به مشهد مسافرت کرد و درضمن انجام ماموریت اصلی خویش، زمینهها و امکانات موجود در مشهد را برای آغاز فعالیت میسیونری را ارزیابی نمود. باست را در این سفر دو تن از توزیعکنندگان کتب مقدس همراهی میکردند.
دومین میسیونر آمریکایی که عازم مشهد شد لوییس اسلستین نام داشت که در سال ۱۲۷۴ ش./ ۱۳۱۲ ق./ ۱۸۹۵ م. وارد مشهد شد و پس از مدت کوتاهی ناچار به ترک این شهر گردید. علت این خروج ناگهانی وی چندان معلوم نیست. ظاهرا در اثر تغییر شرایط و واکنش تند مردم شهر، ناچار به این امر شده است. اما اسلستین بار دیگر به سال ۱۲۹۰ ش./ ۱۹۱۱ م. به مشهد بازگشت و از آن پس تا پایان عمر خود در این شهر باقی ماند. با پیوستن دکتر جوزف کوک و همسرش در سال ۱۲۹۴ ش./ ۱۹۱۵ م. دوران تنهایی چهار ساله اسلستین در مشهد پایان یافت و از این پس با ارائه خدمات پزشکی توسط دکتر کوک، نخستین مرکز درمانی که در واقع کوچک و محقر بود دریکی از محلات قدیمی مشهد به نام کوچه ارگ دایر گردید. در این بین دکتر کوک تنها پس از گذشت یک سال حضور در مشهد به دلیل ابتلا به بیماری سل به ناچار مشهد را ترک و دکتر هوفمان موقتا جانشین وی گردید.
فعالیتهای آمریکاییها با تاسیس بیمارستان و مداوای بیماران و با تاسیس کنسولگری بخشی از فعالیتهای سیاسی آنها در مشهد ادامه دارد. در این کتاب نویسنده تلاش دارد تا با تکیه بر اسناد و روزنامهها رویکرد جدیدی به مطالعات تاریخ محلی داشته باشد و از میان انبوه اسناد و مطالعات انجام شده اطلاعات ذیقیمتی به خواننده ارائه دهد. قطعا انتشار چنین کتابی حاصل زحمات چندین ساله نویسنده است که با پرداختن به موضوعی مهم بخشی از تاریخ معاصر مشهد را ارائه کرده است.
- نجفزاده، علی، کنسولگریها، مستخدمان و مستشاران خارجی در مشهد از دوره قاجار تا پیروزی انقلاب اسلامی. مشهد. انصار و سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، مرکز شمال شرق. 1394