دشمنی غرب و عکسالعمل شرق
در اینجا فصل چهارم، پایان شاهنشاهی هخامنشی و به تخت نشستن اسکندر کبیر و دیگر فصلهای پایانی کتاب آورده میشود. گیرشمن در فصل چهارم روی کار آمدن سلوکیان و مختصات این دوره را به خوبی بیان میکند. بخش قابل توجه ارائه زندگانی اقتصادی و اجتماعی ایرانیان این عهد است. سلوکیان که جانشین هخامنشیان شدند و تقریبا همه متصرفات آنان را در دست داشته و بخش اعظم اصول تشکیلات خود را از آنان اقتباس کردند مجبور بودند هدفی را برگزینند که اسلاف ایشان هرگز به آن دسترسی نیافتند و آن عبارت بود از وحدت پادشاهی باوجود تنوع ملل و تمدنهای مختلف آن، اما سلوکیان هم به این هدف دست نیافتند. همه اموری که به تدریج شاهنشاهی هخامنشی را تضعیف کرد و عاقبت موجب انقراض اسفبار آن سلسله شد، دامنگیر سلوکیان هم شد.
سلوکیان مالک جادههای بزرگ بین قارهها بودند. این جادهها از ایران عبور میکرد و به سمت چین و هند میرفت. آنان این جادهها را وسیع کردند و وضعیت آنها را نیکوتر ساختند. جادهها از دریای سرخ تا هند توسط ایستگاههای نظامی محافظت میشد. آبانبارهایی در بیابانها ساخته شد و کاروانسراها بنا شد. قنوات را غالبا با سرمایههای شخصی به منظور تجارت حفر میکردند. سرعت ارتباطات و حملونقل به عالیترین درجه خود رسید و جز عهد اختراع ماشین بخار، هیچ عهدی از این لحاظ با آن دوره قابل مقایسه و رقابت نبود.
وضع تجارت در این دوره با دیگر دورهها متفاوت شد. از حجم محصولات ارزانقیمت که طی عهد پیشین بخش اعظم مبادلات را تشکیل میداد، کاسته شد و در عوض اشیای تجملی و لطیف و ظریف جای آنها را گرفت. عاملی جدید- روم- در جریان تجارت جهان وارد شد. مواد اولیه مانند چوب و فلزات که ایران و هند تهیهکنندگان مهم آنها بودند، بسیار مورد تقاضا واقع شد. مبادلات شامل اشیای زیر بود:
سنگهای گرانبها و جواهر که روی آنها بهطور برجسته کار کرده بودند، داروهایی که هند تا برتانی (ناحیهای در مغرب فرانسه) صادر میکرد، گیاهان، مرهمها، روغنها، عطریات، ارغوان، گلاب، ظروف سفالین، شیشه، منسوجات، اشیای هنری، پاپیروس و برده، این تجارت با مالالتجارههایی که وارد میکرد موجب تشکیلات جدید اقتصادی و تولید افکار و مبانی تازه در مبادلات ایران شد.
ایران البسه و زینتآلات، داروها، سنگهای گرانبها، فرشها، بذر گندم، سرب و سنگهای اصیل صادر میکرد. فراوانی مواد اولیه موجب توسعه صنعت ایران شد. مخصوصا صنایع نساجی، قالیبافی و قلمزنی فلزات که در آن هنرمندان و پیشهوران ایرانی شهرتی بسزا داشتند رونق گرفت. سعی کردند بازار را از بعضی محصولات وارداتی مثل پاپیروس که مصر انحصار آن را در دست داشت، نجات بخشند و تلاش کردند با گیاهان محلی آن را بسازند یا پوست را به جای آن به کار ببرند. در آسیابها حیوان جانشین انسان شد، صنعتگران محصولات خود را افزایش دادند. عهد سلوکی با توسعه بسیار کاشت همه طعم و نوع گیاهان متمایز است. در حیات اجتماعی نیز تمایل به ایجاد مساوات بین سکنه محسوس شد و مملکت سلوکی به وسیله عملکرد خود کشوری بود سرمایهدار با تشکیلات بیتالمالی قوی.
گیرشمن میگوید: دولت دارای سیاستی فلاحتی یا سیاستی صنعتی و تجارتی بود، اما در تعقیب اینها اصول دموکراسی را فراموش کرد و از منافع رعایای خود غافل شد.
پارتیان
بهنوشته گیرشمن با اطلاعاتی اندک که ما درخصوص پارتیان داریم، میتوانیم بگوییم این قوم مرکب سواران و جنگجویانی بودند که خوشبختی بزرگ آنان عبارت بود از مرگ در جنگ و مرگ طبیعی در نظر آنان امری قبیح و شرمآور بود. در تشکیل شاهنشاهی پارت، مهرداد اول نقش کوروش را ایفا کرد و مهرداد دوم نقش داریوش را. پادشاه نخستین، شاهنشاهی مزبور را از نظر متصرفات ارضی تشکیل داد و پادشاه بعدی آن را تثبیت کرد و انتظام بخشید. وی ایران را بهصورت قدرتی جهانی درآورد و تماسهای او با روم در مغرب با چین در مشرق اهمیت بسیاری یافت و همین موجب شد که وی را به لقب «شاهنشاه» بخوانند. وی در این فصل پارتیان و مناسبات آنان با شرق، پارتیان، تشکیلات و ادارات، دین، شهرسازی معماری هنر و حیات اقتصادی و اجتماعی را به خوبی توضیح میدهد.
وی به این مورد هم اشاره میکند که در این دوره در سرزمین ایران مراکزی برای متخصصان تجارت ترانزیت و تشکیلات دریانوردان برای حملونقل بحری تشکیل شد. اعزام سفارتها از چین به دربار اشکانی موجب شد که روابط مستقیمی بین دو شاهنشاهی ایجاد شود.تشکیلات جادهها بهتر و مبادلات بین آن دو کشور منظم شد. از قرن اول مسیحی مالالتجارهها پس از عبور از سرزمین ایران وارد شاهنشاهی کوشان شد؛ قسمتی از آنها را از راه پامیر و ترکستان چین به سرحد چین حمل میکردند و قسمت دیگر از طریق معابر هندوکش و طول دره کابل به سوی هند فرستاده میشد. از لحاظ اقتصادی، ایران، بابل و سوریه- فلسطین از عهد هخامنشیان به هم مرتبط شده بودند؛ اگر چه نقشه قیصرها مبنی بر الحاق ایران و بینالنهرین صورت تحقق نگرفت، مع هذا این روابط همچنان ادامه یافت و تقویت شد. ایران فلزات را صادر میکرد، از جمله آنها فولاد چین و هند در بازارهای جهانی آن عهد شهرت داشته است و تصور میکنند که فولاد دمشقی که در قرون وسطی معروف بود، اصل هندی یا شاید چینی بوده است.
بین مالالتجارهها پوست، پوستین، منسوجات، اشیای چوبی، پرندگان، برنج، زعفران، ادویه سنگهای گرانبها، اشیای، قیر معدنی و روغن معدنی را باید نام برد. واردات نیز شامل پاپیروس، اشیای مفرغی و فلزی بود، تجارت داخلی با ازدیاد تعداد تجارتخانههای بزرگ و کوچک و بازارهایی که مالالتجاره آنها در محلهای مخصوص به فروش میرفت رو به تزاید گذاشت. یکی از شعب نادری که به نظر میرسد عهد انحطاط را طی میکرد، بانکداری بود. در این دوره حمل و نقل معتبر شد و هیچ زمانی جادهها مانند زمان پارتیان خوب نگهداری نمیشد، زیرا یکی از منابع مهم اقدامات از جریان مالالتجارهها بود. تحولاتی عمیق در صنعتگری و کشاورزی حاصل شد. پارتیان روح ایرانی را احیا کردند و به نوبه خویش وحدتی ملی و تمدنی موفق ایجاد کردند.
فصل آخرکتاب گیرشمن درباره توسعه تمدن ایرانی است. در این فصل حکومت ساسانی، سازمان، اداره، قشون، دین، هنر، ادبیات، علوم و حیات اقتصادی و اجتماعی آنها بررسی و تبیین شده است. وی میگوید احیا و تجدد ایران توسط سلسلهای جدید صورت گرفت که کانون آن ایالات فارس بود، یعنی همان سرزمین باستانی جنوب غربی ایران که قریب به هزار سال پیش نخستین قبایل قوم پارس در آن مستقر شده بودند. تخت شاهنشاهی به دست سلسلهای از پادشاهان محلی افتاد که خود را وارث هخامنشیان معرفی میکردند و با محروم کردن اشکانیان از این مزیت، سلطنت را تنها حق خود میدانستند. آنها حکومتی ملی تاسیس کردند که متکی به دین ملی و تمدنی بود که شاید از جنبه ایرانی بودن سراسر تاریخ طویل ایرانیان نظیر نداشته است.
حیات اقتصادی و اجتماعی ساسانیان
اقتصاد شاهنشاهی ساسانی کماکان بیشتر بر کشاورزی مبتنی بود تا بازرگانی، بنابراین این عهد که نماد پایان جهان باستان است به یاری اداره دولتی با کد یمین و عرق جبین(دسترنج) ملتها در امور فرهنگی و سیاسی موفقیتهایی به دست آورد که آثار آن تا روزگار ما باقی مانده است. این دوره از نظر ازدیاد و توزیع محصولات و مصنوعات مهمتر از ادوار سابق است. مسکوک ساسانی، سیمین، مسین و به ندرت زرین در مبادلات تجارتی در منطقهای وسیع جریان داشت. این عهد دوره پیدایش برات است و بانکداران یهودی بابل و موسسات مشابه ایرانی، در جریان دادن برات نفوذ عمده داشتند. در شهرها استفاده از سکه وسعت یافت. در مناطق روستایی غالبا مزد زارعان، سربازان، کارگزاران و حتی مالیات هم جنسی پرداخت میشده و این سنت در بعضی نواحی تا عهد ما هم ادامه یافته است. اما تجارت خارجی کاملا بر پایه اقتصاد مبتنی بر مسکوکات مستقر بوده است، تجارت خارجی بهطور محسوسی نسبت به قرون گذشته افزایش یافته. گیرشمن تاکید میکند که هرگز در ادوار سابق تجارت مانند این دوره تحت نظارت جدی قرار نگرفته بود و این امر دولت را مجبور کرد برای وسایل متزاید حمل و نقل در جادهها، رودخانهها کاروانسراها و آبانبارها بسازد. کارگاههای شوش، گندیشاپور و شوشتر از جهت تولید مصنوعات شهرت یافتند، واردات شامل ظروف سفالین تجملی، مصنوعات شیشهای سوری، فلسطینی و اسکندری، عنبر و ادویه معطر بود. در این دوره مبادله منسوجات و تجارت البسه نیز بسیار قابل توجه بود.
در خارج از حیطه تجارت فعالیت بانکی محدود بود. بانکها جز در بعضی موارد و آن هم وقتی محصول کم بود یا مواقع پرداخت مالیات، وارد عمل نمیشدند. در این دوره تولید محصول بهتر شد و توسعه یافت. بهخصوص در منسوجات ابریشمی و صنعت شیشهسازی، تا جایی که متخصص این رشتهها شدند. گیرشمن در این فصل حیات اقتصادی ساسانیان را بسیار خواندنی و در تمام وجوه تشریح و تبیین کرده است.تمدن ساسانی پایان هزار سال زندگانی ملت ایرانی است و به نظر میرسد که اوج موفقیت آن نیز باشد.
به گفته گیرشمن ورود ایرانیان به نجد (فلات) ایران سابقه روزگاری طولانی بالغ بر سه هزار سال دارد که طی آن به تدریج تمدن انسان ماقبل تاریخی که از غارهای خود فرود آمده و در دشتها و درهها سکونت گزیده بود، توسعه یافت. در مدت ۳۰ قرن انسان کشاورزی و تربیت جانوران را آموخت و وسعت داد و در استخراج فلزات نخستین گام را برداشت. هنر ساختن ظروف سفالین منقوش که بیشک در فلات ایران پدید آمد، به سرعت پیش رفت و در نقاط دورتر نیز نفوذ کرد. بیشتر با ایجاد روستاها، زندگانی اجتماعی را تنظیم کرد و از آن پس تنها زندگی نکرد و به این ترتیب روابط را توسعه بخشید. بخش پایانی کتاب رومن گیرشمن که نتیجهگیری از تحقیق و تفحص و نوشته بسیار ارزشمند وی است، چکیدهای بسیار زیبا،گویا و کافی است برای ارائه تصویری از جایگاه والای ایران و تمدن اصیل ایرانی. وی ایرانی را ملتی معرفی میکند که توانست تمدنهای عظیم دشت پهناور دو رودخانه را بپذیرد و از آن خویش کند. ملتی که پس از فتح مقدونیه تحت نفوذ نیرومند غربی قرار گرفت، تا حد زیادی در تمدن خارجی غوطهور شد و با این حال ایرانی باقی ماند. گیرشمن معتقد است ایران مرکز سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ملل بخش آسیایی باقی مانده و ملت جغرافیایی، ثروتهای طبیعی فراوان و سکنه فعال آن که از سنن اصیل و قابل توجه یکی از قدیمیترین فرهنگهای جهان برخوردارند، در آینده در مجمع ملل آسیایی مقامی که شایسته گذشته پرارج وی باشد برای او کسب خواهد کرد.
رومن گیرشمن در این کتاب تلاش کرده است که گذشته ایران را از حدود ۱۵هزار سال قبل از میلاد مسیح تا حمله اعراب شرح دهد و فرهنگ و تمدن اقوام و ملل ایرانی و غیر ایرانی را به مخاطب معرفی میکند. گیرشمن در این اثر از سادگی نخستین جوامع بشری شروع میکند و تا دوران تجمل شاهانه اقوام را در اوج قدرت آنان، پرده به پرده از نظر خواننده میگذراند. این اثر ارزشمند و روشمند منبعی قابل ارجاع و مستند برای پژوهشهای آکادمیک و علمی است.
ایران از آغاز تا اسلام، نوشته رومن گیرشمن، ترجمه دکترمحمد معین، انتشارات علمی و فرهنگی.