آبراهه تجارت در دنیای باستان
اسکولاکس از شهر گنداره -در خاور افغانستان امروزی- سفر خود را آغاز کرد. او رود کابل را در مسیرش به سوی خاور تا پیوستن به سند راند و از آن پس بر روی سند، رو به جنوب، خود را به اقیانوس هند رساند. وی با رسیدن به اقیانوس هند، در حالی که به سوی باختر میراند، کرانههای خلیجفارس تا «بندر کاریایی» در بنیشو(در نزدیکی خرمشهر کنونی) را بررسی کرد.
او پس از این، دلیرانه آغاز به دور زدن دریایی شبه جزیره عربستان کرد، تا پس از سی ماه به «سوئز» کنونی رسید. اسکولاکس گزارشهای کار خود را پس از بازگشت از مصر به داریوش بزرگ داد. داریوش که پیوستن مصر و کرانههای باختری و خاوری دریای سرخ به هند و ایران را در سر میپروراند؛ به این اندیشه افتاد که رود نیل را با آبراههایی به دریای سرخ بپیوندد.
بنا به گزارش هرودت، پیش از داریوش، فرعون نِخو(610-595پ.م) و پادشاهان مصری پیش از او در اندیشه پیوستن نیل به دریای سرخ بودهاند. اما چون در مسیر راه کوههای سنگی وجود داشت که کندن آنها کار آسانی نبود و همچنین آبراهه از میان وادی خشکی میگذشت که در آن آب نبود، این کار به پایان نرسید. حتی به روزگار پادشاهی نخو 120 هزار مصری در کار کندن آبراهه کشته شدند.
پس از بررسیهای گوناگون داریوش پی برد که باید ۸۴ کیلومتر کَنده شود تا آبراهی که فرمانروایان مصری ساخت آن را آغاز کرده و نتوانسته بودند آن را به پایان ببرند، به دریای سرخ برسد. از سوی دیگر برای مشکل آب آشامیدنی ناگزیر بود چاههای گوناگونی پدید بیاورد تا کارگران از تشنگی نمیرند. بنابراین داریوش که کار به پایان رساندن آبراهه را با یاری مهندسان ایرانی که از زمانهای کهن در کار کندن آبراهه و کاریز و چاه و سدبندی مهارت داشتند آسان میپنداشت، فرمان داد تا کار دوباره آغاز شود و بر سر راه چاههایی کنده شوند تا آب آشامیدنی برای کارگران بهدست آید. سرانجام این کار بزرگ پس از ۱۰ سال به پایان رسید و در سال ۴۹۷ داریوش با همه درباریان خود از شوش به مصر رفت، تا نخستین آبراهه سوئز را گشایش کند. آبراهه نام برده شده مانند امروز از دریای مدیترانه آغاز نمیشد بلکه از رود نیل و کنار «بوباستیس» در شمال قاهره کنونی آغاز و پس از دور زدن دریاچه بزرگ تلخ در باختر آبراهه امروزی به سمت جنوب میرفت تا برسد به سوئز و دریای سرخ. این کار بزرگ را داریوش با چهار سنگ نبشته در مسیر آبراهه جاودانه کرد و امروزه سه سنگ نبشته آن به دست ما رسیده است.
به این ترتیب طرحهای بزرگ داریوش برای پیوستن مرزهای دو امپراتوری به سرانجام رسید. و ۲۴ یا ۳۲ کشتی پر از باج مصری به سوی ایران و خلیجفارس حرکت کرد. از این پس فرآوردهها و کالاهای گوناگون خاور و باختر امپراتوری، افزون بر راههایی که از خشکی میگذشت از طریق این راه جدید آبی به سراسر قلمرو پهناور هخامنشی میرسید و افزون بر سودهای اقتصادی فراوانی که به شاهنشاهی آن روزگار میرسید و یک تجارت جهانی بزرگ را برای نخستین بار در تاریخ باستان پدید میآورد؛ توانمندی شاه بزرگ را در اداره کردن، بر همه سرزمینهای شناخته شده آن روزگار استوارتر میساخت. چرا که شاهنشاه میتوانست با سرعت بیشتری نیروهای رزمی(نظامی) خویش را به سراسر امپراتوری بفرستد. داریوش بزرگ افزون بر اینکه در طرح بزرگ خویش به پیروزی رسید، نقش مهمی را نیز در شناساندن راههای دریایی تازه برای جهانیان ایفا کرد. کردار وی از این راه نه تنها زمینههایی را برای آشنایی فرهنگی مردمان آن روزگار پدید آورد بلکه مردمان اروپا را نیز برای نخستین بار با هندیان آشنا کرد.
منابع:
هینتس، والتر، داریوش و ایرانیان: تاریخ فرهنگ و تمدن هخامنشیان، برگردان پرویز رجبی، تهران، نشر ماهی، 1388.
فره وشی، بهرام، ایرانویج، چاپ ششم، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1382.