گذار از کشاورزی سنتی به تجاری
در جنوب ایران قرن هجدهم و نوزدهم دو نظام اقتصادی وجود داشت:
- نظام اقتصادی ناحیهای وابسته به آبراه خلیجفارس که فعالیتهای دریایی- کشتیرانی، ماهیگیری و صید مروارید در آن متمرکز بود.
- نظام اقتصادی وابسته به مبادلات محصولات کشاورزی
همچنین قرن هجدهم و نوزدهم در بندر بوشهر که یکی از بندرهای اصلی خلیجفارس بود، مهمترین تحول ایجاد شد که عبارت بود از: تغییر بوشهر از یک بندر تجارتی به بندرترانزیتی. دو الگوی «بندر واقع در مسیر کشتیها» port of cal و «بندرترانزیتی» port of transit به بهترین شکل میتواند بیان کند که چگونه بوشهر در قرن هجدهم و نوزدهم بهعنوان بندری واقع در خلیجفارس عمل میکرده است. بندر تجارتی جایی بود که در آنجا تنها کالاهای ارزشمند و بااهمیت دولت تحت کنترل و نظارت درمیآمد و چنین اجناسی عموما لوکس و تجملی بود که معمولا پخش و توزیع گستردهای نیز برای آنها در نظر گرفته نمیشد؛ با این حال اقلامی که در خلیجفارس رد و بدل میشدند در زمره کالاهای باارزش و استراتژیک نبودند و این یکی از دلایل اصلی بود که بندرهای خلیجفارس را در قرن هجدهم و نوزدهم از تجارتی بهترانزیتی تغییر داد.
کشاورزی سنتی به تجاری و مهم شدن بوشهر
مهمترین تغییر ساختار اقتصادی ایران قرن نوزدهم تغییر بافت کشاورزی از سنتی به تجاری بود. در بوشهر نیز کم شدن عایدات حکمرانان آن به دلیل کمشدن حجم تجارت ماورای بحار، در برابر افزایش مالیات تغییر بافت کشاورزی را سرعت داد. هر چند در اواخر قرن هجدهم بین مناطق مرکزی ایران و هند تجارت در حال گسترش بود، ولی منافع حاصل از تجارت تنها در دست گروه اندکی از خانوادههای تجارت پیشه شیراز و هند قرار داشت.
بنابراین نظام اقتصادی جنوب ایران از کشاورزی سنتی به تجاری تغییر کرد.۱ البته این تغییر در بوشهر در دو مرحله صورت گرفت:
- در نیمه اول قرن نوزدهم گرایش به طرف صادرات اسب و غلات
- در نیمه دوم قرن نوزدهم و به خصوص از دهه ۱۸۶۰متریاک نیز بهصورت یکی از محصولات کشاورزی- صادراتی عمده درآمد.
به دنبال تغییر ساختار اقتصادی یا بافت کشاورزی، شهرهای بندری خلیجفارس از صورت بنادر واقع در مسیر کشتیها به شکل بنادرترانزیتی دگرگون شدند و تاثیر مستقیم این تغییر بر وضعیت اقتصادی باعث گسترش تجارت، احیا و رونق سایر شهرهای بندری خلیجفارس و در نتیجه کاهش عایدات گمرکی بوشهر شد. با این حال عوامل دیگری نیز باعث رشد تجارت و مهم شدن بندر بوشهر در قرن نوزدهم نقش داشت که به این شرح است:
بوشهر مهمترین بندر تجارتی ایران در دوره قاجار در آبهای آزاد و بینالمللی خلیجفارس بود. «در اوایل قرن ۱۳ق/ ۱۹م پس از جنگهای ناپلئون و استقرار نیروی دریای انگلیس در خلیجفارس و افزایش هرج و مرج در عراق تجارت از طریق بوشهر به سرعت توسعه یافت. از سوی دیگر برقراری خطوط کشتیرانی و افزایش سریع صادرات تریاک نیز باعث رشد تجارت بوشهر شد. بهطور کلی بوشهر در دوره قاجار همواره یکی از مهمترین مبادی ورود و خروج کالا به ایران بوده است.»۲
از طرف دیگر کرزنترقی و پیشرفت حیرت آور بوشهر را به دلایل زیر نسبت داده است:
۱- دلیل عمده ترقی سریع تجارت در بوشهر ناشی از افتتاح کانال سوئز بهخاطر کاهش مسافت است.
۲- افزایش امنیت در خود ایران و آشنایی به احتیاجات بیشتر.
۳- سیاست انحصارطلب روسیه در ایران که راههای شمال را روی همه کشورها بسته است و این امر سبب شده انگلستان در بسط و ترقی راههای جنوب ایران و همچنین نفوذ خود توجه بیشتری کند.»۳
به اینترتیب رونق تجاری بندر بوشهر اهمیت آن را هم برای ایران و هم قدرتهای استعماری به خصوص انگلیس روزبهروز بیشتر کرد و مهمترین طرف تجاری ایران که تمامی محصولات صادراتی و وارداتی خود را از بوشهر به ایران وارد و خارج میکرد انگلیس بود که به مرور زمان توانست دیگر رقبای تجاری خود را از میدان رقابت بیرون کند.
بنابراین انگلیس که از قرن هفدهم در جنوب ایران- خلیجفارس- نفوذ پیدا کرده بود، از قرن نوزدهم که به مهمترین مرکز جهان غرب تبدیل شده بود، نفوذش در بندرهای خلیجفارس گسترش یافت.
در نتیجه از یک طرف به دنبال نفوذ و رونق بالای تجارت بوشهر و از طرف دیگر نفوذ گسترده انگلیس در آنجا، دولت انگلیس به ایجاد تجارتخانهها و کمپانیهای متعددی در بوشهر مبادرت کرد.
«به هر حال منطقه بوشهر و بنادر در آن برای انگلیسیها دارای اهمیت بسیاری بود تا آنجا که مستشار تجارتی انگلیسی در بوشهر در فوریه ۱۹۱۲م طی یادداشتهای محرمانه که برای دولت هند و وزارتخارجه انگلیس میفرستد حملونقل کالاهای تجارتی بریتانیا را از طریق بوشهر- شیراز برای منافع انگلستان مفید دانستند و توصیه میکنند.»۴
در خاتمه باید گفت که وجود تعداد زیاد شرکتها و تجارتخانههای خارجی در بوشهر- جدا از کنسولگریها- که در سرلوحه آنها انگلستان قرار داشت، دلیلی بر اهمیت فوقالعاده تجاری و بندری بوشهر در دوره قاجار بود.
تجارت و صادرات و واردات بوشهر
چارلز عیسوی درباره وضعیت تجاری بوشهر و بهطور کلی خلیجفارس مینویسد:
«... برقراری نظم توسط قاجارها و احیای بعدی اقتصاد ایران، همگام با امنیت روزافزون خلیج فارس زیر سایه ناوگان انگلیسی، منجر به رشد تجارت شد.... برقراری خطوط کشتیرانی و افزایش سریع صادرات تریاک نیز باعث رشد تجارت شد و در سال ۱۸۸۵م کنسول انگلیس برآورد کرد که در ۱۰ سال آینده، تجارت بوشهر دو برابر خواهد شد و از ۱۰ میلیون روپیه به ۲۰ میلیون روپیه خواهد رسید... یکی از عوامل مهمی که این افزایش را همراهی کرد علاوه بر راه افتادن راههای کشتیرانی در خلیجفارس، انحراف تجارت از راههایترابوزان و قفقاز از طریق جنگ سال ۱۸۷۷م روس-ترک و الغای معافیت گمرکی کالاهایترانزیتی از طریق قفقاز بود. تجارت تا اواخر قرن نوزدهم به سرعت افزایش یافت و سپس متعادل گردید.»۵
بهطور کلی در قرن نوزدهم و زمان اوج تجارت بوشهر اغلب کالاهای صادراتی بوشهر بیشتر شامل مواد خام بود، مانند: پول مسکوک، طلا، نقره، جواهرآلات، شراب شیراز، اسب، میوه، تنباکو، پشم و پیله ابریشم خام یا محصولات کشاورزی تجاری مانند: غلات، میوه، خشکبار وتریاک.
به اینترتیب هیچگونه محصول صنعتی قابلتوجهی از ایران در این دوره صادر نمیشد. نقلقولی از رضا دشتی دلیلی بر این ادعا است:
«درخصوص واردات ایران از طریق بوشهر باید گفت که هم مقدار و هم تعداد اقلام وارداتی بسیار زیادتر از صادرات ایران از طریق بوشهر بوده است که عواقب وخیمی هم برای صنایع داخلی و هم بازرگانی ایرانی به همراه داشته است. بنابراین با ورود اجناس خارجی به ایران بازرگانان ایرانی و صنایع داخلی سخت مورد تهدید اقتصادی قرار گرفتند.»۶
چند قلم از کالاهای وارداتی بوشهر نیز عبارت بودند از: پارچه، ادویهجات، شکر، چای، قهوه و فلزاتی مانند آهن، پولاد و قلع.
تجارتتریاک در بوشهر
یکی از مهمترین صادرات جنوب ایران در سراسر قرن هجدهم و در سه ربع قرن نوزدهم پول مسکوک بود، بهطوری که در سال ۱۷۹۱م جونز و مانستی، بیپروا گفته بودند، «تاجر ایرانی مجبور است در برابر واردات خود از هند و جاهای دیگر بیش از هر چیز دیگری پول مسکوک بپردازد.»۷
به هر صورت صادرات پول مسکوک در سراسر دهه ۱۸۶۰م ادامه داشت و دستکم ۵۰ درصد از صادرات سالانه بوشهر را در برمیگرفت؛ اما از زمانی کهتریاک در صادرات بوشهر نقش مهمتری یافت، نزدیک به سال ۱۸۶۹م صادرات طلا و نقره رو به کاهش نهاد و حتی بقیه اقلام صادراتی جنوب را هم تحتالشعاع خود قرار داد.
البته رویکرد اقتصاد وابسته بهتریاک - بیانگر تغییر بافت کشاورزی از سنتی به تجاری- بهطور تدریجی و با استفاده از تجربههای اولیه در زمینه صادرات محصولاتی چون غلات و اسب صورت گرفت. شایان ذکر است که تجار ایرانی در جستوجوی سرمایهگذاریهای مناسبی بودند که بتوانند بهعنوان بازارهایی برای سودهای تجارتی مازاد خود جوابگو باشند و در عین حال از خروج پول مسکوک که باعث سقوط ارزش نقره و تورم شده بود، جلوگیری کند. این جستوجو در مراحل اولیه خود به سرمایهگذاری در هند و نیز سرمایهگذاری در خطوط کشتیرانی خلیجفارس منجر شد؛ ولی با تحولاتی در ساختار اقتصاد ایران و بهخصوص تحولات مهم اقتصاد جهان - انقلاب صنعتی و ظهور بورژوازی- باعث تولید و تجارت محصولات کشاورزی تجاری و خام گردید که از دهه ۱۸۶۰متریاک در سرلوحه دیگر محصولات قرار گرفت.
«اولسون خاطرنشان ساخته است که انگیزه رویکرد به این اقتصاد، (اقتصاد وابسته بهتریاک) گسترش تجارت و نیز سود حاصل از آن بوده است.»۸
کنسول انگلیسی بوشهر راجع به سود حاصله از کشت و تجارتتریاک گزارش میدهد:
«چند سال قبل سود حاصله ازتریاک توجه ایرانیان را جلب کرد و تقریبا تمام اراضی موجود و مناسب در یزد، اصفهان و جاهای دیگر به کشت خشخاش اختصاص یافت و کشت غلات و سایر محصولات پشت گوش انداخته شد... این موضوع با خشکسالی و سایر عوامل تلفیق شد و منجر به قحطی سال ۱۸۷۱- ۱۸۷۲م گردید.»۹
با این حال انگلیس امتیاز کشت و تجارتتریاک ایران را در اختیار نگرفت؛ چون امتیازتریاک مانند سایر امتیازات همچون کشتیرانی کارون آنچنان برای انگلیس سود نداشت. البته در حاشیه و غیر مستقیم عمل کردن برایش سودآورتر بود.
به اینترتیبتریاک ایران از طریق بوشهر به نقاط مختلف و - چین و انگلیس در ردیف اول قرار داشتند- حتی دورافتاده جهان صادر میگردید. چارلز عیسوی درباره تجارتتریاک بوشهر نوشته است:
«... ورود کالاهای چینی قابل ملاحظه است البته چون از اواسط قرن نوزدهم و جنگهایتریاک، چین نیمهمستعمره انگلیس گردید بیشتر باید منظور همان واردات کالاهای انگلیسی باشد. ولی در این میان هیچ نوع تجارت مستقیمی با این کشور وجود ندارد، در مورد منافع این کالای جدید تجاری تجربه کافی توسط شیخ عبدالرسولخان انجام شده که حدود ۲۰ جعبهتریاک به دومان و از آنجا به ماکوئو فرستاد و انتظار میرود که این مسأله برای دادوستدکنندگان آینده تشویق خوبی باشد. عجیب است که صدورتریاک قبلا توجه تجار ایرانی را به خود جلب نکرده است، چرا که در مورد این ماده بایستی توجهی به اندازه توجهی که در هند مبذول میشود در زمینه تولید و بستهبندی آن انجام شود تا بتواند در بوشهر یک سوم قیمتی را که بهترینتریاک مالوا در بمبئی فروخته میشود پیدا کند.»۱۰
بنابراین به حدی تجارت بوشهر وابسته به صدورتریاک گردید که از گزارش کنسول انگلیس در تهران که به رئیس سیاسی منطقه راجع به تجارتتریاک خلیجفارس در ۱۸۷۳م نگرانی خود را به شرح زیر ابراز میکند، میتوان فهمید.
«گفته میشود که تقلب در تجارت با چین بهطور گستردهای اعمال میشود مگر اینکه دولت موازینی برای جلوگیری این کلاهبرداری اتخاذ نماید.»۱۱
سندی از وزارت امورخارجه انگلیس گزارش روشنتری از میزان بازرگانیتریاک از طریق بوشهر به چین و عواقب صادر نشدن آن به چین را بیان میکند که در این سند اسپرینگ رایس - کنسول انگلیسی مقیم بوشهر- مینویسد:
«مجموع سودی که از گمرک جنوب ایران از راه صدورتریاک از ایران به چین در سالهای ۱۹۰۵- ۱۹۰۶م به دست میآمد در حدود ۰۰۰/ ۱۲۵ لیره استرلینگ بود. اسپرینگ رایس سپس میافزاید که اگر صادرات به چین متوقف گردد زیانی بیش از ۰۰۰/ ۱۲ لیره در سال گریبانگیر گمرک بوشهر میشود.»۱۲
بهطور کلی از این نقل قولها میتوان متوجه شد که انگلیس در زمینه صدورتریاک ایران به چین نقش موثری داشت.
علاوه بر چین و انگلیس هر سال مقداریتریاک نیز از بوشهر بارگیری و به مصر فرستاده میشد و در بندر اسکندریه تخلیه میگردید. در زمینه صدورتریاک از بوشهر به مصر، روسیه نقش داشت که نمونه آن را میتوان در ۱۹۰۱م دید؛ وقتی که کشتی معروف شرکت کشتیرانی اُدسا روسیه در مراجعت از بوشهر علاوه بر ۴۶۰۰ کیسه توتون برای بیروت و ۶۰۰ صندوق کتیرا برای ادسا و لندن، دو صندوقتریاک برای اسکندریه نیز داشت.
پانوشتها:
۱. مفهوم سیر کشاورزی سنتی به تجاری عبارت است از: قبلا محصولات کشاورزی تنها عامل امرار معاش بودند، ولی حال وسیلهای برای تجارت و صادرات شده بودند. (نگارنده)
۲. دشتی، رضا، تاریخ اقتصادی- اجتماعی بوشهر در دوره قاجار با تکیه بر نقش تجار و تجارت، تهران، نشر پازینه، چاپ اول، ۱۳۸۰، صص۱۱۳- ۱۱۴
۳. همان، ص۱۹۲
۴. همان، ص۱۹۵
۵. عیسوی، چارلز، تاریخ اقتصادی ایران،ترجمه یعقوب آژند، تهران، نشر گستره، چاپ دوم، بهار ۱۳۶۹، صص۱۲۴- ۱۲۷
۶. رضا دشتی، پیشین، ص۱۱۹
۷. استفانرای، گرمون، چالش برای قدرت و ثروت در جنوب ایران(از ۱۷۵۰ تا ۱۸۵۰میلادی)،ترجمه حسن زنگنه، تهران، نشر همسایه، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۱۴۲
۸. همان، ص۱۴۴
۹. چارلز عیسوی، پیشین، ص۳۶۷
۱۰. همان، ص۳۶۹
۱۱. همان، ص۳۶۷
۱۲. رضا دشتی، پیشین، صص۱۱۷- ۱۱۸