تصویری از روابط اقشار اجتماعی

کدخبر: ۲۵۰۵
در ایران قرن نوزدهم، سه نیروی مرتبط غالبا دگرگونی گروهی را به رقابت گروهی تبدیل می‌کرد.

نخست، کشمکش برسر منابع کمیاب به‌ویژه اراضی حاصلخیز، مراتع سرسبز و قنات‌های آبیاری، می‌توانست گروهی را در برابر گروهی دیگر قرار دهد. دوم، این تصور رایج که اقتصاد نمی‌تواند رشد مداوم داشته باشد، این اعتقاد را ایجاد کرده بود که فقط با فدا کردن دیگری می‌توان به نوایی رسید.

سود یک گروه مستلزم زیان گروه دیگر است و زیان یک گروه به معنی سود گروه دیگر و... سوم، رقابت برای کسب مقام‌های اداری در محل، اغلب عده‌ای را بر ضد عده‌ای دیگر برمی‌انگیخت. این امر به‌ویژه در شهرها وجود داشت. به این ترتیب، تنوع گروهی به سهولت به انشعاب گروهی می‌انجامید: وحدت محلی به تفرقه ملی و اشتراک گروهی به تنگ نظری منطقه‌ای و تشتت سیاسی بدل می‌شد. (ص۲۴)
*سیاحان اروپایی که در قرن نوزدهم میلادی از ایران دیدار کرده‌اند، همگی شاهد سه نوع تفرقه‌جویی در میان ایرانی‌ها بوده‌اند: کشاکش مذهبی آشکار بین مسلمان و غیرمسلمان، و سنی و شیعه؛ عداوت دیرین بین چادرنشینان و روستاییان- بین «صحرا» و «مزرعه»؛ و اختلاف زبانی بین مردمان ایرانی و غیر ایرانی.
ایران بین دو انقلاب ، یرواند آبراهامیان