رویگردانی و نارضایتی
در مارس۱۹۱۰ (۱۲۸۹) استخراج و فروش نمک در اختیار دولت قرار گرفت. بر انواع حملونقل مالیات بسته شد و برای گاری و کالسکه و درشکه و الاغ و اسب و گاو و شتر مالیات اضافی راه منظور کردند. قضیه روشن بود از نمایندگان مجلس که به قول عوامالناس مشروطهشان را گرفته بودند - یعنی به اهداف اولیه قانون اساسی برای طبقه تاجر و مالک تا حدودی دست یافته بودند و به بقیه مردم توجهی نداشتند- انتظاری بیش از این هم نمیرفت. آرشاویر چلنگریان، سوسیال دموکرات ارمنی در ۱۹۱۱ [۱۲۹۰] گزارش کرد که خشم و انزجار مردم از مجلس و انجمنهای ایالتی چنان عمیق شده بود که خیلی وقتها به بلدیه، محاکم و انجمنها حمله و آنها را ویران میکردند. گاهی اهالی روستاها و کارگران ناآگاهی که قبلا مشروطهخواه بودند به این حرکتهای ارتجاعی می پیوستند. اما انجمنها و مدارس مردمی در شهرها به فعالیت خود ادامه دادند. چلنگریان معتقد بود که مشروطیت در اثر دو مساله رو به تضعیف است:
۱- حکومت روسیه فعالانه از تلاش شاه سابق برای رسیدن به قدرت حمایت میکند و هرگونه تدبیر اصلاحی را که از جانب دموکراتها پیشنهاد میشود، فراموش میکند.
۳- اخذ مالیاتهای غیرمنصفانه از طبقات پایین باعث شورش علیه مجلس شده است.
ملت بر ضد مالیاتهای جدید به پاخاستند و از طریق تظاهرات خواهان لغو آنها شدند.
ژانت آفاری، انقلاب مشروطه ایران، ترجمه: رضا رضایی، نشر اختران