عمارت کلاه فرنگی، اولین ساختمان رسمی تشکیلات بیسیم و رادیو
پیش از این، اما نخستین آزمایش رادیو در حدود سال ۱۹۱۳ میلادی به وسیله «لی دو فورست» در آمریکا صورت پذیرفت. در ایران هم با توجه به اینکه توسعه بیسیم همواره مورد توجه مسوولان بوده، در سال ۱۳۱۶ شمسی وزارت پست و تلگراف و تلفن زمینه ایجاد مرکز رادیو را فراهم ساخت. در زمانی کوتاه، تعدادی پستهای فرستنده موج کوتاه و متوسط آمریکایی، انگلیسی و آلمانی از طریق شرکتهای انگلیسی و آلمانی بهمنظور تلگراف و اقدامات مخابرات بیسیم خریداری و نصب شدند و کمی بعدتر ساختمان بنای مورد نیاز رادیو هم توسط یک شرکت پیمانکار آلمانی در اراضی قصر قاجار، یعنی کنار بنای کلاه فرنگی ساخته و آماده شد. به این ترتیب، دستگاه رادیو با عنوان «پخش صدا» در روز چهارم اردیبهشت ۱۳۱۹، ضمن مراسمی رسمی در مدرسه دارالفنون، با سخنرانی دکتر احمد متین دفتری و در حضور ولیعهد رضاخان افتتاح میشود. در واقع برنامه چهار ساعته آن روز رادیو تهران از فرستنده مخابراتی عمارت کلاه فرنگی ارسال میشود.
ساختمان گنبد دار کلاه فرنگی اگرچه به عنوان اولین ایستگاه فرستنده و ساختمان رادیو شهرت دارد، اما در واقع باید گفت که این بنا در زمره اولین ساختمانهای مخابراتی بیسیم کشور هم به حساب میآید.
عمارت کلاه فرنگی در خیابان دکتر شریعتی نرسیده به پل سیدخندان، مقابل خیابان شهید قندی، بین ساختمانهای وزارت پست و تلگراف و تلفن و ساختمان مخابرات ایران قرار گرفته است. مساحت کل زمین مجموعه ۲۱۱۵۴۴ متر و مساحت بنا ۱۳۳۴ متر مربع است.
معمار این بنا به احتمال، ابراهیم معمارباشی از معماران وزارت پست و تلگراف در اواخر قاجار بوده.
بنای این عمارت از سه قسمت تشکیل شده:
پایه یا ریشه بنا: شامل عناصر عمودی، قرنیزها و پایه ستونها.
بدنه یا تنه بنا: شامل تمامی عناصری که بین پایه و تاج بنا قرار گرفتهاند.
تاج بنا: مهمترین عنصر این بخش، گنبدی است که به خاطر شکل خاصش کل بنا با عنوان عمارت کلاه فرنگی شناخته میشود و در حقیقت علت نامگذاری ساختمان هم، شباهت گنبدش با کلاههایی است که در زمان رضاخان از اروپا و خاصه فرانسه به عنوان کلاه شاپو وارد میشده.
بنای بیسیم قصر دارای نمایی متقارن است، اما در طراحی پلانها این تقارن رعایت نشده. ورودی بنا محور این تقارن است و کلاه فرنگی در محل تقاطع محورهای تقارن پلان قرار گرفته و بهطور کلی سلسله مراتب نما بدون توجه به پلان پشت آن صورت گرفته. ورودی بنا در ضلع غربی واقع شده و سردری مزین دارد. ورودی در مرکز نمای غربی قرار گرفته و این نما شامل تزئینات حجاری، گچ بری و نما آجر است. در هر طرف ورودی سه ردیف پنجره تعبیه شده. نماهای جنوبی و شمالی هم هر کدام سه ردیف پنجره دارند. جزء اصلی سازه بنا و همچنین عنصر اصلی تزئینی این ساختمان آجر است. نماسازی قابهای پنجرهها و ورودیها به صورت نیم دایره خودنمایی میکند که از مشخصههای بارز معماری دوره قاجار است. در نمای غربی، بالای برخی از پنجرهها، گچبریهایی به صورت نقوش اسلیمی دیده میشود. تزئینات سنگی کنار ورودی شمالی هم چشمگیر است. جز سنگبری، منبت کاری هم در تزئین بنا نقش مهمی دارد. در فضاهای داخلی، عنصر تزئینی خاصی به چشم نمیآید. پلهها سنگی، نما غالبا آجری، نقش برجستهها گچی، ابزارها آجری، پنجرهها چوبی و پوشش بام به صورت فلزی و شیبدار است. در قسمت شرقی بنا بعدها، احتمالا در سال ۱۳۱۶ شمسی الحاقاتی اضافه شده.
نهضت مشروطه؛ انقلاب تلگراف
نیاز به ایجاد تشکیلات بیسیم مخابراتی در اولین سالهای قرن چهاردهم شمسی، به خاطر ارتباط مستقیم و سریع ایران با دیگر کشورهای جهان، خاصه کشورهای مستعمره انگلیس، زمینه ساخت این بنا را با اجرای وزارت جنگ در سال ۱۳۰۳ باعث میشود. ساختمانی که سالروز کودتای رضاخان در سوم اسفند ۱۳۰۶ رسما افتتاح میشود، بعدها رخدادها و خبرهای مهمی از جمله بیانیه اشغال تهران را به سراسر ایران و کشورهای دیگر انتقال میدهد.
پیش از این، نخستین خط تلگراف ایران در سال ۱۲۳۶ شمسی میان مدرسه دارالفنون و کاخ گلستان راهاندازی شده. با توجه به گسترش خطوط کابلی یا مغناطیسی تلگراف در اروپای دهههای ۴۰ و ۵۰ قرن نوزده به دنبال ابداعات چشمگیر ساموئل مورس در این تکنولوژی، میتوان مدعی شد که امکان و دانش این رسانه مدرن خیلی سریعتر از دیگر عناصر مدرنیته به کشور ما منتقل شده. یعنی با فاصله زمانی کمتر از ۲۰ سال بعد از اروپا و کشورهای پیشرفته، شبکه مخابراتی تلگراف در بیشتر ایران گسترش پیدا میکند. به دنبال این اتفاق، البته زمینههای اجتماعی و فرهنگ کاربردی این رسانه هم فراهم میشود. یقینا جز مقاصد استراتژیک سیاسی - استبدادی دولتهای حاکم یا استعمارگران اروپایی، مهمترین علت اقبال عامه به این فناوری مدرن، همزمانی ورود این رسانه با شکل گیری تحرکات و نهضتهای مشروطه خواهی در کشور بوده است. با نگاهی سرسری به تاریخ مشروطه میتوان به میزان اهمیت نقش این رسانه در پیشبرد چنین جنبشی پی برد. بی جهت نیست که در پارهای تحقیقات و تالیفات، از نهضت مشروطه خواهی با عنوان انقلاب تلگراف یاد کردهاند.
یکسال بعد از راهاندازی خط میان دارالفنون به کاخ گلستان، خط تهران تا گنبد سلطانیه و بعد تا تبریز ایجاد میشود. به این ترتیب بین دارالخلافه و مقر ولیعهد، محمدعلی میرزا که از مخالفان شدیداللحن مشروطه است، ارتباط مستقیم برقرار میشود. به خاطر موضع گیری آحاد مردم در مقابل این فناوری با یک چنین عقاید خرافی که ارواح و شیاطین در انتقال پیامها دخالت دارند، علیقلیخان مخبرالدوله - وزیر تلگراف وقت- برقراری ارتباط با شهرهای دیگر را برای چند روز رایگان اعلام میکند. با این شگرد علی قلی خان، توجه عموم مردم جلب میشود تا اینکه یک روز نوشتهای با این عبارت بر سر در تلگرافخانه نصب میشود: «از امروز به بعد حرف مفت قبول نمیشود.» جملهای که بعدها تبدیل به یکی از کنایات ایرانیها میشود.
در اواخر دوره قاجار، مساله تلگراف به حدی در زمانی کوتاه مهم میشود که مهمترین شیوه دادخواهی، تحصن در تلگرافخانهها و ارسال پیام از این طریق میشود.
سال ۱۲۶۹ شمسی در شیراز تجار که از بابت گمرک، تلگرافی، شکایت از نظام السلطنه کرده بودند، سه روز در تلگرافخانه بست نشستند تا جواب تلگراف از امین السلطان بر وفق مراد ایشان آمد که از قرار سابق با آنها رفتار شود.
اهمیت تلگراف با شکلگیری مجلس مشروطه شکل جدیدی به خود گرفت و نقش انتقال و اعلام حمایت شهرهای دیگر از رویداد یک شهر را هم به درستی ایفا میکرد. نقش این رسانه در رویدادهای مشروطه به حدی بوده که در خرداد ۱۲۸۷، در ماجرای به توپ بسته شدن مجلس توسط محمدعلی شاه، ماموران ابتدا تلگرافخانههای پایتخت را تصرف کردند تا ارتباط مجلسیان با شهرستانها برقرار نشود.
اوژن اوبن، سیاح فرانسوی در ارتباط تلگراف و مشروطه و بستنشینیها و اهمیت چنین بستنشینیهایی مینویسد: مشروطه سلطنتی ایران، پیوند و ارتباط کنونی خود با شهرها را مدیون خطوط تلگراف است. مردم عادت کردهاند که در موارد ضروری، دفتر تلگرافخانه را به اشغال خود در آورند و طبق سنت رایج از این بستنشینی تسخیرناپذیر، با شاه ارتباط مستقیم برقرار کنند.
در تعیین میزان اهمیت تلگرافخانهها در ایران، این سیاح فرانسوی در جایی دیگر چنین میگوید: هنگام مسافرت ما به کاشان، شهر حاکم نداشت و به علت نبود مالک، عمده امور حکومت را به رئیس تلگرافخانه که یکی از افراد خاندان شیبانی بود و میرزا احمدخان نامیده میشد، سپرده بودند. کارکنان اداره پست و تلگراف، نخبهترین کارمندان دولتی ایران را تشکیل میدهند. در موقع لزوم، نایب الحکومه از میان آنان انتخاب میشود.
به همین دلایل است که برخی از مورخین، نهضت مشروطه را انقلاب تلگراف نامیدهاند.
بعد از گسترش نسبی خطوط تلگراف، در سال ۱۲۷۷ قمری، عدهای از جوانان ایرانی برای یادگیری فنون و دانش این رسانه و تامین نیروی متخصص به اهتمام اعتضادالسلطنه به پاریس اعزام شدند. در همان سال اولین محموله سیم و تجهیزات خریداری شده به وسیله وزیر مختار ایران در پاریس و لندن، امیر نظام گروسی، وارد ایران شد و در همان سال خطوط تلگراف تا شمیران و تبریز امتداد یافت.
در سال ۱۲۷۹ قمری خط تلگراف تهران- گیلان هم راهاندازی میشود.
به دنبال شورش بزرگ هند در سال ۱۸۵۷ میلادی ضرورت ارتباط تلگرافی مستقیم بریتانیا با مستعمرات، معادله روند گسترش خطوط تلگراف ایران را - که تنها ابزار رسانهای دستگاه سلطنت قاجار است- تغییر میدهد.
در سال ۱۸۶۲، ایستویک، کاردار دولت انگلستان در ایران، قراردادی ۶ مادهای با موضوع احداث بیوقفه خط تلگراف خانقین- تهران و تهران- بوشهر با دولت ایران امضا میکند.
تامین منابع مالی این قرارداد به ایران تحمیل میشود و شرکت انگلیسی هم طی ۲ سال، پروژه را اجرا و به بهرهبرداری میرساند.
بیشتر از نیم قرن از ۱۸۶۲ تا ۱۹۲۰ انگلستان با عقد ۲۰ قرارداد، شبکه مخابرات را در سراسر ایران گسترش میدهد.
از آنجا که شروع مداخله گسترده انگلیس در این برهه از تاریخ ایران منافع دراز مدتی را برای آنها تامین میکرد، از سال ۱۸۶۳ روسها هم با احداث خطوطی بین تبریز به جلفا و تهران به استرآباد و اتصال بعضی از این خطوط به تلگراف نخجوان و ایروان، دسترسیشان را به پایتخت ایران آسانتر میکنند.
به تبع مداخلات بیگانگان، از همان ابتدا تشکیلات اداری مجزایی برای تلگراف و مخابرات ایران تاسیس میشود. تشکیلاتی در قالب خطوط دولتی و خارجی که بیشتر از نیم قرن با زیر مجموعههای خود در کنار هم فعالیت داشتهاند.
حضور صاحب منصبان خارجی در خطوط تلگراف ایران، در راستای اهداف نمایندگیهای سیاسی دولت متبوعشان بوده است. این متصدیان و مزدوران سیستم تلگراف، به واسطه وسعت و کثرت مناطق تحت نفوذ و اقامتهای طولانیشان، اطلاعات دقیقی از اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، جغرافیایی و حتی فرهنگی ایران به دست میآوردند که بسیار باارزش بوده. چنانکه یکی از آنها با نام «گلد اسمیت» تاثیر مهمی در تعیین سرحدات ایران در نواحی شرقی و تقسیم سیستان و بلوچستان به نفع انگلیس داشته است. فعالیت بعضی از این افراد به حوزههای دیگر هم بسط پیدا میکرد.
«مرداک اسمیت» طی بیست سال اقامت در ایران، با گردآوری بسیاری از آثار متنوع هنری و باستانی و انتقال آنها به انگلیس، باعث رونق موزه سلطنتی اسکاتلند میشود.
این صاحب منصبان بیگانه دستگاههای مخابراتی، با تمام مطامع شخصی یا تجسسی شان، بعدها با انتشار تالیفاتی از زمره ایران شناسان معرفی شدهاند.
اگر چه سیستمهای پست و تلگراف و تلفن از حدود ۷۰ سال پیش از احداث عمارت کلاه فرنگی تاکنون تاسیسات و ادارات متعددی داشته، اما در سال ۱۳۰۶ شمسی، یعنی سه سال بعد از احداث این بنا، عمارت کلاه فرنگی به عنوان اولین و مهمترین بنای تشکیلات مخابراتی بیسیم افتتاح میشود.
شرکت تلفن ایران هم اگر چه در سال ۱۲۸۴ شمسی تاسیس شده بود، اما در سال ۱۳۰۸ به موجب تصویب نامه هیات وزیران، رسیدگی به کارهای موسسات تلفنی هم به وزارت پست و تلگراف محول میشود. همان سال، نام وزارت پست و تلگراف به وزارت پست و تلگراف و تلفن تغییر میکند. اولین وزیر این تشکیلات جدید، میرزا قاسم خان صور اسرافیل بوده است.
از زمان افتتاح ساختمان بیسیم کلاه فرنگی، یعنی ۱۳۰۳ تا آغاز بهکار رادیو ایران، مهمترین اتفاقاتی که با این بنا و تشکیلات بیسیم در ارتباط بوده اینهاست:
برافراشته شدن اولین دکل مخابراتی ۱۲۰ متری موج بلند در سال ۱۳۰۳؛
تاسیس مدرسه بیسیم کل قشون از اول سال ۱۳۰۴ برای تربیت کارمندان فنی مخابرات؛
نصب دستگاه ۲۰ کیلو واتی موج بلند در نیمه دوم همان سال؛
افتتاح دستگاه ۲۰ کیلو واتی موج بلند در ششم اردیبهشت ۱۳۰۵ و اعلام آن به دیگر کشورها؛
نصب و راهاندازی دستگاههای بیسیم در شهرهای تبریز، مشهد، شیراز، کرمان، خرمشهر و کرمانشاه از سال ۱۳۰۴ تا اواسط ۱۳۰۵؛
خرید دو دستگاه موج بلند در سال ۱۳۰۷ از شرکتهای فرانسوی از طریق مناقصه؛
جداسازی مرکز فرستنده و مخابرات از مرکز گیرنده، بعد از افتتاح دستگاه موج کوتاه در سال ۱۳۰۹ توسط وزیر پست و تلگراف و تلفن.
در این موقع، مرکز گیرنده در اراضی نجف آباد، جنوب شرق تهران، مستقر میشود و مرکز مخابرات در محل وزارت پست و تلگراف و تلفن، یعنی عمارت کلاه فرنگی جای داده میشود.
بعد از ایجاد ارتباط مخابراتی به وسیله بیسیم، ایجاد دستگاه نیرومند رادیویی به وزارت پست و تلگراف و تلفن ابلاغ میشود.
به خاطر وقوع جنگ جهانی، امکان تامین تجهیزات رادیویی بسیار نیرومند به تعویق میافتد، برای همین وزارتخانه به پایه ریزی رادیو ایران و تاسیسات و بناهای مورد نظر مبادرت میکند.
در سال ۱۳۱۸ یک دستگاه دو کیلو واتی موج متوسط و یک دستگاه ۲۵ کیلو واتی موج کوتاه برای رادیو خریداری میشود. به این ترتیب، دستگاه رادیو با عنوان «پخش صدا» در روز چهارم اردیبهشت ۱۳۱۹، ضمن مراسمی رسمی در مدرسه دارالفنون، با سخنرانی دکتر احمد متین دفتری و در حضور ولیعهد رضاخان افتتاح میشود. ساختمان بنای مورد نیاز رادیو هم توسط یک شرکت پیمانکار آلمانی در اراضی قصر قاجار؛ یعنی کنار بنای کلاه فرنگی ساخته و آماده میشود.
در پاییز ۱۳۱۹ برای اداره بهتر رادیو، اداره کل انتشارات و تبلیغات شکل میگیرد و مدیریت آن به دکتر عیسی صدیق اعلم از استادان دانشگاه تهران واگذار میشود.از آنجا که در آن سالها عمارت کلاه فرنگی خارج از شهر تهران واقع بود، کارکنان رادیو جز محدودیت جا با مشکل رفت و آمد هم مواجه بودند. آنها مجبور میشدند که مسافتی طولانی را با درشکه یا حتی پیاده طی کنند.
برق تهران در آن سالها منظم و دائمی نبوده؛ به همین دلیل طی شبانه روز برنامه رادیو به ۶ ساعت و سی دقیقه در تهران و زمانهای کمتری در شهرستانها محدود میشده.
در سال ۱۳۲۷ به خاطر فاصله طولانی فرستنده قصر از شهر و کمبود وسیله نقلیه که تنها به یک دستگاه اتومبیل محدود میشد، دو استودیوی کوچک در میدان ارگ ساخته میشود. بعد از آن، اخبار از میدان ارگ پخش میشد.
تا سال ۱۳۳۶ به خاطر استفاده از فرستندههای موج کوتاه، برنامهها جز تهران، تنها در شهرهای معدودی پخش میشد. برای همین، رادیو تا آن سال با نام رادیو تهران شناخته میشد. در این سال با نصب و راهاندازی فرستنده ۱۰۰ کیلو واتی، تقریبا تمام ایران در گستره امواج این رادیو قرار میگیرد. از این به بعد زمان برنامهها طولانیتر، یعنی به دو ساعت و نیم در صبحها و شش ساعت در عصرها افزایش پیدا میکند. این کانال رادیویی بعد از این به رادیو ایران تغییر نام میدهد.
از همان زمان افتتاح رادیو تهران، غیر از اینکه تهیه و تامین برنامهها و گفتارها به تعدادی از استادان و نویسندگان زبده مثل سعید نفیسی، دکتر ذبیحاله صفا، رشید یاسمی و عدهای دیگر سپرده میشود، کسان دیگری چون حسینقلی مستعان، داستان نویس، علامه محمد قزوینی، محمدعلی فروغی، دکتر علی اکبر سیاسی و خیلیهای دیگر از بزرگان آن روزگار را هم به عنوان شورای عالی و همکار در اختیار داشته.