داستان یک زندگی پرفراز و نشیب
حسین علاء تا ۱۳۰۲ وزیرمختار ایران در آمریکا بود و در همین سال عکسهایی از او گرفته شد که در موزه کنگره آمریکا نگهداری میشود. میرزا حسین علاء فرزند علاءالسلطنه وزیرمختار ایران در لندن در ۱۷ سالگی بهعنوان (وابسته) سفارت ایران استخدام و پس از مدتی نایب سوم و نایب دوم سفارت شد. پس از مشروطیت وزیر خارجه، فرزند خود میرزاحسین خان را به سمت وزارت خارجه منصوب کرد.
وی به مدت ۱۰ سال در این سمت باقی بود تا ۲۷ دی ماه ۱۲۹۶ که مستوفیالممالک به صدارت رسید و میرزاحسینخان معینالوزاره را به وزارت فوائد عامه منصوب کرد. او در کابینه صمصامالسلطنه نیز دارای همین عنوان بود.
در پاییز ۱۲۹۷ میرزاحسین خان به همراه هیات اعزامی ایران که متشکل از وزیر خارجه و رئیس دیوان عالی تمیز بود، بهمنظور شرکت در کنگره صلح ورسای به اروپا رفت. پس از بازگشت، وزیرمختار ایران در اسپانیا و سپس وزیرمختار ایران در آمریکا شد. او پس از بازگشت از آمریکا در انتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی شرکت کرد و بهعنوان نماینده تهران وارد مجلس شد.
در این دوره وی به همراه سیدحسن مدرس، تقیزاده و دکتر مصدق ماده واحده مربوط به خلع احمدشاه از سلطنت و واگذاری حکومت موقت به رضا پهلوی را قبول نکرد. علاء بعد از کشتهشدن رزمآرا در اسفند ۱۳۲۹ نخستوزیر شد و اردیبهشت ۱۳۳۰ استعفا داد؛ در دوران نخستوزیری دکتر مصدق وزیر دربار بود تا اینکه پس از برکناری زاهدی در فروردین ۱۳۳۴ دوباره نخستوزیر شد.
علاء در ۲۵ آبان ۱۳۳۴ از ترور فدائیان اسلام جان بهدربرد که این جریان به دستگیری و اعدام اعضای فداییان اسلام از جمله نواب صفوی انجامید. علاء در فروردین ۱۳۳۵ از نخستوزیری استعفا کرد که مورد موافقت قرار نگرفت، ولی دوباره در فروردین ۱۳۳۶ استعفا کرد و مجددا به وزارت دربار تعیین شد و تا سال ۱۳۴۲ وزیر دربار بود که در آن سال از وزارت کنار رفت و بهعنوان سناتور انتصابی از شیراز به سنا راه یافت.
او در سال ۱۳۴۳ درگذشت. حسین علاء ملقب به مـعین الوزاره، مـانند بسـیاری از رجـال سیاسی پهلوی ریشه در خاندانهای حکومتگر دوره قاجار داشت. او همچنین پس از تغییرسلطنت از قاجاربه پهلوی یکی از صحنهگردانان و سیاستپردازان عصرپهلوی بود. آنچه میخوانید برخی از گزارشها و نامههای حسین علاء به شاه ایران است:
١. وزیر خارجه به وسیله تلفن استفسار نمود اوامر شاهانه در باب مراسم عید سعید مولود (٤ آبان) از چه قرار است. به عقیده دولت چون تصادف میکند با مـاه مـحرم و بیپولی، بهتر است از مهمانی و جشن مفصل صرفنظر شـود، چـه در داخـله و چـه در خارجه بهطور ساده و منحصرا با دعوت از اتباع ایران برگزار شود.
٢. تلگرافی از دکتر مصدق رسید تقدیم میشود و هرطور امر و مقرر میفرمایند جواب به تـوسط وزارت خارجه یا مستقیما مخابره شود.
٣. سفیرکبیر انگلیس نـیم سـاعت از ظـهر گـذشته بـه ملاقات چاکر آمد؛ اظهار کرد دولت انگلیس مشغول تـهیه قطعنامهای است که موقع طرح در شورای امنیت حتیالمقدور مورد مخالفت و وتوی شوروی واقع نشود؛ در این باب با دولت آمریکا مشورت مینمایند و فرداشب نماینده انگلیس در شورا، سر گلدوین جب، (Sir Gladwyn Jebb )با دکتر مصدق ملاقات و مذاکره خواهد کرد.
از متن قطعنامه اطلاع صحیحی نداشت ولی تقریبا یقین داشتند که ذکری از تـوصیه دیـوان داوری جهانی در آن خواهد شد. ضمنا از طرفین دعوت میشود مذاکرات دوستانه را تجدید نمایند. سفیر انگلیس اظهار تمایل نمود که اعلیحضرت همایونی، دکتر مصدق را تشویق به ابراز حسننیت و موافقت بفرمایند.
چاکر به سفیر خاطرنشان نمود تا ذکری از توصیه دیوان داوری در میان باشد، مشکل است دکتر مصدق موافقت نماید و ظن غالب این است که نماینده شوروی از حق وتو استفاده خواهد نمود. چاکر حال میرود به کاخ گلستان برای روضهخوانی و تا ساعت شش و نیم آنجا خواهد بود.
۱۸/ ۷/ ۱۳۳۰
به مصدق جواب داده شود: از تلگرافی که به توسط وزیر خـارجـه مـخابره گـردید مسرور شدم. اطمینان دارم در این موقع خطر از هر پیشامدی به نفع مـملکت اسـتفاده نموده و قضیه نفوذ را به بهترین وجهی به طریق مذاکرات دوستانه حل خواهید کرد و این مسافرت تاریخی که به شما فرصت میدهد که شخصیت خودتان را و همچنین وضعیت ایران را به دنیا نشان دهید، انشاءالله با رفاه و سعادت ملت توأم خواهد بود. انشاءالله کار تمام شود.
۱۸/ ۷/ ۱۳۳۰
وزیر مشاور انگلیس در راس یک هیات تجاری به ملاقات چاکر آمد و منظورش توسعه معاملات تجاری و اقتصادی انگلیس و ایران است. اطمینان داد که سعی خواهد نمود کالای ایرانی بیشتر در بازار انگلیس رواج پیدا کند. ضمنا اشاره به اهمیت تشویق تولید محصولات بیشتر در ایران نمود. خطر تورم را هم گوشزد نمود. بسیار متاسف بود که به واسـطه غـیبت مـوکب هـمایونی از فـیض شرفیابی محروم مانده است.
۵/ ۲ / ۱۳۳۷
١. سفیر ایتالیا اطاعاتی از رم دریافت کرده حاکی از قدری نگرانی نسبت به تبلیغات شدید ضدکنسرسیوم نفت در ایران با تصدیق اینکه باید سهم بیشتری بـه ایـران بدهند. این تظاهراتی را که مهبد به نام شاهنشاه مینماید، مضر تشخیص میدهند و بـه نفع مقام سلطنت نمیدانند. الحق مهبد زیادهروی میکند و زیاده از حد برای خودنمایی نزدیکی خود را به اعلیحضرت همایونی جلوه میدهد، حال هم رفته به اروپا و مـعلوم نیست آنجا چه دسته گلی به آب خواهد داد. (دستخط محمدرضا پهلوی ذیل همین نامه: توسط سرلشکر نصیری به شما دستوراتی دادم چه شد؟)
٢. کاردار سفارت دمنیکن ( رزن برگ) همه جا گفته است که شاهنشاه در شرکتی که برای تصفیه قند تشکیل داده شریک هستند؛ در صورتی که اصل او و زنش که جزو هیات دیپلماتیک هستند حق ندارند داخل در امور تجارتی و صنعتی بشوند. چاکر تصور نمیکند کارهای رزن بـرگ صـحت داشـته بـاشد و اگـر اجـازه میفرمایند از این تبلیغات کاردار جلوگیری شود. از قرار معلوم گفته است که تا دو سه روز دیگر عازم اروپاست؛ چون شاهنشاه احضارش فرمودهاند. (دستخط محمدرضا پهلوی ذیل همین نامه: بنا بود بنیاد پهلوی مطالعه کند و مثل این است که این کار صورت نگیرد. به هر صورت من شخصا هیچ دخالتی ندارم. )
۲۲/ ۲/ ۱۳۳۹
١- قبل از زیارت هر تلگرافی راجع به مهبد خود چاکر جدا با مشارالیه مذاکره کرد. توضیح داد که اگر این رویه خودسرانه را تعقیب و به این نحو تظاهر کند، مقام مشاوری از او سلب میشود. مهبد تصدیق کرد که مجله ایران مصور زیاده روی کرد و منکر شد چنین اطلاعاتی را به اختیار آن مجله گذاشته باشد ضمنا اصرار داشت بگوید آنچه اقدام مینماید به دستور صریح شاهنشاه است. روز بعد که چاکر میخواست مجددا با مشارالیه تماس گیرد گفتند به عجله به خارجه مسافرت کرده به اروپا و آمریکا رفـته و معلوم نیست کجاست. بنابراین اگر اجازه میفرمایند فرمان مبارک را به وسیله سـفرای شاهنشاهی در مر اکز اروپا و آمریکا به مهبد ابلاغ خواهد کرد. (دستخط محمدرضا پهلوی: مهبد دستور دارد که ببیند چطور میشود سهم ایران را بیشتر کرد نه اینکه عکسهای خود را منتشر کند یا با روزنامه تماس بگـیرد یـا کسـی را تهدید کند.)
۲۵ / ۲/ ۱۳۳۹
اوضاع اقتصادی بدتر از آن است که تصور میرفت. ارزهای زیادی که داشـتیم تفریط شد و امروز مضیقه عجیبی ظاهر شده؛ نه ارز داریم نه ریال. تجار بازار یکی بعد از دیگری ورشکست میشوند. بیم آن میرود که اضافه زیـاد بـر سـود بـازرگانی هـزینه زندگانی را به مقدار گزاف بالا ببرد احتیاج به متخصص داریم برای مطالعه دقیق در این اوضاع و پیشنهاد راه علاج. اگر تصویب میفرمایند جهانگیر بوشهری را بخواهند بیاید و نظر بدهد؛ تدابیر سریعی اتخاذ شود برای رفع بحران.
۱۷/ ۶/ ۱۳۳۹
پگف سفیرکبیر دولت جماهیر شـوروی ظـاهرا تا چـند روز دیگـر وارد تـهران میشود و لابد استدعای شرفیابی خواهد نمود. به عقیده قاصر چاکر این دفعه اجـازه نفرمایند وزیر خارجه و نخست وزیر مسوولیت مذاکرات با شوروی را به مقام سـلطنت محول سازند و خود را کنار کشیده اعلیحضرت همایونی را هدف قرار دهند. برعکس، امر و مقرر فرمایند سفیرکبیر به وزیر خارجه مراجعه نماید و صبر کند تا ایشان از نیویورک مراجعت کنند، عجله در کار نشان ندهیم، همان ایستادگی و استقامت در مقابل تبلیغات و حملات همسایه شمالی سبب شده که با تغییر دولت حاضر به مذاکره شوند و روی خوش نشان میدهند.
۲۲/ ۶/ ۱۳۳۹
دکتر حسن ارسنجانی وزیر کشاورزی در یک مصاحبه مطبوعاتی گـفت: «بـهزودی قـرار بـازداشت عدهای صادر میشود.»
١- نگرانی و اضطراب مردم در نتیجه بیانات ارسنجانی؛ ذکر اسامی رجالی که پول تحصیل فرزندانشان را از فرهنگ میگیرند. ٢- لجام گسیختگی جراید. ٣- اوضاع شیراز و تحریک دانشجویان، لزوم اعزام استاندار لایق. ٤- جبهه ملی را داریم بزرگ میکنیم. ٥- دکتر مهرآرا برای بهداری. ٦- مهندس شکیب، برق و آب. ٧- روحانی پرونده سد لتیان را به اختیار میراشرافی گذاشته است. ٨- کمک به پیشرفت کـار دانشگـاه شـیراز. ٩- مهندس رزمآرا حیف است از مـعاونت وزارت صـنایع و مـعادن کـنارهجـویی نـماید. ١٠. شیخ محمدتقی قمی.
۶/ ۳/ ۱۳۴۰
١- سرتیپ صفاری(شهردار وقت تهران) صبح به ملاقات چاکر آمد و یادآوری کرد که وضع زندگانیاش بسیار مختل شده و احتیاج مبرم به عنایت و توجه ملوکانه دارد. ضمن انجام خدمتی به هر نحوی که مقرر فرمایند گشایشی در کارش فراهم شود. اگر نظری به تغییر استاندار خراسان دارند بهترین داوطلب برای اداره امـور آنـجا و مـردمداری و حسـن تـفاهم بـا نایب التولیه صفاری است. منوط به اراده همایونی است.
٢- مخبر دیلی اکسپرس دوباره به تهران آمده استدعای شرفیابی دارد تا بـتوانـد اثرات سوءمقاله سابق خود را جبران کند. به او گفته شد که موکب شاهانه در مازندران تشریف دارند.
٣- اربابی، معاون وزارت راه و رئیس اداره هواپیمایی کشوری، به عرض میرساند در صورت رضایت خاطر مبارک از خدمات ایشان امر و مقرر فرمایند به مناسبت عید مولود مسعود ٤ آبان به اعطای نشانی مفتخر شود.(دستخط محمدرضا پهلوی: اقدام شده.)
٤- طبق اجازه مرحمتی ذات اقدس شهریاری رئـیس کـل روتاری جـهانیJoseph ،Abey سهشنبه صبح ١٤ شهریور در حدود ساعت ده و ربع به اتـفاق دکـتر جـهانشاه صالح شرفیابی حاصل خواهد کرد. اگر اجازه فرمایند عکاسی در آن موقع حضور به هم برساند موجب مزید افتخار خواهد بود. (دستخط محمدرضا پهلوی: مانعی ندارد.)
٥- هادی امیرابراهیمی امروز صبح به ملاقات چاکر آمد و مطالبی بیان کـرد کـه از نظر خدمت به مقام سـلطنت و حـفظ مـصالح کشـور حـائز نـهایت اهـمیت است.استدعای چند دقیقه شرفیابی دارد تا طبق وظیفه وجدانـی نکـاتی را کـه اولیـای امـور آمریکایی گوشزد کردهاند به عرض برساند. ضمنا چون قطعا اردشیر زاهدی که امشب وارد میشود شرحی به عرض پیشگاه مبارک خواهد رساند به اقتضای رعایت عدالت و انصاف که همیشه منظور نظر شاهنشاه بوده و هست اجازه خواهند فرمود امیرابراهیمی نیز مجال داشته باشد تظلم خویش را به سمع قائد معظم دادگسـتر بـرساند تا از روی اطلاع کامل قضاوت و احقاق حق فرمایند.
۱۱/ ۶/ ۱۳۴۰